1. Regaining the companionway, he dragged the doors closed, bolting them.
[ترجمه گوگل]راه را پس گرفت، درها را کشاند و آنها را ببندد
[ترجمه ترگمان]در را باز کرد و درها را بست و از جا جست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She turned towards the companionway, then stopped.
[ترجمه گوگل]او به سمت راهرو چرخید و سپس ایستاد
[ترجمه ترگمان]او به سمت پلکان برگشت و بعد متوقف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. With the companionway protected from the wind, only the waves that broke over the cabin top burst into the saloon.
[ترجمه گوگل]در حالی که مسیر همراه از باد محافظت شده بود، تنها امواجی که بالای کابین را شکستند به داخل سالن میپریدند
[ترجمه ترگمان]با کشتی که از باد محافظت می شد، فقط امواج که بالای کابین کشتی به هم می زدند منفجر شدند و وارد میخانه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He strode off along the companionway and Rostov turned to watch him.
[ترجمه گوگل]او در امتداد راه همراه رفت و روستوف به تماشای او برگشت
[ترجمه ترگمان]با گام های بلند از پلکان پایین رفت و راستوف برگشت تا مراقب او باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Nathan emerged from the companionway with two mugs of coffee.
[ترجمه گوگل]ناتان با دو فنجان قهوه از راهرو بیرون آمد
[ترجمه ترگمان]ناتان با دو لیوان قهوه از the بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. At the bottom of the companionway she struggled out of the wet oilskins and dropped them on the floor in a heap.
[ترجمه گوگل]در انتهای مسیر همراه، او به سختی از پوسته های روغنی خیس بیرون آمد و آنها را به صورت انبوهی روی زمین انداخت
[ترجمه ترگمان]در انتهای پلکان با بارانی از بارانی خیس بیرون آمد و روی زمین افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He passed into the saloon, found the companionway at once and descended to a central passage.
[ترجمه گوگل]او به داخل سالن رفت، فوراً راه را پیدا کرد و به یک گذرگاه مرکزی فرود آمد
[ترجمه ترگمان]به میخانه رفت، پلکان را فورا پیدا کرد و به راهرو مرکزی سرازیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He slid the companionway hatch cover forward and fastened the doors, shutting off the interior of the yacht.
[ترجمه گوگل]درپوش دریچه همراه را به جلو کشید و درها را محکم کرد و داخل قایق را بست
[ترجمه ترگمان]دریچه پلکان را به جلو لغزاند و درها را قفل کرد و درها را بست و داخل قایق را بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The captain and his lieutenant rushed to the companionway.
[ترجمه گوگل]کاپیتان و ستوانش با عجله به طرف همسفر رفتند
[ترجمه ترگمان]سروان و ستوان از پلکان پایین دویدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Immediately Nathan rose too, casually placing himself between her and the companionway.
[ترجمه گوگل]بلافاصله ناتان نیز از جا برخاست و به طور اتفاقی خود را بین او و راه همراه قرار داد
[ترجمه ترگمان]بلافاصله ناتان نیز از جا برخاست و عادی خود را بین او و پلکان قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Ian shook himself free from his bunk, pulled on his flannels and swung himself up the companionway and on to the deck.
[ترجمه گوگل]ایان خودش را تکان داد و از تخت خوابش خلاص شد، فلانل هایش را کشید و خودش را به سمت بالا رفت و به سمت عرشه رفت
[ترجمه ترگمان]ایان خودش را از تخت بیرون کشید و لباس flannels را پوشید و از پلکان بالا رفت و به عرشه آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He tossed his sword belt to Yuan and walked out into the companionway.
[ترجمه گوگل]او کمربند شمشیر خود را به سمت یوان پرت کرد و به سمت جاده رفت
[ترجمه ترگمان]کمربند شمشیرش را به طرف yuan پرت کرد و به سمت پلکان ورودی رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. His blind musing was interrupted by the sound of footsteps on the companionway.
[ترجمه گوگل]تفکر کور او با صدای قدم هایی که در مسیر همراه بود قطع شد
[ترجمه ترگمان]صدای گام هایی که در پلکان به گوش رسید صدای گام هایی که به گوش رسید قطع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. When Alexei was out of sight round the curve of the companionway, he turned and walked on.
[ترجمه گوگل]وقتی الکسی دور پیچ مسیر همراه دور از چشم بود، چرخید و به راه افتاد
[ترجمه ترگمان]وقتی آل کسی از دور خم شد، چرخید و راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید