1. In Figure the case of reaping comparative advantage is examined.
[ترجمه گوگل]در شکل مورد درو مزیت نسبی بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]در شکل مورد به دست آوردن مزیت مقایسه ای، مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در شکل مورد به دست آوردن مزیت مقایسه ای، مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The alternative case where free entry restores standard comparative advantage is when factor endowments are sufficiently similar to permit factor price equalization.
[ترجمه گوگل]مورد جایگزینی که در آن ورود آزاد مزیت نسبی استاندارد را بازیابی می کند، زمانی است که موقوفات عوامل به اندازه کافی شبیه به یکسان سازی قیمت عوامل باشد
[ترجمه ترگمان]موردی جایگزین که در آن ورود رایگان مزیت رقابتی استاندارد را احیا می کند، زمانی است که موهبت های عاملی به اندازه کافی شبیه به برابر سازی قیمت فاکتور هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موردی جایگزین که در آن ورود رایگان مزیت رقابتی استاندارد را احیا می کند، زمانی است که موهبت های عاملی به اندازه کافی شبیه به برابر سازی قیمت فاکتور هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In the classical theory of comparative advantage, there is no role for government in determining the location of industry.
[ترجمه گوگل]در نظریه کلاسیک مزیت نسبی، هیچ نقشی برای دولت در تعیین مکان صنعت وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]در نظریه کلاسیک مزیت رقابتی، هیچ نقشی برای تعیین مکان صنعت وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در نظریه کلاسیک مزیت رقابتی، هیچ نقشی برای تعیین مکان صنعت وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The classical theory of comparative advantage is often taught as if everyone benefits from trade.
[ترجمه گوگل]تئوری کلاسیک مزیت نسبی اغلب به گونه ای آموزش داده می شود که گویی همه از تجارت سود می برند
[ترجمه ترگمان]نظریه کلاسیک مزیت رقابتی اغلب به این شکل یاد می شود که همه از تجارت سود می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نظریه کلاسیک مزیت رقابتی اغلب به این شکل یاد می شود که همه از تجارت سود می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. How does the theory of comparative advantage relate tp production possibility curves?
[ترجمه گوگل]تئوری مزیت نسبی چگونه منحنی های امکان تولید tp را به هم مرتبط می کند؟
[ترجمه ترگمان]نظریه مزیت رقابتی چگونه منحنی های احتمال تولید را مرتبط می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نظریه مزیت رقابتی چگونه منحنی های احتمال تولید را مرتبط می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In contrast, it will only lead to a lack of upward mobility of labor and thereby into a "comparative advantage trap" where Chinese companies are locked in low-end of the global value chain.
[ترجمه گوگل]در مقابل، این امر تنها منجر به عدم تحرک رو به بالا نیروی کار و در نتیجه وارد شدن به یک "تله مزیت نسبی" می شود که در آن شرکت های چینی در پایین ترین سطح زنجیره ارزش جهانی محبوس شده اند
[ترجمه ترگمان]در مقابل، آن تنها منجر به کمبود تحرک فزاینده کار و در نتیجه تبدیل به \"تله مزیت رقابتی\" خواهد شد که در آن شرکت های چینی در انتهای زنجیره ارزش جهانی قفل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در مقابل، آن تنها منجر به کمبود تحرک فزاینده کار و در نتیجه تبدیل به \"تله مزیت رقابتی\" خواهد شد که در آن شرکت های چینی در انتهای زنجیره ارزش جهانی قفل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The theory of comparative advantage. so that the interdependence of economies. the impact on each other.
[ترجمه گوگل]نظریه مزیت نسبی به طوری که وابستگی متقابل اقتصادها تاثیر بر یکدیگر
[ترجمه ترگمان]نظریه مزیت رقابتی به گونه ای که وابستگی به اقتصاد تاثیر روی یکدیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نظریه مزیت رقابتی به گونه ای که وابستگی به اقتصاد تاثیر روی یکدیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Less developed countries have a comparative advantage in providing services to sex tourists if individuals in those countries have limited alternative forms of employment.
[ترجمه گوگل]کشورهای کمتر توسعه یافته در ارائه خدمات به گردشگران جنسی دارای مزیت نسبی هستند اگر افراد در آن کشورها اشکال جایگزین محدودی برای اشتغال داشته باشند
[ترجمه ترگمان]کشورهای کم تر توسعه یافته دارای مزیت رقابتی در ارائه خدمات به گردشگران جنسی هستند اگر افراد در آن کشورها شکل های جایگزین محدودی از اشتغال داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کشورهای کم تر توسعه یافته دارای مزیت رقابتی در ارائه خدمات به گردشگران جنسی هستند اگر افراد در آن کشورها شکل های جایگزین محدودی از اشتغال داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Just like other economic theory, the theory of comparative advantage has deficiencies consequentially.
[ترجمه گوگل]درست مانند سایر نظریه های اقتصادی، نظریه مزیت نسبی نیز به تبع آن کاستی هایی دارد
[ترجمه ترگمان]درست مانند دیگر نظریه اقتصادی، نظریه مزیت مقایسه ای دارای نقص consequentially است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درست مانند دیگر نظریه اقتصادی، نظریه مزیت مقایسه ای دارای نقص consequentially است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. When David Ricardo posited that comparative advantage was the basis of trade, he conceived of countries specialising in products, such as wine or cloth.
[ترجمه گوگل]وقتی دیوید ریکاردو عنوان کرد که مزیت نسبی اساس تجارت است، کشورهای متخصص در محصولاتی مانند شراب یا پارچه را تصور کرد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که دیوید ریکاردو ادعا کرد که مزیت رقابتی اساس تجارت است، به کشورهای متخصص در زمینه محصولات مانند شراب یا پارچه می اندیشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنگامی که دیوید ریکاردو ادعا کرد که مزیت رقابتی اساس تجارت است، به کشورهای متخصص در زمینه محصولات مانند شراب یا پارچه می اندیشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Traditional comparative advantage went through three steps: absolute advantage, comparative advantage and factor endowment theory.
[ترجمه گوگل]مزیت نسبی سنتی سه مرحله مزیت مطلق، مزیت نسبی و نظریه وقف عاملی را طی کرد
[ترجمه ترگمان]مزیت تطبیقی سنتی از سه مرحله فراتر رفت: مزیت مطلق، مزیت تطبیقی و نظریه وقف عامل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مزیت تطبیقی سنتی از سه مرحله فراتر رفت: مزیت مطلق، مزیت تطبیقی و نظریه وقف عامل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Supply, demand, elasticity, comparative advantage, consumer surplus, deadweight loss - these terms are part of the economist's language.
[ترجمه گوگل]عرضه، تقاضا، کشش، مزیت نسبی، مازاد مصرف کننده، کاهش وزن - این اصطلاحات بخشی از زبان اقتصاددان است
[ترجمه ترگمان]عرضه، تقاضا، الاستیسیته، مزیت رقابتی، مازاد مصرف کننده، کاهش وزن - این اصطلاحات بخشی از زبان اقتصاددان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عرضه، تقاضا، الاستیسیته، مزیت رقابتی، مازاد مصرف کننده، کاهش وزن - این اصطلاحات بخشی از زبان اقتصاددان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Even after controlling the traditional comparative advantage factors such as human capital, physical capital and natural resources endowment, our results still hold.
[ترجمه گوگل]حتی پس از کنترل عوامل مزیت نسبی سنتی مانند سرمایه انسانی، سرمایه فیزیکی و وقف منابع طبیعی، نتایج ما همچنان پابرجاست
[ترجمه ترگمان]حتی بعد از کنترل عوامل مزیت رقابتی سنتی مانند سرمایه انسانی، سرمایه فیزیکی و وقف منابع طبیعی، نتایج ما همچنان پابرجاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حتی بعد از کنترل عوامل مزیت رقابتی سنتی مانند سرمایه انسانی، سرمایه فیزیکی و وقف منابع طبیعی، نتایج ما همچنان پابرجاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Comparative Advantage, Endogenetic Innovation, Economic Growth and Income Distribution Direction Should Chinese Economy Head in?
[ترجمه گوگل]مزیت نسبی، نوآوری درون زا، رشد اقتصادی و جهت توزیع درآمد آیا اقتصاد چین باید وارد شود؟
[ترجمه ترگمان]مزیت تطبیقی، نوآوری معکوس، رشد اقتصادی و جهت توزیع درآمد باید به عنوان رئیس اقتصاد چین در نظر گرفته شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مزیت تطبیقی، نوآوری معکوس، رشد اقتصادی و جهت توزیع درآمد باید به عنوان رئیس اقتصاد چین در نظر گرفته شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید