پاسخی هوشمندانه یا شوخ آمیز به یک توهین یا انتقاد
اغلب برای دفاع از خود یا ورق را کاملاً به به نفع خود برگرداندن
... [مشاهده متن کامل]
مثال؛
New Oxford American Dictionary ⬇️
Comeback /ˈkʌmbak/ ( n )
1. a return to fashion of an item, activity, or style.
بازگشت مُدی که مربوط به چیزی خاص ( مثل لباس و پوشش ) ، یک فعالیت، یا یک سبک است؛ دوباره مد شدن
... [مشاهده متن کامل]
Example 1: 👇
Trouser suits are making a comeback.
کت و شلوار زنانه دوباره داره مُد می شه.
Example 2: 👇
Short skirts were out of fashion for many years, but now they're making a comeback.
سال ها بود که دامن کوتاه مُد نبود اما دوباره داره برمی گرده.
2. ( n - informal ) a quick reply to a critical remark.
پاسخ سریع به ( حاضر جوابی نسبت به ) یک انتقاد شدید.
Example 1: 👇
I tried to think of a witty comeback.
سعی کردم به یک پاسخ تند و تیز و کنایه دار فکر کنم.
Example 2: 👇
That was a great comeback the comedian made to the hecklers.
این یک پاسخ طعنه آمیز بود از طرف کمدین به تماشاچیان مزاحمی بود که هو می کشیدند و ایجاد مزاحمت می کردند.
3. ( mass noun ) the opportunity to seek redress; a basis or cause of complaint.
( اسم جمع یا غیر قابل شمارش ) فرصت جبران؛ مبنایی ( بهانه ای ) یا علتی برای شکایت ( معمولاً در جملات منفی )
Example 1: 👇
There's no comeback if he messes up your case
اگه مورد تو رو خراب کنه، دیگه راه بازگشتی وجود نداره ( راه جبرانی نیست ) .
Example 2: 👇
If you insist on buying these pointed shoes, you’ll have no comeback when your toes start to hurt.
حالا که اصرار به خریدن این کفش نوک تیز داری، باید بگم اگه پات رو زد، دیگه کاریش نمیشه کرد ( حق شکایت و غُر و لُند نداری یا پَسِش نمیشه داد )
4. ( n - informal ) a return by a well - known person, especially an entertainer or sports player, to the activity in which they have formerly been successful.
بازگشت یک فرد شناخته شده، به ویژه هنرمندی که سرگرم می کند یا یک ورزشکار، به فعالیتی که قبلاً در آن موفق بوده است؛ از سرگیریِ فعالیت قبلی.
Example 1: 👇
The heavyweight champion is set to make his comeback in England.
قراره دوباره قهرمانیِ سنگین وزن ها به انگلیس برگرده .
Example 2: 👇
The former Oscar - winning actor is making a comeback.
بازیگر سابق برنده اسکار دوباره به صحنه بر می گردد ( فعالیت بازیگری خود را از سر می گیرد )
Example 3: 👇
Philip Barry had had his own artistic death - walk after The Animal Kingdom. However, The Philadelphia Story served as a comeback of significant proportions, and it was greeted by the critics of the time with enthusiasm in some cases, relief in others.
* Shadowed Cocktails: The Plays of Philip Barry from Paris Bound to the Philadelphia Story - by Donald R. Anderson
فیلیپ بری، پس از #پادشاهی حیوانات# دوران مرگ هنری خود را تجربه می کرد. با این حال، # داستان فیلادلفیا# به عنوان یک بازگشت موفق هنری با ابعاد قابل توجهی عمل کرد و منتقدان آن زمان در برخی موارد با اشتیاق و در برخی موارد با خیال راحت از آن استقبال کردند.
* متن انتخابی: از کتاب دانالد آر. اندرسون
Comeback /ˈkʌmbak/ ( n )
بازگشت مُدی که مربوط به چیزی خاص ( مثل لباس و پوشش ) ، یک فعالیت، یا یک سبک است؛ دوباره مد شدن
... [مشاهده متن کامل]
کت و شلوار زنانه دوباره داره مُد می شه.
سال ها بود که دامن کوتاه مُد نبود اما دوباره داره برمی گرده.
پاسخ سریع به ( حاضر جوابی نسبت به ) یک انتقاد شدید.
سعی کردم به یک پاسخ تند و تیز و کنایه دار فکر کنم.
این یک پاسخ طعنه آمیز بود از طرف کمدین به تماشاچیان مزاحمی بود که هو می کشیدند و ایجاد مزاحمت می کردند.
( اسم جمع یا غیر قابل شمارش ) فرصت جبران؛ مبنایی ( بهانه ای ) یا علتی برای شکایت ( معمولاً در جملات منفی )
اگه مورد تو رو خراب کنه، دیگه راه بازگشتی وجود نداره ( راه جبرانی نیست ) .
حالا که اصرار به خریدن این کفش نوک تیز داری، باید بگم اگه پات رو زد، دیگه کاریش نمیشه کرد ( حق شکایت و غُر و لُند نداری یا پَسِش نمیشه داد )
بازگشت یک فرد شناخته شده، به ویژه هنرمندی که سرگرم می کند یا یک ورزشکار، به فعالیتی که قبلاً در آن موفق بوده است؛ از سرگیریِ فعالیت قبلی.
قراره دوباره قهرمانیِ سنگین وزن ها به انگلیس برگرده .
بازیگر سابق برنده اسکار دوباره به صحنه بر می گردد ( فعالیت بازیگری خود را از سر می گیرد )
فیلیپ بری، پس از #پادشاهی حیوانات# دوران مرگ هنری خود را تجربه می کرد. با این حال، # داستان فیلادلفیا# به عنوان یک بازگشت موفق هنری با ابعاد قابل توجهی عمل کرد و منتقدان آن زمان در برخی موارد با اشتیاق و در برخی موارد با خیال راحت از آن استقبال کردند.
* متن انتخابی: از کتاب دانالد آر. اندرسون
1 - برگشتن 2 - بازگشت
جواب دندون شکن
شروع دوباره
تجدید حیات
تجدید فعالیت
تجدید حیات
تجدید فعالیت