🔸 معادل فارسی:
بدشانسی کامل / شکست مطلق / افتضاح در نتیجه
در زبان محاوره ای:
بد آورد، هیچی نشد، قمارش نگرفت، زد به خاک
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( قمار – واقعی ) :**
... [مشاهده متن کامل]
در بازی تاس، وقتی هر دو تاس عدد ۱ بیارن، بهش می گن *snake eyes* چون شبیه چشم های مارن—و این معمولاً بدترین نتیجه ست
مثال: *He bet everything and came up snake eyes. *
همه چی رو شرط بست و بد آورد—تاساش جفت یک شد.
2. ** ( استعاری – شکست ) :**
وقتی تلاش یا امیدی به نتیجه نمی رسه و نتیجه کاملاً ناامیدکننده ست
مثال: *I tried asking her out, but came up snake eyes. *
خواستم دعوتش کنم بیرون، ولی بد آوردم—هیچی نشد.
3. ** ( طنزآمیز – خودانتقادی ) :**
برای شوخی درباره ی شکست یا بدشانسی
مثال: *Applied to five jobs—came up snake eyes. *
پنج تا درخواست دادم—هیچی نشد، بد آوردم.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
fail miserably – total loss – strike out – get nothing – flop
بدشانسی کامل / شکست مطلق / افتضاح در نتیجه
در زبان محاوره ای:
بد آورد، هیچی نشد، قمارش نگرفت، زد به خاک
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( قمار – واقعی ) :**
... [مشاهده متن کامل]
در بازی تاس، وقتی هر دو تاس عدد ۱ بیارن، بهش می گن *snake eyes* چون شبیه چشم های مارن—و این معمولاً بدترین نتیجه ست
مثال: *He bet everything and came up snake eyes. *
همه چی رو شرط بست و بد آورد—تاساش جفت یک شد.
2. ** ( استعاری – شکست ) :**
وقتی تلاش یا امیدی به نتیجه نمی رسه و نتیجه کاملاً ناامیدکننده ست
مثال: *I tried asking her out, but came up snake eyes. *
خواستم دعوتش کنم بیرون، ولی بد آوردم—هیچی نشد.
3. ** ( طنزآمیز – خودانتقادی ) :**
برای شوخی درباره ی شکست یا بدشانسی
مثال: *Applied to five jobs—came up snake eyes. *
پنج تا درخواست دادم—هیچی نشد، بد آوردم.
________________________________________
🔸 مترادف ها: