1. The commando force joined up with the airborne troops near the captured bridge.
[ترجمه گوگل]نیروهای کماندویی در نزدیکی پل تصرف شده به نیروهای هوابرد ملحق شدند
[ترجمه ترگمان]نیروی کماندویی به نیروهای هوابرد نزدیک پل تسخیر شده نیز ملحق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The commando blackened his face with charcoal.
[ترجمه گوگل]کماندو صورتش را با زغال سیاه کرد
[ترجمه ترگمان]The صورتش را با زغال سیاه کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The hostages were freed in the commando raid.
[ترجمه گوگل]گروگان ها در حمله کماندویی آزاد شدند
[ترجمه ترگمان]گروگان ها در یورش کماندوها آزاد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The way this raid was organised, the commando landing, and street battles make this a classic of fighting raids.
[ترجمه گوگل]نحوه سازماندهی این حمله، فرود کماندویی و نبردهای خیابانی این حمله را به کلاسیک حملات جنگی تبدیل کرده است
[ترجمه ترگمان]شیوه ای که این یورش سازماندهی شده بود، فرود آمدن کماندو، و نبرده ای خیابانی این جنگ را به صورت یک نمونه کلاسیک از حملات جنگی تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The commando had been planning a car bomb attack in Seville during its April fair.
[ترجمه گوگل]این کماندو در جریان نمایشگاه آوریل خود قصد حمله با خودروی بمب گذاری شده در سویا را داشت
[ترجمه ترگمان]این کماندو در حال برنامه ریزی برای حمله به یک خودرو بمب گذاری شده در سو یل در طی نمایشگاه آوریل خود بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Their busy day-to-day activities at the Commando Training Centre would not allow them time to get to know the locals.
[ترجمه گوگل]مشغله های روزمره آنها در مرکز آموزش تکاور به آنها فرصت نمی داد تا با مردم محلی آشنا شوند
[ترجمه ترگمان]فعالیت های روزانه آن ها در مرکز آموزش Commando به آن ها زمان برای شناختن افراد محلی را نمی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Yet the commando captain shook off the discomfort of this experience and went on to reach his objective.
[ترجمه گوگل]با این حال کاپیتان کماندویی ناراحتی این تجربه را از بین برد و به هدف خود رسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، فرمانده کماندویی، ناراحتی این تجربه را از دست داد و برای رسیدن به هدف خود ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The commando chief Rosemary lost interest in leading desperate missions.
[ترجمه گوگل]فرمانده کماندو رزماری علاقه خود را به رهبری ماموریت های ناامید از دست داد
[ترجمه ترگمان]فرمانده commando رز ماری علاقه ای به ماموریت های نا امیدی نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In a commando unit you will have a very active time.
[ترجمه گوگل]در یک واحد کماندویی زمان بسیار فعالی خواهید داشت
[ترجمه ترگمان]در واحد کماندویی، زمان بسیار فعالی خواهید داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. All Navy SEALs begin their commando careers on the beach and in the waters at the base.
[ترجمه گوگل]همه نیروهای نیروی دریایی کار کماندویی خود را در ساحل و در آب در پایگاه آغاز می کنند
[ترجمه ترگمان]تمام نیروی دریایی SEAL مشاغل کماندویی خود را در ساحل و در آب های این پایگاه آغاز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I recognised Officers from the Commando units around the village.
[ترجمه گوگل]افسران واحدهای تکاور در اطراف روستا را شناختم
[ترجمه ترگمان]من ماموران واحد کماندویی را در اطراف دهکده شناختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You will then be ready to join a commando unit.
[ترجمه گوگل]سپس برای پیوستن به یک واحد کماندویی آماده خواهید بود
[ترجمه ترگمان]اونوقت برای ملحق شدن به یه تیم ضربت آماده میشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He led a commando raid in the desert.
[ترجمه گوگل]او یک حمله کماندویی را در بیابان رهبری کرد
[ترجمه ترگمان] یه commando تو صحرا پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Proof of Life features one of the coolest commando rescue capers in recent cinema.
[ترجمه گوگل]Proof of Life یکی از جالبترین کپرهای نجات کماندویی سینمای اخیر را به نمایش میگذارد
[ترجمه ترگمان]اثبات زندگی یکی از the عملیات نجات کماندویی در سینمای اخیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. A commando unit, wearing black jerseys, gloves and skull-caps, armed with bazookas, marched past.
[ترجمه گوگل]یک واحد کماندویی با پیراهن های مشکی، دستکش و کلاهک جمجمه ای، مسلح به بازوکا، از کنار آن عبور کرد
[ترجمه ترگمان]یک واحد کماندویی، که پیراهن سیاه، دستکش و caps سیاه پوشیده بود، با bazookas مسلح از کنارش گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید