comfrey

/ˈkəmfri//ˈkʌmfri/

(گیاه شناسی) هماور، گوش خر، سیمفیتوم (جنس symphytum از خانواده ی borage)، نوعی گاوزبان، کامفری، سنفیتون

جمله های نمونه

1. It has a pleasant comfrey smell and is absorbed fast.
[ترجمه گوگل]بوی مطبوعی دارد و سریع جذب می شود
[ترجمه ترگمان]بوی مطبوع و مطبوعی دارد و به سرعت جذب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ingredients:Aloe Barbadensis. Vitamin E Acetate, Comfrey Leaf Extract, Vitamin A Palmitate, Citric Acid, Chamomile Extract, Marigold Flower Extract.
[ترجمه گوگل]مواد لازم: آلوئه باربادنسیس ویتامین E استات، عصاره برگ کامفری، ویتامین A پالمیتات، اسید سیتریک، عصاره بابونه، عصاره گل همیشه بهار
[ترجمه ترگمان]مواد لازم: آلوئه ورا ویتامین E Acetate، استخراج برگ، ویتامین A Palmitate، Citric اسید، Chamomile استخراج، Chamomile گل استخراج، Marigold گل استخراج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Conditioning botanicals of Comfrey and Ginseng soothe and revive dry, thirsty skin.
[ترجمه گوگل]مواد گیاهی حالت دهنده کامفری و جینسینگ پوست های خشک و تشنه را تسکین و احیا می کند
[ترجمه ترگمان]Conditioning botanicals Comfrey و Ginseng را تسکین می دهد و پوست خشک و تشنه را احیا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Comfrey is added to lotion because it guards against dryness and helps prevent wrinkles because it encourages skin cell regeneration.
[ترجمه گوگل]کامفری به لوسیون اضافه می شود زیرا از خشکی محافظت می کند و به جلوگیری از چین و چروک کمک می کند زیرا بازسازی سلول های پوست را تشویق می کند
[ترجمه ترگمان]Comfrey به لوسیون اضافه می شود، چون از خشکی محافظت می کند و به جلوگیری از چین و چروک کمک می کند چون آن را تشویق به بازسازی سلول های پوست می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Herbal actives of Rosewood, Osmanthus, soothing Comfrey, Lavender and Chamomile help to gently preserve, lift and refine the eye tissue.
[ترجمه گوگل]فعال‌های گیاهی چوب رز، عثمانتوس، کامفری تسکین‌دهنده، اسطوخودوس و بابونه به حفظ، بلند کردن و اصلاح بافت چشم کمک می‌کنند
[ترجمه ترگمان]actives گیاهی of، Osmanthus، Comfrey تسکین دهنده، لاوندر و Chamomile به حفظ آرام، بلند کردن و اصلاح بافت چشمی کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Comfrey is added to lotion because it guards against dryness and helps prevent wrinkles and encourages skin cell regeneration. It is not an herb you want to take internally however.
[ترجمه گوگل]کامفری به لوسیون اضافه می شود زیرا از خشکی محافظت می کند و به جلوگیری از چین و چروک کمک می کند و بازسازی سلول های پوست را تشویق می کند با این حال، این گیاهی نیست که بخواهید به صورت داخلی مصرف کنید
[ترجمه ترگمان]Comfrey به لوسیون اضافه می شود، چون از خشکی محافظت می کند و به جلوگیری از چروک و بازسازی سلول های پوست کمک می کند با این حال، این یک گیاه نیست که شما می خواهید از درون آن را بردارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Skin products with wild pansy and comfrey are especially helpful for problem skin.
[ترجمه گوگل]محصولات پوستی با پانسی وحشی و کامفری مخصوصاً برای پوست های مشکل دار مفید هستند
[ترجمه ترگمان]محصولات پوست با pansy وحشی و comfrey به خصوص برای پوست مشکل مفید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. With Burdock, Comfrey, Wheat and extract of Berries to strengthen, protect and nourish. Perfect for dishevelled and separated styles that require a solid hold.
[ترجمه گوگل]با بیدمشک، کامفری، گندم و عصاره توت برای تقویت، محافظت و تغذیه ایده آل برای سبک های ژولیده و جدا از هم که نیاز به نگه داشتن محکم دارند
[ترجمه ترگمان]با burdock، Comfrey، گندم و عصاره توت برای تقویت، حفاظت و تغذیه کامل برای مرتب کردن و جدا کردن سبک هایی که به یک انبار محکم نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Rachel's Supply recommends comfrey, rosemary, tea tree or camphor oils.
[ترجمه گوگل]Rachel's Supply روغن های کامفری، رزماری، درخت چای یا کافور را توصیه می کند
[ترجمه ترگمان]عرضه را شل توصیه می کند comfrey، رزماری، درخت چای و یا روغن کافور را به خود اختصاص دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Comfrey Cream contains the therapeutic benefits of comfrey (helpful for itchy, rough and very dry skin) with aloe vera, lavender, chamomile, panax ginseng.
[ترجمه گوگل]کرم کامفری حاوی فواید درمانی کامفری (مفید برای پوست های خارش دار، زبر و بسیار خشک) با آلوئه ورا، اسطوخودوس، بابونه، جینسینگ پاناکس است
[ترجمه ترگمان]کرم کرم حاوی فواید درمانی comfrey (برای خارش پوست، خشک و بسیار خشک)با آلوئه ورا، اسطوخودوس، بابونه، بابونه، panax ginseng است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Allantoin, from the comfrey plant is renowned for its ability to soothe, support and revitalize skin.
[ترجمه گوگل]آلانتوئین از گیاه کامفری به دلیل توانایی خود در تسکین، حمایت و احیای پوست مشهور است
[ترجمه ترگمان]Allantoin، از گیاه comfrey به خاطر توانایی آن برای تسکین، حمایت و احیای مجدد پوست مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Cape aloe, carbomer, triethenolamine, comfrey, glycerine and anti - oxidants.
[ترجمه گوگل]آلوئه کیپ، کربومر، تری اتنولامین، کامفری، گلیسیرین و آنتی اکسیدان ها
[ترجمه ترگمان]Cape، carbomer، triethenolamine، comfrey، گلیسیرین و -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Comfrey is also known as purple blades of grass, patriotic grass, which is called Russian Fodder Vegetables in the production, for the aggregate Boraginaceae spp.
[ترجمه گوگل]Comfrey همچنین به عنوان تیغه های بنفش علف، چمن میهن پرستانه، که در تولید سبزیجات علوفه روسیه نامیده می شود، برای دانه های Boraginaceae شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]Comfrey نیز به عنوان تیغه های بنفش علف و علف patriotic شناخته می شود که به گفته سبزیجات Fodder روسی در تولید، برای the spp
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Olive oil, wheat germ oil, beeswax, honey, comfrey root, white oak bark, mullein leaf, black walnut leaf, marshmallow root, wormwood leaf, gravel root, scullcap leaf and lobelia leaf.
[ترجمه گوگل]روغن زیتون، روغن جوانه گندم، موم زنبور عسل، عسل، ریشه کامفری، پوست بلوط سفید، برگ خراطین، برگ گردوی سیاه، ریشه گل ختمی، برگ افسنطین، ریشه شن، برگ کاسه ماهی و برگ لوبلیا
[ترجمه ترگمان]روغن زیتون، روغن نطفه، عسل، عسل، عسل، ریشه comfrey، درخت بلوط سیاه، برگ mullein، برگ black، ریشه gravel، برگ wormwood، برگ scullcap و برگ lobelia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• comfrey is a herb that is used to make drinks and medicines.

پیشنهاد کاربران

بپرس