درست آن committed استمتعهد، وفادار، مسوولمعمولا در رابطه ها به معنی همسر متعهد استاتفاق افتادنمرتکب شدن یا توسعه دادنمتعهدعهده دار شده a committed reformerمرتکب شدن+ عکس و لینک