1. Compensable factor is an important factor in job evaluation. It affects the validities and degrees of approval of job evaluation.
[ترجمه گوگل]عامل قابل جبران عامل مهمی در ارزیابی شغل است بر اعتبار و درجات تایید ارزیابی شغل تاثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]فاکتور فشرده سازی یک فاکتور مهم در ارزیابی شغلی است این کار بر validities و درجات تایید ارزیابی شغلی تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. When a compensable, long-running process is completed abnormally, that is, the fault handler of a process is navigated, process compensation is started.
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک فرآیند طولانی مدت و قابل جبران به طور غیرعادی تکمیل شود، یعنی کنترل کننده خطا یک فرآیند هدایت شود، جبران فرآیند شروع می شود
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک فرآیند طولانی مدت، به طور غیر عادی تکمیل می شود، یعنی مربی مقصر یک فرآیند هدایت می شود، کمپنزاسیون فرآیند آغاز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. When you choose compensable, you can invoke compensation handlers for the scope.
[ترجمه گوگل]هنگامی که Compensable را انتخاب می کنید، می توانید از handlers compensation برای محدوده استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]زمانی که compensable را انتخاب می کنید، می توانید به مسئولین غرامت آن حوزه کمک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Because the tour contract is a compensable contract, it should establish the blemish assured responsibility based on the impartial principle.
[ترجمه گوگل]از آنجا که قرارداد تور یک قرارداد قابل جبران است، باید مسئولیت تضمین شده عیب را بر اساس اصل بی طرفی ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که قرارداد تور یک قرارداد compensable است، باید مسیولیت پذیری را براساس اصل بی طرف ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In fact, comprehensive evaluation of many compensable factors is necessary during job evaluation, and some compensable factors can be quantitated, but some can not be.
[ترجمه گوگل]در واقع ارزیابی همه جانبه بسیاری از عوامل قابل جبران در هنگام ارزشیابی شغل ضروری است و برخی از عوامل قابل جبران را می توان کمی ارزیابی کرد، اما برخی را نمی توان
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، ارزیابی جامع بسیاری از عوامل compensable در طول ارزیابی شغلی لازم است و برخی از عوامل compensable می توانند quantitated باشند، اما برخی دیگر نمی توانند باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. At present, many public libraries have already launched compensable services, so the more important problem we should settle is how to handle the relation between compensable services and free ones.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر بسیاری از کتابخانههای عمومی خدمات قابل جبران را راهاندازی کردهاند، بنابراین مشکل مهمتری که باید حل کنیم این است که چگونه ارتباط بین خدمات قابل جبران و رایگان را حل کنیم
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، بسیاری از کتابخانه های عمومی خدمات compensable را راه اندازی کرده اند، بنابراین مساله مهم تری که باید حل کنیم این است که چگونه رابطه بین خدمات compensable و خدمات رایگان را حل کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Cost management, asset budget, compensable uses and capitalization reform are main means and methods of value management, and also an effective approach to activate public institution assets.
[ترجمه گوگل]مدیریت هزینه، بودجه دارایی، مصارف قابل جبران و اصلاح سرمایهگذاری ابزارها و روشهای اصلی مدیریت ارزش و همچنین رویکردی مؤثر برای فعالسازی داراییهای مؤسسه عمومی است
[ترجمه ترگمان]مدیریت هزینه ها، بودجه دارایی، استفاده از سرمایه گذاری و سرمایه گذاری در بزرگ نویسی حروف، ابزار اصلی و روش های مدیریت ارزش و همچنین یک روش موثر برای فعال کردن دارایی های موسسه عمومی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Some sub_transactions are not compensable in CSCW system. If the recovery technique in database is adopted, the recovery of cooperative transaction will not be realized completely.
[ترجمه گوگل]برخی از تراکنشهای فرعی در سیستم CSCW قابل جبران نیستند اگر تکنیک بازیابی در پایگاه داده اتخاذ شود، بازیابی تراکنش تعاونی به طور کامل محقق نخواهد شد
[ترجمه ترگمان]برخی از sub ها در سیستم CSCW مورد استفاده قرار نمی گیرند اگر تکنیک بازیابی در پایگاه داده اتخاذ شود، بازیابی تراکنش های تعاونی به طور کامل محقق نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In order to improve accounting treatment of capital reserve and related information disclosure, we should introduce the concept of compensable income and offer compensable income statement.
[ترجمه گوگل]به منظور بهبود رفتار حسابداری ذخیره سرمایه و افشای اطلاعات مربوطه، باید مفهوم درآمد قابل جبران را معرفی و صورت سود و زیان قابل جبران را ارائه کنیم
[ترجمه ترگمان]به منظور بهبود رفتار حسابداری ذخیره سرمایه و افشای اطلاعات مرتبط، ما باید مفهوم درآمد compensable را معرفی کرده و اظهارنامه درآمد compensable ارایه دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. An organization use a job evaluation tool to make decision of compensable factors, that is, what kind of factors should be considered as payment factors.
[ترجمه گوگل]یک سازمان از ابزار ارزیابی شغل برای تصمیم گیری در مورد عوامل قابل جبران استفاده می کند، یعنی اینکه چه نوع عواملی باید به عنوان عوامل پرداخت در نظر گرفته شود
[ترجمه ترگمان]یک سازمان از ابزار ارزیابی شغلی برای تصمیم گیری عوامل compensable استفاده می کند، یعنی، چه نوع عوامل باید بعنوان عوامل پرداخت در نظر گرفته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Heating units as a result of a residential room temperature not because of statutory standards, according to the relevant provisions of compensable .
[ترجمه گوگل]واحدهای گرمایشی در نتیجه دمای اتاق مسکونی نه به دلیل استانداردهای قانونی، طبق مقررات مربوطه قابل جبران است
[ترجمه ترگمان]با توجه به مقررات مربوطه of، واحدهای گرمایش در نتیجه دمای اتاق مسکونی به دلیل استانداردهای قانونی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The amount payable to an unemployment insurance claimant for each compensable (eligible) week of total unemployment.
[ترجمه گوگل]مبلغ قابل پرداخت به مدعی بیمه بیکاری برای هر هفته قابل جبران (واجد شرایط) کل بیکاری
[ترجمه ترگمان]مبلغ قابل پرداخت به مدعی بیمه بیکاری (واجد شرایط)هر هفته بیکاری کل (واجد شرایط)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In the details for a scope, you can enable two options: isolated and compensable.
[ترجمه گوگل]در جزئیات یک محدوده، می توانید دو گزینه را فعال کنید: ایزوله و قابل جبران
[ترجمه ترگمان]در جزئیات یک حوزه، شما می توانید دو گزینه را فعال کنید: منزوی و compensable
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. When a business process is started, the scope for the set of compensable activities performed by the business process is set up.
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک فرآیند تجاری شروع می شود، محدوده برای مجموعه فعالیت های قابل جبران انجام شده توسط فرآیند کسب و کار تنظیم می شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک فرآیند کسب وکار آغاز می شود، دامنه فعالیت های compensable انجام شده توسط فرآیند کسب وکار راه اندازی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید