1. Its brain is closely comparable to the brain of a chimpanzee.
[ترجمه گوگل]مغز آن تقریباً با مغز شامپانزه قابل مقایسه است
[ترجمه ترگمان]مغز آن به شدت قابل مقایسه با مغز یک شامپانزه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مغز آن به شدت قابل مقایسه با مغز یک شامپانزه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Farmers were meant to get an income comparable to that of townspeople.
[ترجمه گوگل]قرار بود کشاورزان درآمدی قابل مقایسه با مردم شهر داشته باشند
[ترجمه ترگمان]هدف از کشاورزان کسب درآمد قابل قیاس با مردم شهر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف از کشاورزان کسب درآمد قابل قیاس با مردم شهر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The situation in the US is not directly comparable to that in the UK.
[ترجمه گوگل]وضعیت در ایالات متحده مستقیماً با وضعیت انگلستان قابل مقایسه نیست
[ترجمه ترگمان]وضعیت در ایالات متحده مستقیما با این وضعیت در انگلستان قابل مقایسه نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وضعیت در ایالات متحده مستقیما با این وضعیت در انگلستان قابل مقایسه نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Our prices are comparable to/with those in other shops.
[ترجمه گوگل]قیمتهای ما با/با سایر مغازهها قابل مقایسه است
[ترجمه ترگمان]قیمت های ما قابل مقایسه با \/ با آن هایی که در مغازه های دیگر هستند قابل مقایسه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قیمت های ما قابل مقایسه با \/ با آن هایی که در مغازه های دیگر هستند قابل مقایسه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Their failure to attain status comparable to that of older market-sector professions corrodes' middle class, conservatism.
[ترجمه گوگل]شکست آنها در دستیابی به موقعیتی که با مشاغل قدیمی تر بخش بازار قابل مقایسه است، طبقه متوسط، محافظه کاری را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]عدم موفقیت آن ها در دست یابی به وضعیت قابل مقایسه با مشاغل موجود در بازار - بخش میانی، محافظه کاری را از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عدم موفقیت آن ها در دست یابی به وضعیت قابل مقایسه با مشاغل موجود در بازار - بخش میانی، محافظه کاری را از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The consequences of compulsive gambling are comparable to those of any other addictive disease and are not simply those of financial loss.
[ترجمه گوگل]عواقب قمار اجباری با عواقب هر بیماری اعتیادآور دیگری قابل مقایسه است و صرفاً ضرر مالی نیست
[ترجمه ترگمان]نتایج قمار اجباری، قابل مقایسه با سایر بیماری های اعتیاد آور دیگر است و به سادگی افراد از دست دادن مالی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتایج قمار اجباری، قابل مقایسه با سایر بیماری های اعتیاد آور دیگر است و به سادگی افراد از دست دادن مالی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. For others it meant something comparable to an across-the-curriculum approach to the teaching of study skills.
[ترجمه گوگل]برای دیگران، این به معنای چیزی قابل مقایسه با رویکرد سراسری برنامه درسی برای آموزش مهارت های مطالعه بود
[ترجمه ترگمان]برای برخی دیگر، این امر به معنای چیزی قابل مقایسه با رویکرد across در آموزش مهارت های مطالعه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای برخی دیگر، این امر به معنای چیزی قابل مقایسه با رویکرد across در آموزش مهارت های مطالعه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This is comparable to telling a friend who is helplessly in debt to ask his or her boss for a salary cut.
[ترجمه گوگل]این قابل مقایسه با دوستی است که به طور درمانده ای بدهکار است که از رئیس خود درخواست کاهش حقوق کند
[ترجمه ترگمان]این قابل مقایسه با گفتن یک دوست است که ناتوان از قرض دادن به رئیسش برای کاهش حقوق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این قابل مقایسه با گفتن یک دوست است که ناتوان از قرض دادن به رئیسش برای کاهش حقوق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This is a feat of mythic proportions, comparable to extracting gold from sea water-or helium-3 from the lunar regolith.
[ترجمه گوگل]این یک شاهکار افسانه ای است که با استخراج طلا از آب دریا یا هلیوم-3 از سنگ سنگی قمری قابل مقایسه است
[ترجمه ترگمان]این یک شاهکار از طرف نسبت به استخراج طلا از آب دریا - یا هلیوم - ۳ از ماه قمری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یک شاهکار از طرف نسبت به استخراج طلا از آب دریا - یا هلیوم - ۳ از ماه قمری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We investigated whether this drug was comparable to standard first-line monotherapy in efficacy and incidence of adverse events.
[ترجمه گوگل]ما بررسی کردیم که آیا این دارو با تک درمانی خط اول استاندارد در اثربخشی و بروز عوارض جانبی قابل مقایسه است یا خیر
[ترجمه ترگمان]ما بررسی کردیم که آیا این دارو قابل مقایسه با monotherapy خط اول استاندارد در اثربخشی و رخداد رویداده ای معکوس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما بررسی کردیم که آیا این دارو قابل مقایسه با monotherapy خط اول استاندارد در اثربخشی و رخداد رویداده ای معکوس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This is comparable to wearing a mail shirt or breastplate, conferring a D6 saving throw of
[ترجمه گوگل]این با پوشیدن یک پیراهن پستی یا سینه بند قابل مقایسه است که باعث صرفه جویی در D6 می شود
[ترجمه ترگمان]این کار قابل مقایسه با پوشیدن پیراهن یا زره نیم تنه یا دادن یک جلیقه نجات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کار قابل مقایسه با پوشیدن پیراهن یا زره نیم تنه یا دادن یک جلیقه نجات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. And yet with flexural and impact strengths comparable to the very highest quality conventional concrete roof tiles.
[ترجمه گوگل]و در عین حال با مقاومت خمشی و ضربه ای قابل مقایسه با تایل های سقفی بتنی معمولی با بالاترین کیفیت
[ترجمه ترگمان]و با این حال، مقاومت خمشی و ضربه ای قابل مقایسه با بالاترین کیفیت سقف بتنی معمولی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و با این حال، مقاومت خمشی و ضربه ای قابل مقایسه با بالاترین کیفیت سقف بتنی معمولی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Costing of material - could be comparable to that produced for Will Aid?
[ترجمه گوگل]هزینه مواد - می تواند با هزینه تولید شده برای ویل اید قابل مقایسه باشد؟
[ترجمه ترگمان]هزینه مواد - می تواند قابل مقایسه با هزینه تولید شده توسط ویل باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هزینه مواد - می تواند قابل مقایسه با هزینه تولید شده توسط ویل باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Even if the comets had strengths comparable to that of stony asteroids, they still could not fit the Tunguska observations.
[ترجمه گوگل]حتی اگر دنبالهدارها قدرتی قابل مقایسه با سیارکهای سنگی داشته باشند، باز هم نمیتوانند با مشاهدات تونگوسکا مطابقت داشته باشند
[ترجمه ترگمان]حتی اگر ستاره های دنباله دار قابل مقایسه با خرده سیاره ها بودند، هنوز نمی توانستند با مشاهدات Tunguska همخوانی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حتی اگر ستاره های دنباله دار قابل مقایسه با خرده سیاره ها بودند، هنوز نمی توانستند با مشاهدات Tunguska همخوانی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید