1. a commentator who reports the football game
مفسری که مسابقه ی فوتبال را گزارش می کند
2. Instead of deciding the real issue the commentator would chop logic.
[ترجمه گوگل]مفسر به جای تصمیم گیری در مورد موضوع واقعی، منطق را قطع می کند
[ترجمه ترگمان]به جای تصمیم گیری درباره مساله واقعی مفسر، منطق را قطع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. a sports/football commentator.
4. A. M. Babu is a commentator on African affairs.
[ترجمه گوگل]A M Babu یک مفسر در امور آفریقا است
[ترجمه ترگمان]پاسخ: ام Babu یک مفسر در امور آفریقا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He will also be a political commentator for Fox News Channel.
[ترجمه گوگل]او همچنین مفسر سیاسی کانال فاکس نیوز خواهد بود
[ترجمه ترگمان]او همچنین یک مفسر سیاسی برای شبکه فاکس نیوز خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The conservative commentator visited South Carolina last week after his win in the New Hampshire primary.
[ترجمه گوگل]این مفسر محافظه کار هفته گذشته پس از پیروزی در انتخابات مقدماتی نیوهمپشایر از کارولینای جنوبی دیدن کرد
[ترجمه ترگمان]این مفسر محافظه کار هفته گذشته پس از پیروزی اش در نیو همپشایر، از کارولینای جنوبی دیدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In one Daleycontrolled precinct, a commentator remembers, 54 voters managed to cast 84 votes.
[ترجمه گوگل]یک مفسر به یاد میآورد که در یکی از حوزههای تحت کنترل دیلی، 54 رأیدهنده توانستند 84 رأی را به صندوق بیندازند
[ترجمه ترگمان]در یک حوزه انتخاباتی Daleycontrolled، یک مفسر به یاد می آورد که ۵۴ رای دهنده توانسته اند ۸۴ رای کسب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The comedian outdrew the commentator on Friday.
[ترجمه گوگل]این کمدین روز جمعه از مفسر پیشی گرفت
[ترجمه ترگمان]کمدین جمعه، مفسر را به صدا در می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It was nice to hear the radio 5 commentator say that Leeds play one of the most attractive styles of football around.
[ترجمه گوگل]شنیدن مفسر رادیو 5 که می گوید لیدز یکی از جذاب ترین سبک های فوتبال را در اطراف بازی می کند، بسیار خوب بود
[ترجمه ترگمان]خوب بود که شنیدم که مفسر رادیویی ۵ می گوید که لیدز یکی از زیباترین سبک های فوتبال را بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The former television commentator has sought repeatedly to tell and sell his story since his acquittal.
[ترجمه گوگل]مفسر سابق تلویزیون از زمان تبرئه شدنش بارها به دنبال گفتن و فروش داستان خود بوده است
[ترجمه ترگمان]مفسر سابق تلویزیون چندین بار به دنبال گفتن و فروختن داستانش از زمان تبرئه او بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I also couldn't hide a snigger when the commentator mentioned Batts' meagre goal rate of one per hundred games.
[ترجمه گوگل]همچنین وقتی مفسر به نرخ گل ناچیز باتز یعنی یک در صد بازی اشاره کرد، نمیتوانستم خندهای را پنهان کنم
[ترجمه ترگمان]زمانی که مفسر به نرخ ناچیز یک صد در صد بازی اشاره کرد، نتوانستم جلوی خنده ام را پنهان کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Television commentator Patrick J. . Buchanan, whose name was only on about two-thirds of the state ballots, came in third.
[ترجمه گوگل]مفسر تلویزیونی پاتریک جی بوکان که نامش تنها در حدود دو سوم آرای ایالتی بود، سوم شد
[ترجمه ترگمان]مفسر تلویزیون پاتریک جی بیوکنن که نامش تنها در حدود دو سوم برگه های رای بود، در رده سوم قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Richard Lugar or commentator Pat Buchanan have yet to catch fire.
[ترجمه گوگل]ریچارد لوگار یا مفسر پت بوکانان هنوز آتش نگرفته اند
[ترجمه ترگمان]ریچارد لوگار، مفسر و مفسر، پت بیوکنن باید آتش بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The tone then was set by conservative commentator and unsuccessful presidential contender Pat Buchanan, who forecast a cultural and religious war.
[ترجمه گوگل]لحن پس از آن توسط مفسر محافظهکار و رقیب ناموفق ریاستجمهوری پت بوکانان، که جنگ فرهنگی و مذهبی را پیشبینی میکرد، تعیین شد
[ترجمه ترگمان]سپس این آهنگ توسط مفسر محافظه کار و نامزد ناموفق ریاست جمهوری پت بیوکنن تنظیم شد که جنگ فرهنگی و مذهبی را پیش بینی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The drop in inflation took every City commentator by surprise.
[ترجمه گوگل]کاهش تورم همه مفسران شهر را شگفت زده کرد
[ترجمه ترگمان]افت تورم هر مفسر شهر را شگفت زده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید