commandable

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of command.

پیشنهاد کاربران

دوستان املا صحیح commenable است
commend, able : ستودنی
### ✅ معنی "commandable" در فارسی:
🔹 قابل تحسین
🔹 شایسته احترام یا فرماندهی
🔹 قابل فرمان دادن / فرمان پذیر ( در بعضی کاربردها )
🔹 قابل اعتماد در رهبری یا هدایت
- - -

...
[مشاهده متن کامل]

### ✅ چرا این معنی؟
کلمه ی "commandable" از ریشه ی "command" ( فرمان دادن ) میاد پسوند " - able" ( قابل ) . یعنی:
> "کسی یا چیزی که توانایی دریافت فرمان یا شایستگی برای دادن فرمان یا احترام رو داره. "
اما در بیشتر کاربردهای مدرن، به کسی گفته می شه که رفتارش یا عملکردش قابل تحسینه و احترام برانگیزه — چون انگار �شایسته فرماندهی یا رهبری� هست.
- - -
### ✅ مثال:
- Her bravery was truly commandable.
شجاعت او واقعاً قابل تحسین بود.
- - -
### جمع بندی:
"commandable" یعنی چیزی که قابل احترام یا شایسته تحسینه. دلیلش هم ریشه ی کلمه ست که از "command" میاد، یعنی قدرت یا شایستگی برای هدایت، تحسین یا احترام.
1. Her ability to stay calm under extreme pressure was truly commandable.
توانایی او در آرام ماندن زیر فشار شدید واقعاً شایسته تحسین بود.
2. It’s commandable how he dedicates so much time to helping underprivileged children.
واقعاً قابل احترامه که چقدر وقت صرف کمک به کودکان محروم می کنه.
3. The team’s commitment to quality over profit was commandable in today’s competitive market.
تعهد تیم به کیفیت به جای سود در بازار رقابتی امروز واقعاً قابل تحسین بود.
4. While the plan wasn't perfect, the level of effort and creativity involved was commandable.
با اینکه طرح بی نقص نبود، میزان تلاش و خلاقیت به کاررفته در آن شایسته تحسین بود.
5. Her commandable leadership helped the company navigate through a major financial crisis.
رهبری شایسته تحسین او به شرکت کمک کرد از یک بحران مالی بزرگ عبور کند.
6. The student's persistence, despite facing repeated failures, was nothing short of commandable.
پافشاری آن دانش آموز با وجود شکست های مکرر، چیزی کمتر از تحسین برانگیز نبود.
7. Their commandable honesty during the investigation earned them respect, even from their rivals.
صداقت شایسته تحسین آن ها در جریان تحقیق باعث شد حتی رقبایشان به آن ها احترام بگذارند.
8. The firefighter's commandable courage saved multiple lives during the explosion.
شجاعت قابل تحسین آن آتش نشان، جان چندین نفر را در زمان انفجار نجات داد.
9. It’s commandable that she never compromises her values, no matter the circumstance.
شایسته تحسینه که او هیچ گاه از اصولش کوتاه نمی آید، هر چقدر هم شرایط سخت باشد.
10. His commandable performance in the face of adversity was recognized with a national award.
اجرای قابل تحسین او در مواجهه با سختی ها، با یک جایزه ملی مورد تقدیر قرار گرفت.
chatgpt

ستودنی

بپرس