1. Many animal names have culturally commendatory or derogatory meanings.
[ترجمه گوگل]بسیاری از اسامی حیوانات از نظر فرهنگی دارای معانی ستایش آمیز یا تحقیرآمیز هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از نام های حیوانات از نظر فرهنگی commendatory و یا meanings هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. In addition, white and the commendatory word such as pure, goodness are one kind is equal it seems that relation, as if it is representing a fancy-free girl, be forever won't old pure fokelore.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، سفید و کلمه ستایشی مانند پاک، نیکی یک نوع برابر است، به نظر می رسد رابطه، گویی که نشان دهنده دختری بی خیال است، برای همیشه فکولور ناب قدیمی نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، واژه های سفید و the مانند خالص، نیکی و مهربانی یک نوع است، به نظر می رسد که رابطه، مثل این که یک دختر خیالی را به نمایش می گذارد، برای همیشه fokelore خالص واقعی نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The image project is a commendatory term originally, in recent years changed flavor.
[ترجمه گوگل]پروژه تصویر در اصل یک اصطلاح ستوده است، در سال های اخیر طعم تغییر کرده است
[ترجمه ترگمان]پروژه تصویر در ابتدا یک عبارت commendatory است که در سال های اخیر طعم آن تغییر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Ancient Chinese legend, the dragon is a commendatory term.
[ترجمه گوگل]افسانه چینی باستان، اژدها یک اصطلاح ستایش آمیز است
[ترجمه ترگمان]افسانه کهن چینی، اژدها یک دوره commendatory است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In the meantime, sponsor an unit to undertake commendatory about the expert please.
[ترجمه گوگل]در ضمن، از یک واحد حمایت کنید تا در مورد کارشناس تقدیر شود
[ترجمه ترگمان]در ضمن، حامی یک واحد برای انجام کاری در مورد کارشناس فنی، لطفا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. CANON XXXIII: None of the foreign Bishops, or Presbyters, or Deacons shall be received without letters commendatory.
[ترجمه گوگل]CANON XXXIII: هیچ یک از اسقف های خارجی، یا پروتستان ها، یا شماس ها بدون نامه های تشویقی دریافت نمی شوند
[ترجمه ترگمان]canon ۳۳: هیچ یک از اسقف های خارجی، یا presbyters، یا Deacons بدون نامه دریافت نخواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Using fuzzy synthesis estimate method, we can make decision of commendatory inventive principles by TRIZ.
[ترجمه گوگل]با استفاده از روش تخمین سنتز فازی میتوان در مورد اصول اختراع تقدیری توسط TRIZ تصمیم گرفت
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش برآورد سنتز فازی، ما می توانیم با استفاده از روش برآورد ترکیب فازی تصمیم بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The vogue words can be divided into three kinds: metaplasm, derogatory sense translate into commendatory, new loanword.
[ترجمه گوگل]واژههای مرسوم را میتوان به سه نوع تقسیم کرد: متاپلاسم، معنای تحقیرآمیز به ستایشآمیز، وامواژه جدید
[ترجمه ترگمان]کلمات متداول را میتوان به سه نوع تقسیم کرد: metaplasm، حس توهین گرا به commendatory، loanword جدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. What a dictionary of idioms! There are not any commendatory terms about us rats.
[ترجمه گوگل]چه فرهنگ لغت اصطلاحاتی! هیچ اصطلاح ستایش آمیزی در مورد ما موش ها وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]چه فرهنگ لغات است! هیچ terms در مورد موش های صحرایی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This article discusses the problem from the following six aspects: polysemy, homonymy, collocations, commendatory and derogatory meanings, extended meanings and idioms.
[ترجمه گوگل]این مقاله این مشکل را از شش جنبه زیر مورد بحث قرار می دهد: چندمعنی، متجانس، همنشینی، معانی ستایشی و تحقیرآمیز، معانی مبسوط و اصطلاحات
[ترجمه ترگمان]این مقاله از شش بعد زیر مساله را مورد بحث قرار می دهد: polysemy، homonymy، collocations، commendatory و derogatory، معانی و اصطلاحات توسعه یافته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The former includes meaning increase and meaning decrease, and the latter, commendatory emotions and derogatory emotions.
[ترجمه گوگل]اولی شامل معنی افزایش و کاهش معنی است و دومی عواطف ستایش آمیز و عواطف تحقیرآمیز
[ترجمه ترگمان]اولی شامل افزایش معنا و کاهش معنا و دومی، احساسات منفی و احساسات تحقیرآمیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید