common seal

جمله های نمونه

1. Grey seals prefer rocky, exposed sites, while common seals prefer more sheltered areas and are frequently found on sandbanks.
[ترجمه گوگل]فوک‌های خاکستری مکان‌های صخره‌ای و در معرض دید را ترجیح می‌دهند، در حالی که فوک‌های معمولی مناطق سرپناه‌تری را ترجیح می‌دهند و اغلب در سواحل شنی یافت می‌شوند
[ترجمه ترگمان]آب بنده ای خاکستری مناطق سنگی و exposed را ترجیح می دهند، در حالی که آب بنده ای مشترک مناطق تحت حفاظت بیشتری را ترجیح می دهند و اغلب در sandbanks یافت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Common seal installations fill two mechanical seals and seal.
[ترجمه گوگل]تاسیسات آب بند معمولی دو مهر و موم مکانیکی را پر می کنند
[ترجمه ترگمان]تاسیسات آب بندی مشترک، دو آب بندی مکانیکی و آب بندی را پر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Of all documents sealed with the Common Seal of the Company or otherwise executed in accordance with the Act.
[ترجمه گوگل]از کلیه اسنادی که ممهور به مهر مشترک شرکت یا به نحو دیگری مطابق قانون اجرا شده باشد
[ترجمه ترگمان]از تمام اسناد مهر شده با مهر عمومی شرکت یا در غیر این صورت مطابق با قانون اجرا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The common Seal of Shanghai BM co ., Ltd was hereunto affixed in the presence of the representative of Hatley.
[ترجمه گوگل]مهر مشترک Shanghai BM co, Ltd در حضور نماینده هتلی الصاق شد
[ترجمه ترگمان]پوشش مشترک جمعیت شانگهای (شانگهای) با مسئولیت محدود hereunto affixed در حضور نماینده Hatley بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Pyrophyllite is the most common seal, pressure transfer and heat preservation, insulation material in domestic at present.
[ترجمه گوگل]پیروفیلیت رایج ترین ماده عایق، انتقال فشار و حفظ حرارت در حال حاضر در خانه است
[ترجمه ترگمان]pyrophyllite رایج ترین آب بندی، انتقال فشار و نگهداری حرارت، مواد عایق داخلی در حال حاضر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The corporation shall have a common seal and the affixing of the seal shall be authenticated by the signature of the trustee.
[ترجمه گوگل]شرکت باید دارای مهر مشترک باشد و الصاق مهر باید با امضای امین احراز شود
[ترجمه ترگمان]این شرکت باید مهر و موم معمولی داشته باشد و مهر و موم of باید به امضای امانت سپرده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This procedure is a practical case chop identification can be achieved by identifying common seal .
[ترجمه گوگل]این روش یک مورد عملی است شناسایی ریز ریز کردن را می توان با شناسایی مهر و موم مشترک به دست آورد
[ترجمه ترگمان]این روش یک روش عملی است که شناسایی را می توان با شناسایی آب بندی معمولی به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An association can execute a document by using a common seal, witnessed by two authorised signatories, or just by having two authorised signatories sign the document.
[ترجمه گوگل]یک انجمن می تواند یک سند را با استفاده از یک مهر مشترک، که توسط دو امضاکننده مجاز گواهی می شود، یا فقط با امضای دو امضاکننده مجاز سند را اجرا کند
[ترجمه ترگمان]یک انجمن می تواند یک سند را با استفاده از یک آب بند معمولی، که توسط دو امضا کننده مجاز دیده می شود، یا فقط با داشتن دو امضا کننده مجاز امضا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Copies of project acceptance documents and be sealed by the applicant common seal.
[ترجمه گوگل]کپی مدارک پذیرش پروژه و ممهور به مهر مشترک متقاضی
[ترجمه ترگمان]نسخه هایی از اسناد پذیرش پروژه را کپی کرده و با مهر معمولی متقاضی آب بندی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Copies of business license and qualification certificate of the applicant shall be provided and be sealed by the applicant's common seal.
[ترجمه گوگل]رونوشت پروانه کسب و گواهینامه صلاحیت متقاضی ارائه و ممهور به مهر مشترک متقاضی می باشد
[ترجمه ترگمان]نسخه های مجوز کسب وکار و گواهی صلاحیت متقاضی باید توسط مهر عمومی متقاضی تهیه و مهر و موم شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Party B shall send the written order to Party A, and the order shall be signed by the legal representative of Party B and stamped by common seal.
[ترجمه گوگل]طرف ب دستور کتبی را برای طرف الف ارسال می کند و دستور توسط نماینده قانونی طرف ب امضا و مهر مشترک می شود
[ترجمه ترگمان]حزب B ترتیب کتبی را به حزب A خواهد فرستاد و سفارش باید توسط نماینده قانونی حزب B و مهر عمومی امضا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Copies of business license and qualification certificate the applicant and be sealed the applicant's common seal.
[ترجمه گوگل]کپی پروانه کسب و گواهی صلاحیت متقاضی و ممهور به مهر مشترک متقاضی
[ترجمه ترگمان]نسخه هایی از مجوز کسب وکار و گواهی نامه صلاحیت، متقاضی و مهر عمومی متقاضی را مهر و موم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Copies of project acceptance documents and be sealed by the applicant's common seal.
[ترجمه گوگل]کپی مدارک پذیرش پروژه و ممهور به مهر مشترک متقاضی
[ترجمه ترگمان]نسخه هایی از اسناد پذیرش پروژه و توسط مهر عمومی متقاضی آب بندی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• official seal or stamp

پیشنهاد کاربران

[حقوق] مهر رسمی؛ مهر برجسته؛ نوعی مهر فلزی که به صورت فشاری در پای اسناد زده می شود و علامتی برجسته ایجاد می کند که نشانگر رسمی ترین تأیید سازمان مرجع آن مُهر برای مفاد سند است. [به طور دقیق به این معنی استفاده می شود و هیچ معنی تفسیری دیگری مانند �مهر مشترک� یا �مهر عمومی� ندارد]

بپرس