• (1)تعریف: the act of commemorating. • مشابه: celebration
• (2)تعریف: a ceremony to honor the memory of a person or event. • مشابه: celebration, memorial, occasion
جمله های نمونه
1. a commemoration of the works of sohrab sepehry
یاد بود آثار سهراب سپهری
2. in commemoration of
به یاد بود،به خاطر بزرگداشت
3. People are lining up to buy commemoration stamps.
[ترجمه هلیا] مردم دارند صف میکشند تا تمبر های یادبود را بخرند
|
[ترجمه گوگل]مردم برای خرید تمبرهای یادبود صف می کشند [ترجمه ترگمان]مردم صف می کشند تا تمبرهای commemoration را بخرند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Thousands of veterans will take part in a commemoration of the battle.
[ترجمه گوگل]هزاران جانباز در مراسم بزرگداشت این نبرد شرکت خواهند کرد [ترجمه ترگمان]هزاران سرباز قدیمی در بزرگداشت این نبرد شرکت خواهند کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A set of stamps has been commissioned in commemoration of Independence Day.
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از تمبرها به مناسبت روز استقلال راه اندازی شده است [ترجمه ترگمان]مجموعه ای از تمبرهای در بزرگداشت روز استقلال سفارش داده شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I have accrued a set of commemoration stamps.
[ترجمه گوگل]من مجموعه ای از تمبرهای یادبود جمع کرده ام [ترجمه ترگمان]من برای شما چند تا تمبر مخصوص یاد گرفتم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This monument has been erected in commemoration of the victory over the enemy.
[ترجمه گوگل]این بنای یادبود به مناسبت پیروزی بر دشمن ساخته شده است [ترجمه ترگمان]این بنای یادبود در بزرگداشت پیروزی بر دشمن برپا شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It is part and parcel of an annual commemoration of the dead bound by traditions ancient and arcane.
[ترجمه گوگل]این بخشی از مراسم بزرگداشت سالانه مردگان است که توسط سنت های قدیمی و محرمانه محدود شده است [ترجمه ترگمان]این قسمتی از یک مراسم بزرگداشت سالانه است که به وسیله رسوم باستانی و در خفا اجرا می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Clare Mallender's commemoration was, however, a different story.
[ترجمه گوگل]با این حال، مراسم بزرگداشت کلر مالندر داستان متفاوتی بود [ترجمه ترگمان]با این حال، Clare mallender یک داستان متفاوت بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A 50th anniversary commemoration is planned for November.
[ترجمه گوگل]مراسم بزرگداشت پنجاهمین سالگرد در نوامبر برنامه ریزی شده است [ترجمه ترگمان]مراسم بزرگداشت ۵۰ امین سالگرد روز نوامبر برنامه ریزی شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A strange, sad commemoration of the murders that ruined paradise.
[ترجمه هلیا] یک یادبود غم انگیز و عجیب از قتل هایی که بهشت را ویران کردند
|
[ترجمه گوگل]یادبودی عجیب و غم انگیز از قتل هایی که بهشت را ویران کردند [ترجمه ترگمان]یک مجلس رقص عجیب و غم انگیز که بهشت را خراب کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Local legend attributes its origins to commemoration of the village's deliverance from the Great Plague in 166
[ترجمه گوگل]افسانه های محلی منشا آن را به یادبود نجات دهکده از طاعون بزرگ در سال 166 نسبت می دهند [ترجمه ترگمان]افسانه محلی، ریشه آن را به بزرگداشت رهایی این روستا از طاعون بزرگ ۱۶۶ میلادی نسبت می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In June 1969 a proposed Connolly commemoration parade through Belfast city centre was bitterly opposed by loyalists.
[ترجمه گوگل]در ژوئن 1969، پیشنهاد رژه بزرگداشت کانولی در مرکز شهر بلفاست با مخالفت شدید وفاداران مواجه شد [ترجمه ترگمان]در ماه ژوئن سال ۱۹۶۹ مراسم یادبود Connolly Connolly در مرکز شهر بلفاست به شدت مورد مخالفت هواداران قرار گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The commemoration of the dead in the First World War was seen as a triumphalist commemoration of those who died for Britain.
[ترجمه گوگل]بزرگداشت کشته شدگان در جنگ جهانی اول به عنوان بزرگداشت پیروزمندانه کسانی که برای بریتانیا جان باختند تلقی می شد [ترجمه ترگمان]مراسم یادبود کشته شدگان در جنگ جهانی اول به عنوان یادبود افرادی بود که در بریتانیا کشته شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. They will receive honorary degrees at the university's Commemoration Day ceremony in the Barony Hall next month.
[ترجمه گوگل]آنها در مراسم روز بزرگداشت دانشگاه در تالار بارونی ماه آینده مدرک افتخاری دریافت خواهند کرد [ترجمه ترگمان]آن ها در مراسم روز یادبود دانشگاه in در ماه آینده مدرک افتخاری دریافت خواهند کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• tribute, memorial; act of honoring the memory (of a person or event); memorial service the commemoration of an important event is something special that you do in order to show that you remember it.
پیشنهاد کاربران
⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: همحافظِش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Hamhāfezesh • ⚫ آمیخته از: هم ( com ) و �حافظه� ( memory ) و �ِش� ( ation ) ... [مشاهده متن کامل]
• ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند: فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیبسلطانی • ⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.
Commemoration یادبود و بزرگداشت یک اتفاق مهم یا یک فرد مهم ( زنده یا مرده ) a statue in commemoration of a national hero v: commemorate کلمات مشابه: Memorial 1. ( بنای ) یادبود و بزرگداشت: یک مجسمه ، سازه ، مقبره یا هر چیزی که ساخته شده تا مردم رو به یاد یک اتفاق مهم در گذشته یا یک فرد مهم که فوت کرده بندازه. ... [مشاهده متن کامل]
The president today unveiled a memorial to those who died in the disaster. امروز رییس جمهور از یک بنای یادبود برای افرادی که در آن فاجعه کشته شدند رونمایی کرد. 2. ( مراسم ) یادبود و بزرگداشت: یک مراسم که به یاد یک اتقاق مهم در گذشته و یا فردی که فوت کرده برگزار میشه. a memorial for victims of the air crash بزرگداشتی ( یادبودی ) برای قربانیان حادثه هوایی. 3. یادگار: چیزی که همیشه ما رو یاد یه کسی یا چیزی میندازه. a memorial of my husband یادگاری از همسرم Anniversary سالگرد یک موضوع خاص از قبیل مرگ، تولد، ازدواج و. . . on the anniversary of his wife’s death He bought her a diamond ring on their tenth wedding anniversary. to celebrate your wedding anniversary They held celebrations to mark the anniversary of Mozart's death. در چه رویدادهایی میشه استفاده کرد؟ commemoration : غم و شادی ( یکی زنده س و براش مراسم بزرگداشت و گرامیداشت میگیرن ) memorial: غم anniversary : غم و شادی