🔸 معادل فارسی:
با خودش راحت بودن / در پوست خودش جا افتادن / احساس امنیت در هویت شخصی
در زبان محاوره ای:
خودشه، ادا درنمیاره، با خودش کنار اومده، تو بدن خودش جا افتاده، از خودش فرار نمی کنه
... [مشاهده متن کامل]
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( روان شناختی – خودپذیری ) :**
احساس آرامش، پذیرش، و رضایت از خود واقعی—از ظاهر گرفته تا شخصیت، احساسات، و باورها
مثال:
> She’s finally comfortable in her own skin.
> بالاخره با خودش راحت شده.
2. ** ( هویتی – بی تظاهری ) :**
بیانگر فردی که نقش بازی نمی کند، از خودش خجالت نمی کشد، و با هویت شخصی اش آشتی کرده
مثال:
> A man who’s comfortable in his own skin doesn’t need to prove anything.
> مردی که با خودش راحته، نیازی به اثبات چیزی نداره.
3. ** ( استعاری – بلوغ احساسی ) :**
در متون استعاری، نماد فردی ست که از درون جا افتاده، خودش را می شناسد، و با خودش در صلح است—not وابسته به تأیید بیرونی
مثال:
> Being comfortable in your own skin makes you magnetic.
> وقتی با خودت راحتی، جذابیتت طبیعی می شه.
- - -
🔸 مترادف ها:
self - accepting – self - assured – emotionally grounded – authentic – at peace with oneself – confident without pretense
- - -
🔸 نکته ی فرهنگی و احساسی:
در گفت وگوهای روان شناختی، ارتباطی، یا فرهنگی، این اصطلاح حس آرامش، اصالت، و پذیرش را منتقل می کند
در فضای روابط انسانی یا توسعه فردی، *being comfortable in one’s own skin* نشانه ی فردی ست که از نقش بازی، تظاهر، یا انکار فاصله گرفته و با خودش آشتی کرده—و همین ویژگی، هم احترام برانگیز است و هم جذاب
با خودش راحت بودن / در پوست خودش جا افتادن / احساس امنیت در هویت شخصی
در زبان محاوره ای:
خودشه، ادا درنمیاره، با خودش کنار اومده، تو بدن خودش جا افتاده، از خودش فرار نمی کنه
... [مشاهده متن کامل]
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( روان شناختی – خودپذیری ) :**
احساس آرامش، پذیرش، و رضایت از خود واقعی—از ظاهر گرفته تا شخصیت، احساسات، و باورها
مثال:
> بالاخره با خودش راحت شده.
2. ** ( هویتی – بی تظاهری ) :**
بیانگر فردی که نقش بازی نمی کند، از خودش خجالت نمی کشد، و با هویت شخصی اش آشتی کرده
مثال:
> مردی که با خودش راحته، نیازی به اثبات چیزی نداره.
3. ** ( استعاری – بلوغ احساسی ) :**
در متون استعاری، نماد فردی ست که از درون جا افتاده، خودش را می شناسد، و با خودش در صلح است—not وابسته به تأیید بیرونی
مثال:
> وقتی با خودت راحتی، جذابیتت طبیعی می شه.
- - -
🔸 مترادف ها:
- - -
🔸 نکته ی فرهنگی و احساسی:
در گفت وگوهای روان شناختی، ارتباطی، یا فرهنگی، این اصطلاح حس آرامش، اصالت، و پذیرش را منتقل می کند
در فضای روابط انسانی یا توسعه فردی، *being comfortable in one’s own skin* نشانه ی فردی ست که از نقش بازی، تظاهر، یا انکار فاصله گرفته و با خودش آشتی کرده—و همین ویژگی، هم احترام برانگیز است و هم جذاب