comma

/ˈkɑːmə//ˈkɒmə/

معنی: ویرگول، نام این نشان، واوک
معانی دیگر: (نشان های نقطه گذاری) ویرگول، کاما

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a punctuation mark (,) used to separate words, phrases, or other elements in a sentence, particulars in a list, or thousands in written numerals, or to indicate a pause, as in poetry.

- Put a comma between the day and the year when you write the date, like this: January 17, 2017.
[ترجمه گوگل] زمانی که تاریخ را می نویسید، بین روز و سال کاما بگذارید، مانند این: 17 ژانویه 2017
[ترجمه ترگمان] یک کاما بین روز و سال را زمانی که تاریخ را بنویسید، مانند این: ۱۷ ژانویه ۲۰۱۷
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He won $1,000,000 in the lottery.
[ترجمه گوگل] او در لاتاری 1000000 دلار برنده شد
[ترجمه ترگمان] او ۱۰۰۰۰۰۰ دلار در لاتاری برنده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. This comma is unnecessary, mark it out.
[ترجمه گوگل]این کاما غیر ضروری است، آن را علامت بزنید
[ترجمه ترگمان]این ویرگول لازم نیست نشون بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Not a comma was left out.
[ترجمه گوگل]یک کاما از قلم نیفتاد
[ترجمه ترگمان]حتی یک ویرگول هم باقی نمانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Stop quibbling about the use of the comma.
[ترجمه گوگل]بحث در مورد استفاده از کاما را متوقف کنید
[ترجمه ترگمان]به خاطر استفاده از این ویرگول \"رو پرت نکن\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You need to put in a comma here. Otherwise it is not clear in meaning.
[ترجمه گوگل]در اینجا باید یک کاما قرار دهید در غیر این صورت معنی آن مشخص نیست
[ترجمه ترگمان]شما باید این جا یک ویرگول put در غیر این صورت معنی خاصی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Leave a space after the comma.
[ترجمه گوگل]بعد از کاما یک فاصله بگذارید
[ترجمه ترگمان]یه فضا رو بعد از ویرگول \" ترک کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If a comma or a semi-colon is encountered further down the print list, the format reverts to decimal.
[ترجمه گوگل]اگر کاما یا نیم دونقطه در پایین لیست چاپی مشاهده شود، قالب به اعشار برمی گردد
[ترجمه ترگمان]اگر یک کاما یا یک - در فهرست چاپ بیشتر دیده شود، فرمت به دهدهی باز می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I also saw two comma butterflies.
[ترجمه گوگل]دو تا پروانه کاما هم دیدم
[ترجمه ترگمان]همینطور دوتا پروانه هم دیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They all agree that you should use a comma if the introductory word or words contain a verb.
[ترجمه گوگل]همه آنها موافقند که اگر کلمه یا کلمات مقدماتی دارای فعل باشد، باید از کاما استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]همه آن ها اتفاق نظر دارند که اگر کلمه مقدماتی یا کلمات شامل یک verb باشد، باید از یک کاما استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The 2 parameters should be separated by a comma or a hyphen.
[ترجمه گوگل]2 پارامتر باید با کاما یا خط فاصله از هم جدا شوند
[ترجمه ترگمان]دو پارامتر باید با یک کاما یا یک خط تیره جدا شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A hyphen is an acceptable alternative to a comma.
[ترجمه گوگل]خط فاصله جایگزین قابل قبولی برای کاما است
[ترجمه ترگمان]خط تیره یک جایگزین قابل قبول برای یک کاما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Using subscript comma and subscript semicolon notation a standard space-time derivative is written whilst a covariant derivative is written.
[ترجمه گوگل]با استفاده از کاما زیرنویس و علامت نقطه ویرگول زیرنویس، یک مشتق استاندارد فضا-زمان نوشته می شود در حالی که یک مشتق کوواریانت نوشته می شود
[ترجمه ترگمان]با استفاده از ویرگول و semicolon subscript یک مشتق زمان - زمان استاندارد نوشته می شود در حالی که یک مشتق covariant نوشته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Now there is no more loneliness comma.
[ترجمه گوگل]حالا دیگر از ویرگول تنهایی خبری نیست
[ترجمه ترگمان]حالا دیگه هیچ loneliness وجود نداره، ویرگول \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Specify comma, tab, semicolon, or another character.
[ترجمه گوگل]کاما، تب، نقطه ویرگول یا کاراکتر دیگری را مشخص کنید
[ترجمه ترگمان]ویرگول، تب، نقطه و ویرگول، یا یک کاراکتر دیگر را مشخص کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The compiler detected an ill-formed comma expression.
[ترجمه گوگل]کامپایلر یک عبارت کامای بد شکل را تشخیص داد
[ترجمه ترگمان]compiler چهره یک ویرگول ill شکل داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ویرگول (اسم)
comma

نام این نشان (اسم)
comma

واوک (اسم)
comma

تخصصی

[ریاضیات] کاما، ویرگول

انگلیسی به انگلیسی

• punctuation mark denoting a pause within a sentence
a comma is the punctuation mark (,).

پیشنهاد کاربران

علائم نگارشی به انگلیسی:
full stop ( British ) / full point ( British ) /stop ( British ) / period ( American ) = نقطه ( . )
question mark = علامت سوال ( ❓️ )
exclamation mark ( British ) / exclamation point ( American ) = علامت تعجب ( ❗️ )
...
[مشاهده متن کامل]

comma = ویرگول (  ,   )
colon = دونقطه ( : )
semicolon = نقطه ویرگول (  ;   )
hyphen = خط پیوند، خط ربط ( - )
em dash = خط تیره ( — )
en dash = خط تیره ( – )
* نکته: تفاوت این دو dash در این موارد است:
em dash
۱: برای اضافه کردن اطلاعات بیشتر مثال: There has been an increase—though opposed by many people—in the education system.
۲: گاهی به جای comma, colon و پرانتز و همچنین برای تاکید می آید
en dash
۱: برای نوشتن فواصل زمانی استفاده می شود مثال: July 5th–9th
۲: برای نشان دادن یک relationship بین دو چیز استفاده می شود مثال: Tehran–Los Angeles flight
brackets ( American ) / square brackets ( British ) = کروشه ( [ ] )
parentheses ( American ) / round bracket ( British ) / brackets ( British ) = پرانتز ( )
* نکته: brackets در انگلیسی بریتیش می تواند پرانتز معنا دهد اما در انگلیسی امریکن فقط به معنای کروشه است
braces = آکولاد ( { } )
apostrophe (  ʼ  ) = آپاستروفی
quotation marks / quotes / speech marks / inverted commas ( British ) = نشان نقل قول (  ʼ ‘ ) و (   ”  “ )
slash / oblique ( British ) = اسلش ( / )
backslash = ( \ )
hash ( British ) / hash sign ( British ) / pound sign ( American ) = ( # )
asterisk = ستاره ( * )
ampersand = ( & )
guillemets = گیومه
* نکته: این کلمه فرانسوی است و تلفظ آن ( گیمِی ) می باشد
tilde = ( ~ )
ellipsis = سه نقطه ( . . . )

comma ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: ویرگول
تعریف: علامت «، » که نشانۀ فاصله و مکث بین دو کلمه یا دو بخش از جمله است

بپرس