communicable disease

جمله های نمونه

1. Some communicable diseases are transmitted only through the agency of vermin or insects.
[ترجمه گوگل]برخی از بیماری های واگیر فقط از طریق عوامل موذی یا حشرات منتقل می شوند
[ترجمه ترگمان]برخی بیماری های مسری تنها از طریق اداره حشرات یا حشرات منتقل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Some communicable diseases are transmitted only through the agency of insects.
[ترجمه گوگل]برخی از بیماری های واگیر فقط از طریق حشرات منتقل می شوند
[ترجمه ترگمان]برخی بیماری های مسری تنها از طریق اداره حشرات منتقل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In this period, there were 974 outbreaks of communicable disease attributed to the consumption of raw milk.
[ترجمه گوگل]در این مدت 974 مورد بیماری واگیر منتسب به مصرف شیر خام گزارش شد
[ترجمه ترگمان]در این دوران، ۹۷۴ شیوع بیماری های مسری نسبت به مصرف شیر خام وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Have you ever been afflicted with a communicable disease of public health?
[ترجمه گوگل]آیا تا به حال به بیماری واگیر بهداشت عمومی مبتلا شده اید؟
[ترجمه ترگمان]آیا تا به حال به یک بیماری مسری سلامتی عمومی مبتلا شده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For example:thief, robber, killer, swindler, communicable disease carrier, pillager, treacherous man, schemer etc, thousands of kinds.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال: دزد، دزد، قاتل، کلاهبردار، ناقل بیماری مسری، چپاول، مرد خیانتکار، مکر و غیره، هزاران نوع
[ترجمه ترگمان]برای مثال دزد، دزد، قاتل، شیاد، carrier، ناقل بیماری communicable، pillager، مرد خائن، schemer، هزاران نوع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We take environmental health measures to keep off communicable disease.
[ترجمه گوگل]ما اقدامات بهداشت محیطی را برای جلوگیری از بیماری های واگیر انجام می دهیم
[ترجمه ترگمان]ما تدابیر بهداشتی محیطی را برای جلوگیری از بیماری های مسری می بریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. AIDS is a communicable disease.
[ترجمه گوگل]ایدز یک بیماری مسری است
[ترجمه ترگمان]ایدز یک بیماری مسری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In fact leprosy is the least infectious of all the communicable diseases.
[ترجمه گوگل]در واقع جذام کم عفونی ترین بیماری در بین تمام بیماری های واگیر است
[ترجمه ترگمان]در حقیقت جذام the بیماری های مسری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The greatest achievements were obtained in the fight against communicable disease.
[ترجمه گوگل]بیشترین دستاوردها در مبارزه با بیماری های واگیر به دست آمد
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین دستاورد در مبارزه با بیماری های مسری به دست آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Coordinate astragali polysaccharide + butylamine card that in treating the duck acute communicable disease.
[ترجمه گوگل]هماهنگی کارت پلی ساکارید گون + بوتیلامین که در درمان بیماری حاد واگیر اردک
[ترجمه ترگمان]عبارت مختصاتی astragali + butylamine که در درمان بیماری های communicable حاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In Shanghai, syphilis is now the most commonly reported communicable disease.
[ترجمه گوگل]در شانگهای، سیفلیس در حال حاضر شایع ترین بیماری مسری گزارش شده است
[ترجمه ترگمان]در شانگهای، بیماری سیفیلیس شایع ترین بیماری مسری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In this article, we study spreading process of SIS communicable disease with vaccination.
[ترجمه گوگل]در این مقاله به بررسی روند شیوع بیماری واگیر SIS با واکسیناسیون می پردازیم
[ترجمه ترگمان]ما در این مقاله فرآیند گسترش بیماری های communicable با واکسیناسیون را مورد مطالعه قرار می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Methods : To research the methods of surveillance and the experiences of the communicable disease in U.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: مطالعه روش‌های مراقبت و تجربیات بیماری‌های واگیر در U
[ترجمه ترگمان]روش ها: برای تحقیق در مورد روش های نظارت و تجارب بیماری های مسری در یو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There are only two things a child will share willingly: Communicable disease and his mother's age.
[ترجمه گوگل]تنها دو چیز وجود دارد که یک کودک با میل به اشتراک می گذارد: بیماری واگیردار و سن مادرش
[ترجمه ترگمان]تنها دو چیز وجود دارد که کودک با رغبت به اشتراک می گذارد: بیماری Communicable و سن مادرش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[بهداشت] بیماری عفونی

انگلیسی به انگلیسی

• disease that can be passed from one to another

پیشنهاد کاربران

بیماری مسری: ( اسم ) بیماری که از شخصی به فرد دیگر یا از حیوانی به انسان منتقل می شود.
بیماری مسری

بپرس