comp

/ˈkɑːmp//kɒmp/

مخفف:، تطبیقی، مقایسه ای، مقایسه کردن، جبران، تاوان، گرد آمده، انباشته، گردآورنده، آهنگساز، انشا، (موسیقی جاز - به ویژه در مورد نوازنده ی پیانو و گیتار) همراه نوازی کردن، (خودمانی - کتاب یا بلیط و غیره) پیشکشی (که معمولا به منظور تبلیغ رایگان داده می شود)، (معمولا جمع) آزمون فراگیر (که معمولا در رشته تخصصی به داوطلبان درجه ی فوق لیسانس و دکتری داده می شود) (examination comprehensive نام کامل آن است)، امتحان جامع، مخفف: تطبیقی، مقایسهای مخفف: مقایسه کردن مخفف: جبران، تاوان مخفف: گرد آمده، پیشکش کردن، امتحان جامع my daughter julie's comps are in may امتحانات جامع دخترم جولی در ماه مه خواهد بود

بررسی کلمه

اختصار ( abbreviation )
(1) تعریف: abbreviation of "compensation."

(2) تعریف: abbreviation of "composition."

(3) تعریف: abbreviation of "comparative."
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: comps, comping, comped
• : تعریف: to play an accompaniment to jazz music, as on a piano or guitar, often of syncopated chords.
مشابه: accompany
اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a comprehensive examination, as at the end of an academic year, covering all work included in a course during that period of time.
مشابه: comprehensive

جمله های نمونه

1. Gerry works for the theater, and gets two comps for every play.
[ترجمه مرسده خدادادی] گِری در تئاتر کار می کند و برای هر نمایش، دو عدد بلیط رایگان دریافت می کند.
|
[ترجمه گوگل]گری برای تئاتر کار می‌کند و برای هر نمایش دو فیلم دریافت می‌کند
[ترجمه ترگمان]گری برای تئاتر کار می کند و برای هر نمایشنامه دو comps دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We comped tickets for some of the volunteers.
[ترجمه مرسده خدادادی] ما برای برخی از داوطلبان، بلیط رایگان گرفته ایم.
|
[ترجمه گوگل]برای تعدادی از داوطلبان بلیط تهیه کردیم
[ترجمه ترگمان]ما برای برخی از داوطلبان بلیط تهیه کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We have an SWT control (see TagCloud. java in the com. ibm. cademo. sl. comp. cloud package) that we want to expose.
[ترجمه گوگل]ما یک کنترل SWT داریم (به TagCloud java در com ibm cademo sl comp بسته ابری مراجعه کنید) که می‌خواهیم آن را افشا کنیم
[ترجمه ترگمان]ما کنترل SWT رو داریم جاوه در the ibm cademo sl comp که ما می خوایم افشاگری کنیم …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A tool measuring the program complexity, D—COMP is briefed in the paper.
[ترجمه گوگل]ابزاری برای اندازه‌گیری پیچیدگی برنامه، D-COMP در مقاله توضیح داده شده است
[ترجمه ترگمان]یک ابزار اندازه گیری پیچیدگی برنامه، D - COMP در این مقاله خلاصه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Lors de ces 29è me Olympiades, la comp é tition s'annonce particuli è rement disput é e.
[ترجمه گوگل]Lors de ces 29è me Olympiades, la comp é tition s'annonce particuli è rement disput é e
[ترجمه ترگمان]Lors de ces ۲۹، la e particuli e e rement e e e e e
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If a comp any traditionally pays out most its profits to its shareholders, it is generally called an income stock.
[ترجمه گوگل]اگر یک شرکت به طور سنتی بیشترین سود خود را به سهامداران خود پرداخت کند، به طور کلی سهام درآمد نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]اگر a به طور سنتی بیشتر سود خود را به سهامداران خود پرداخت کند، به طور کلی یک سهام با درآمد نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sticking pipe has been being a comp 1 icated problem in drilling this area.
[ترجمه گوگل]چسباندن لوله یکی از مشکلات حفاری این منطقه بوده است
[ترجمه ترگمان]در حین حفاری این ناحیه، لوله در حال استفاده از روش تطبیقی ۱ icated بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Many groups offer usable computer programs. The ones under comp.
[ترجمه گوگل]گروه های زیادی برنامه های کامپیوتری قابل استفاده را ارائه می دهند آنهایی که تحت کامپ
[ترجمه ترگمان]بسیاری از گروه ها برنامه های کامپیوتری قابل استفاده را ارایه می کنند آن هایی که تحت حمایت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To hide and show your layer comps, just click on the icon on the right side of the layer comp.
[ترجمه گوگل]برای مخفی کردن و نمایش کامپ های لایه خود، کافیست روی نماد سمت راست لایه کامپ کلیک کنید
[ترجمه ترگمان]برای پنهان کردن و نمایش comps، تنها روی آیکون سمت راست تطبیقی لایه کلیک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You might also look at the com. ibm. cademo. sl. comp. leadbrow package included with the Lead Manager example for an example.
[ترجمه گوگل]شما همچنین ممکن است به کام نگاه کنید آی بی ام دانشگاهی sl مقایسه بسته leadbrow همراه با مثال Lead Manager به عنوان مثال
[ترجمه ترگمان]همچنین ممکن است به com مراجعه کنید ibm cademo sl تطبیقی بسته leadbrow شامل مثال مدیر عامل برای یک مثال بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Comp: I have seldom met him recently.
[ترجمه گوگل]کامپ: اخیراً به ندرت با او ملاقات کرده ام
[ترجمه ترگمان]اخیرا به ندرت او را ملاقات کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Her children go to the local comp.
[ترجمه گوگل]فرزندان او به کامپ محلی می روند
[ترجمه ترگمان]بچه هایش به تطبیقی محلی می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Comp : Tom did not speak a single word.
[ترجمه گوگل]کامپ: تام حتی یک کلمه هم صحبت نکرد
[ترجمه ترگمان]تام حتی یک کلمه هم حرف نزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] تیغه - شانه
[کامپیوتر] ترکیب ؛ کومپ

انگلیسی به انگلیسی

• set or arrange type (printing); provide free of charge; provide with a free gift or service; perform an improvised accompaniment for a jazz soloist (music)
electronic machine that performs mathematical calculations and data processing and outputs the results

پیشنهاد کاربران

رایگان
مخفف کلمه ی complimentary هست که به معنی مجانی
a complimentary ticket for this performance
یه بلیط مجانی واسه این اجرا
complementary این کلمه هم خیلی شبیه به کلمه ی بالا هست و تلفظ یکسان دارند ولی معنی هاشون فرق میکنه
یعنی :تکمیل کننده
مکمل یکدیگر بودند
the money that an employee receives for doing their job, sometimes including other benefits ( = rewards ) . Comp is short for compensation
مزایا و پاداش
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/comp
گاهی به عنوان مخفف کلمه ی competition به معنای رقابت و مسابقه به کار می رود.

شانه

بپرس