commonness


معنی: پیش پا افتادگی، عمومیت
معانی دیگر: عمومیت ,عمومی بودن ,متداول بودن

جمله های نمونه

1. Lowliness and Commonness, this is a visualize body of own imagery, it is a most direct education deal from the universe.
[ترجمه گوگل]فرومایگی و اشتراک، این مجموعه ای از تصویرسازی های شخصی است که مستقیم ترین معامله آموزشی از سوی جهان است
[ترجمه ترگمان]lowliness و commonness، این یک تصویر ذهنی از تصاویر خود است، این یک معامله آموزشی مستقیم از جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The building process should stick to linking the commonness and uniqueness, tradition and modernness, scientific spirits and humanitarian spirit, revolutionary politics and constructive politics.
[ترجمه گوگل]روند ساخت باید به پیوند مشترک و منحصر به فرد، سنت و مدرنیته، روحیه علمی و روحیه انسان دوستانه، سیاست انقلابی و سیاست سازنده پایبند باشد
[ترجمه ترگمان]فرآیند ساخت باید به مرتبط ساختن ابتذال و یگانگی، سنت و modernness، روح علمی و روح انسانی، سیاست انقلابی و سیاست سازنده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And i hope could spend commonness and treacly life with you .
[ترجمه گوگل]و من امیدوارم که بتوانم زندگی مشترک و متعارف را با شما سپری کنم
[ترجمه ترگمان]و امیدوارم که این عامی و treacly را با شما سپری کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. By analysis, It was given that commonness and speciality of reflecting earthquakes in Min - Tai region.
[ترجمه گوگل]با تجزیه و تحلیل مشخص شد که رایج بودن و تخصص انعکاس زلزله در منطقه مین تای
[ترجمه ترگمان]با تجزیه و تحلیل، آن عامی گری و تخصص منعکس کننده زمین لرزه های در منطقه مین - تای ارائه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Studying the commonness of diseases is the only way to conquer all diseases.
[ترجمه گوگل]مطالعه شیوع بیماری ها تنها راه غلبه بر همه بیماری هاست
[ترجمه ترگمان]مطالعه عامی بودن بیماری ها تنها راه غلبه بر همه بیماری ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. So the comparative literature research should turn from commonness to difference.
[ترجمه گوگل]بنابراین پژوهش ادبیات تطبیقی ​​باید از اشتراک به تفاوت تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین تحقیقات ادبیات تطبیقی باید از عامی گری به تفاوت تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This paper presents the commonness and difference of carbene and silylene by their structures, Preparative methods and chemical properties.
[ترجمه گوگل]در این مقاله اشتراک و تفاوت کاربن و سیلیلن از نظر ساختار، روش های آماده سازی و خواص شیمیایی آنها ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]این مقاله ابتذال و اختلاف of ها و silylene را بوسیله ساختارها، روش های Preparative و خواص شیمیایی نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Foundation models present the commonness of government department and meet the next individuality.
[ترجمه گوگل]مدل‌های بنیادی مشترک بودن بخش دولتی را نشان می‌دهند و فردیت بعدی را برآورده می‌کنند
[ترجمه ترگمان]مدل های بنیاد ابتذال بخش دولتی را نشان می دهند و فردیت بعدی را برآورده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Five regular polyhedron solutions are given by analysing commonness of other special solutions of N - body problem.
[ترجمه گوگل]پنج راه حل چند وجهی منظم با تجزیه و تحلیل مشترک بودن سایر راه حل های ویژه مسئله N - بدن ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]پنج راه حل polyhedron منظم با تجزیه و تحلیل عامی گری از راه حل های ویژه دیگر مساله جسم N داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The growing commonness of these crimes coincided with the formation of the UK's National Hi-Tech Crime Unit.
[ترجمه گوگل]رواج فزاینده این جنایات با تشکیل واحد ملی جنایات فناوری پیشرفته بریتانیا همزمان شد
[ترجمه ترگمان]ابتذال رو به رشد این جنایات همزمان با تشکیل واحد مبارزه با جرم ضد فن آوری انگلستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Though commonness exists with individuality, we must develop the useful and discard the useless.
[ترجمه گوگل]اگرچه اشتراک با فردیت وجود دارد، ما باید مفید را توسعه دهیم و بی فایده را کنار بگذاریم
[ترجمه ترگمان]هر چند عامی بودن با فردیت وجود دارد، ما باید مفید باشیم و the را دور بیاندازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. However, her profound wisdom and reflections on life enable her prose to transcend worldliness and commonness.
[ترجمه گوگل]با این حال، خرد عمیق او و تأملات او در مورد زندگی، نثر او را قادر می سازد تا از دنیاگرایی و رایج بودن فراتر رود
[ترجمه ترگمان]با این حال، حکمت و افکار عمیق او بر زندگی نثر او را قادر می سازد تا نثر worldliness و ابتذال را فراتر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In this article, based on analyses tradition software engineering idea, we bring forward an application system of new exploitation means based on requirement commonness and reshipment component.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، بر اساس تحلیل‌های سنتی ایده مهندسی نرم‌افزار، ما یک سیستم کاربردی از ابزارهای بهره‌برداری جدید را بر اساس مشترک بودن نیاز و جزء ارسال مجدد ارائه می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، براساس تجزیه و تحلیل ایده مهندسی نرم افزار، ما یک سیستم کاربردی از ابزار بهره برداری جدید براساس نیازمندی ها و مولفه های reshipment مطرح می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Methods:This article explains the outstanding functions by means of the new system of a drug in contrast with commonness and analyses the misuse of the nwe form system of a drug in clinics.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: این مقاله عملکردهای برجسته را با استفاده از سیستم جدید یک دارو در مقابل رایج بودن توضیح می‌دهد و استفاده نادرست از سیستم فرم جدید یک دارو را در کلینیک‌ها تحلیل می‌کند
[ترجمه ترگمان]روش ها: این مقاله وظایف برجسته را با استفاده از سیستم جدید یک دارو در مقایسه با عامی گری توضیح می دهد و سو استفاده از سیستم شکل nwe یک دارو در کلینیک ها را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیش پا افتادگی (اسم)
triviality, banality, platitude, commonness

عمومیت (اسم)
universality, popularity, commonness, generality, publicity

انگلیسی به انگلیسی

• ordinariness; simplicity; coarseness; lack of quality

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : commonize
✅️ اسم ( noun ) : commonality /common / commonness / commoner / commonalty / commonage / commonization
✅️ صفت ( adjective ) : common
✅️ قید ( adverb ) : commonly
رواج

بپرس