1. She longed for the comfortableness of her armchair.
[ترجمه گوگل]آرزوی راحتی صندلی راحتی اش را داشت
[ترجمه ترگمان]دلش می خواست از روی صندلی راحت بنشیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دلش می خواست از روی صندلی راحت بنشیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Foamed butyronitrile coating, providing the best ventilation, comfortableness and flexibleness.
[ترجمه گوگل]پوشش بوتیرونیتریل فوم شده، بهترین تهویه، راحتی و انعطاف پذیری را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]پوشش butyronitrile foamed، بهترین تهویه، comfortableness و flexibleness را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پوشش butyronitrile foamed، بهترین تهویه، comfortableness و flexibleness را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Thus, security and comfortableness for the automobilist will be enhanced if the dividers control the equipments of vehicle through the speech instruction.
[ترجمه گوگل]بنابراین، اگر تقسیمکنندهها تجهیزات خودرو را از طریق آموزش گفتار کنترل کنند، امنیت و راحتی برای خودروساز افزایش مییابد
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب امنیت و امنیت برای the افزایش خواهد یافت اگر the تجهیزات وسیله نقلیه را از طریق دستور سخنرانی کنترل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب امنیت و امنیت برای the افزایش خواهد یافت اگر the تجهیزات وسیله نقلیه را از طریق دستور سخنرانی کنترل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. For evaluating highway plane alignment, the comfortableness of shape has certain reference value.
[ترجمه گوگل]برای ارزیابی تراز صفحه بزرگراه، راحتی شکل ارزش مرجع خاصی دارد
[ترجمه ترگمان]برای ارزیابی همترازی سطح بزرگراه، comfortableness شکل دارای مقدار مرجع مشخصی می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای ارزیابی همترازی سطح بزرگراه، comfortableness شکل دارای مقدار مرجع مشخصی می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Simultaneously its comfortableness, also after the back row chair increased softness obtained strengthened.
[ترجمه گوگل]به طور همزمان راحتی آن، همچنین پس از صندلی ردیف عقب افزایش نرمی به دست آمده تقویت شده است
[ترجمه ترگمان]همزمان comfortableness نیز پس از افزایش نرمی روی صندلی عقب، استحکام به دست آمده را تقویت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همزمان comfortableness نیز پس از افزایش نرمی روی صندلی عقب، استحکام به دست آمده را تقویت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. All this renders me nothing but satisfaction and comfortableness.
[ترجمه گوگل]همه اینها چیزی جز رضایت و راحتی برای من ایجاد نمی کند
[ترجمه ترگمان]همه این ها جز رضایت و رضایت خاطر من نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه این ها جز رضایت و رضایت خاطر من نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. And the performance of the motorcycle and its riding comfortableness are the crux of the matter.
[ترجمه گوگل]و عملکرد موتورسیکلت و راحتی سواری آن موضوع اصلی است
[ترجمه ترگمان]و عملکرد موتور سیکلت و comfortableness اصلی آن مشکل اصلی این مساله هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و عملکرد موتور سیکلت و comfortableness اصلی آن مشکل اصلی این مساله هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Sunlight, thermal radiation, shielding and airflow all affect the comfortableness of the space.
[ترجمه گوگل]نور خورشید، تابش حرارتی، محافظ و جریان هوا همگی بر راحتی فضا تأثیر می گذارند
[ترجمه ترگمان]نور خورشید، تابش گرمایی، حفاظت و جریان هوا همه بر the فضا تاثیر می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نور خورشید، تابش گرمایی، حفاظت و جریان هوا همه بر the فضا تاثیر می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The boring bar establishes in deviation driver one side, applies the brake in the vehicle to use the foot to check, further explained the pursue comfortableness, but non-mobile design style.
[ترجمه گوگل]نوار خسته کننده ایجاد در انحراف راننده یک طرف، اعمال ترمز در وسیله نقلیه برای استفاده از پا برای بررسی، بیشتر توضیح داد دنبال راحتی، اما سبک طراحی غیر موبایل
[ترجمه ترگمان]نوار خسته کننده یک طرف محرک انحرافی را ایجاد می کند، ترمز را در وسیله نقلیه اعمال می کند تا از پای پیاده برای کنترل استفاده کند، اما سبک طراحی غیر متحرک را توضیح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نوار خسته کننده یک طرف محرک انحرافی را ایجاد می کند، ترمز را در وسیله نقلیه اعمال می کند تا از پای پیاده برای کنترل استفاده کند، اما سبک طراحی غیر متحرک را توضیح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They select vehicle's most important factor are the chassis want "in a big way", are the solution point of honor, next is the nitpicking comfortableness and the convenience disposes many.
[ترجمه گوگل]آنها مهم ترین عامل وسیله نقلیه را انتخاب می کنند که شاسی می خواهد "در یک راه بزرگ"، نقطه ی افتخار راه حل است، بعدی راحتی و راحتی است
[ترجمه ترگمان]آن ها مهم ترین عامل وسیله نقلیه را انتخاب می کنند که \"به روش بزرگی\" به آن نیاز دارد \"، نقطه راه حل افتخارآمیز است، بعدی the comfortableness است و راحتی بسیاری از آن ها را مصرف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها مهم ترین عامل وسیله نقلیه را انتخاب می کنند که \"به روش بزرگی\" به آن نیاز دارد \"، نقطه راه حل افتخارآمیز است، بعدی the comfortableness است و راحتی بسیاری از آن ها را مصرف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The family is a steady rest environment, every family all has steady and the comfortableness.
[ترجمه گوگل]خانواده یک محیط استراحت ثابت است، همه خانواده ها دارای آرامش و آسایش هستند
[ترجمه ترگمان]خانواده یک محیط آرام آرام است، همه خانواده ها پایدار و comfortableness هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خانواده یک محیط آرام آرام است، همه خانواده ها پایدار و comfortableness هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The crisp oil lamp burns, the pot village jumps, the Kamba person's life is such comfortableness.
[ترجمه گوگل]چراغ نفتی ترد می سوزد، دهکده دیگ می پرد، زندگی آدم کامبا اینقدر راحت است
[ترجمه ترگمان]چراغ نفتی crisp می سوزد، دهکده pot می پرد، زندگی فرد Kamba از این قبیل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چراغ نفتی crisp می سوزد، دهکده pot می پرد، زندگی فرد Kamba از این قبیل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The wearing performances of the gambiered Guangdong silk is studied by testing its comfortableness, durability and anti-crease property, and compared with the corresponding degummed silk fabric.
[ترجمه گوگل]عملکرد پوشیدن ابریشم گوانگدونگ بازیشده با آزمایش راحتی، دوام و خاصیت ضد چروک آن مورد مطالعه قرار میگیرد و با پارچه ابریشم صمغزدایی مربوطه مقایسه میشود
[ترجمه ترگمان]اجرای wearing of Guangdong از طریق آزمایش ویژگی های comfortableness، دوام و anti آن و در مقایسه با پارچه ابریشمی متناظر، مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اجرای wearing of Guangdong از طریق آزمایش ویژگی های comfortableness، دوام و anti آن و در مقایسه با پارچه ابریشمی متناظر، مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید