1. a compendious dictionary
یک فرهنگ مختصر و مفید
2. At the end, a compendious sum - up and an expectation were brought out.
[ترجمه گوگل]در پایان جمع بندی جامع و یک انتظار بیان شد
[ترجمه ترگمان]در پایان، مقدار قابل توجهی پول و انتظار برای بیرون آمدن وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The taxation system of Hong Kong is very compendious, and tax rate is very low.
[ترجمه گوگل]سیستم مالیاتی هنگ کنگ بسیار پیچیده است و نرخ مالیات بسیار پایین است
[ترجمه ترگمان]سیستم مالیاتی هنگ کنگ بسیار ضعیف است و نرخ مالیات بسیار پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Accordingly, economy of compendious market of differentiate and and intellectual economy, have important real sense undoubtedly.
[ترجمه گوگل]بر این اساس، اقتصاد بازار انبوه متمایز و اقتصاد فکری، بیتردید معنای واقعی مهمی دارد
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، اقتصاد بازار compendious متمایز و اقتصاد فکری بدون شک دارای مفهوم واقعی مهمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Made compendious introduction to the aluminum foil industry of Germany and France.
[ترجمه گوگل]مقدمه ای جامع برای صنعت فویل آلومینیوم آلمان و فرانسه
[ترجمه ترگمان]این شرکت به تازگی وارد صنعت فویل آلومینیوم آلمان و فرانسه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. My professor referred me to the book Compendious System of Astronomy.
[ترجمه گوگل]استادم مرا به کتاب منظومه جامع نجوم ارجاع داد
[ترجمه ترگمان]استاد من به کتاب Compendious book ستاره شناسی اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Communication method is first from bagatelle proceed with, convey as far as possible clear and compendious.
[ترجمه گوگل]روش ارتباطی ابتدا از باگاتل ادامه می یابد، انتقال تا آنجا که ممکن است واضح و جامع است
[ترجمه ترگمان]روش ارتباطی ابتدا از bagatelle proceed و تا جایی که ممکن است، تا جایی که ممکن است، انتقال داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Especially about a few kinds when central clew states representative opinion gave objective, compendious review.
[ترجمه گوگل]به خصوص در مورد چند نوع زمانی که نظر نماینده ایالت های مرکزی، بررسی عینی و جامعی را ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]به خصوص در مورد چند مورد زمانی که نظر نماینده کشورهای آسیای میانه به نظر می رسد، مرور compendious را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The article tries pair of admire rash international economy theory makes one compendious assessment.
[ترجمه گوگل]این مقاله سعی میکند تئوری اقتصاد بینالملل تحسینبرانگیز یک ارزیابی جامع را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله در تلاش است تا یک ارزیابی compendious اقتصادی را مورد تحسین قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Index option should follow 4 special principles such as administrative levels sex, associated sex, compendious sex.
[ترجمه گوگل]گزینه Index باید از 4 اصل خاص مانند سطوح اداری جنسیت، جنسیت مرتبط، جنسیت تفصیلی پیروی کند
[ترجمه ترگمان]گزینه نمایه باید ۴ اصل خاص مانند جنسیت سطح اجرایی، رابطه جنسی مرتبط، جنسیت compendious را دنبال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید