1. She has gained a reputation as a good communicator.
[ترجمه علی نعیمی] او به عنوان یک ارتباط برقرار کننده ی خوب، شهرت یافته است|
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک ارتباط خوب شهرت پیدا کرده است[ترجمه ترگمان] اون به عنوان یه عضو خوب شهرت پیدا کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Poor communicator - they know what they are doing but have not told anyone else.
[ترجمه گوگل]ارتباط ضعیف - آنها می دانند چه می کنند اما به کسی نگفته اند
[ترجمه ترگمان]انسان های بیچاره - آن ها می دانند که آن ها چه می کنند، اما به کس دیگری هم نگفته ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انسان های بیچاره - آن ها می دانند که آن ها چه می کنند، اما به کس دیگری هم نگفته ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I considered myself more a performer than a communicator.
[ترجمه گوگل]من خودم را بیشتر مجری می دانستم تا ارتباط برقرار
[ترجمه ترگمان]من خودم را به عنوان اجر کننده بیشتر از یک ارتباط حرفه ای در نظر گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من خودم را به عنوان اجر کننده بیشتر از یک ارتباط حرفه ای در نظر گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Eo made an Etch-a-Sketch-like personal communicator that replaced the electronic keyboard with a pen.
[ترجمه گوگل]Eo یک ارتباط شخصی شبیه Etch-a-Sketch ساخت که صفحه کلید الکترونیکی را با یک قلم جایگزین کرد
[ترجمه ترگمان]Eo یک رابط شخصی مانند یک رابط شخصی را ساخت که صفحه کلید الکترونیکی را با یک خودکار عوض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Eo یک رابط شخصی مانند یک رابط شخصی را ساخت که صفحه کلید الکترونیکی را با یک خودکار عوض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The communicator chooses what message to transmit and how the message will be shaped.
[ترجمه گوگل]ارتباط دهنده انتخاب می کند که چه پیامی را منتقل کند و پیام چگونه شکل بگیرد
[ترجمه ترگمان]رابط گیرنده چیزی را انتخاب می کند که پیام را منتقل می کند و پیام چگونه شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رابط گیرنده چیزی را انتخاب می کند که پیام را منتقل می کند و پیام چگونه شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She's a skilled communicator.
[ترجمه نیلوفر] او یک ارتباطگر ماهر است|
[ترجمه گوگل]او یک ارتباط دهنده ماهری است[ترجمه ترگمان] اون یه آدم skilled
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. You have an undoubted talent as a communicator and it will not go away.
[ترجمه گوگل]شما استعداد بدون شک به عنوان یک ارتباط دهنده دارید و از بین نمی رود
[ترجمه ترگمان]شما استعداد غیرقابل undoubted به عنوان یک شخص در ارتباط دارید و این موضوع از بین نخواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما استعداد غیرقابل undoubted به عنوان یک شخص در ارتباط دارید و این موضوع از بین نخواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She's a good communicator.
[ترجمه حمید اشتری] او یک سخنور خوب است.|
[ترجمه گوگل]او یک ارتباط دهنده خوب است[ترجمه ترگمان] اون یه ارتباط خوب داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Being a communicator, having what Hymes calls communicative competence, involves much more.
[ترجمه گوگل]ارتباطی بودن، داشتن چیزی که هایمز آن را شایستگی ارتباطی می نامد، مستلزم چیزهای بیشتری است
[ترجمه ترگمان]یک ارتباط دهنده، داشتن چیزی که قابلیت برقراری ارتباط نامیده می شود، شامل چیزهای بیشتری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک ارتباط دهنده، داشتن چیزی که قابلیت برقراری ارتباط نامیده می شود، شامل چیزهای بیشتری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The focus is on the communicator as much as on the communication.
[ترجمه گوگل]تمرکز به همان اندازه که روی ارتباط است، روی ارتباط دهنده است
[ترجمه ترگمان]فوکوس بر روی ارتباط برقرار کننده به اندازه ارتباط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فوکوس بر روی ارتباط برقرار کننده به اندازه ارتباط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In Messenger it's under the Communicator menu.
[ترجمه گوگل]در مسنجر زیر منوی Communicator قرار دارد
[ترجمه ترگمان]در مسنجر در زیر منوی Communicator قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در مسنجر در زیر منوی Communicator قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You also need to be a good communicator, able to influence people from the boardroom to the shopfloor.
[ترجمه حمید اشتری] شما همچنین باید یک سخنور خوب باشید.|
[ترجمه گوگل]شما همچنین باید یک ارتباط برقرار کننده خوب باشید و بتوانید بر افراد از اتاق هیئت مدیره تا طبقه مغازه تأثیر بگذارید[ترجمه ترگمان]شما همچنین باید یک رابط خوب باشید و بتوانید افراد را از هییت مدیره به the تحت تاثیر قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This message cannot be moved while Communicator is offline.
[ترجمه گوگل]وقتی Communicator آفلاین است، این پیام قابل انتقال نیست
[ترجمه ترگمان]این پیغام را نمی توان در حالی که Communicator برون خط است جابجا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این پیغام را نمی توان در حالی که Communicator برون خط است جابجا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Communicator now has enough information to create your profile.
[ترجمه گوگل]Communicator اکنون اطلاعات کافی برای ایجاد نمایه شما دارد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر Communicator اطلاعات کافی برای ایجاد پروفایل شما دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر Communicator اطلاعات کافی برای ایجاد پروفایل شما دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Communicator can only send a message to one news server at a time.
[ترجمه گوگل]Communicator می تواند در هر زمان فقط به یک سرور خبری پیام ارسال کند
[ترجمه ترگمان]Communicator تنها می توانند در یک زمان یک پیغام را به یک کارگزار خبر ارسال کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Communicator تنها می توانند در یک زمان یک پیغام را به یک کارگزار خبر ارسال کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید