come to naught


تبدیل به هیچ شدن، ناکامیاب شدن، ناکام شدن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to fail or be useless.

جمله های نمونه

1. All their plans came to naught .
[ترجمه گوگل]تمام نقشه های آنها نقش بر آب شد
[ترجمه ترگمان]تمام نقشه هایی که کشیده بودند بی هوده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But this last little stab at optimism soon comes to naught.
[ترجمه گوگل]اما این آخرین ضربه کوچک در خوش بینی به زودی بی نتیجه می شود
[ترجمه ترگمان]اما این آخرین ضربه کوچیک به خوش بینی به زودی هیچ ارزشی نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This came to naught, however, as did an all-steel version, the Model 2or G8N
[ترجمه گوگل]با این حال، مانند یک نسخه تمام فولادی، مدل 2 یا G8N، این اتفاق بی نتیجه ماند
[ترجمه ترگمان]با این حال، این کار به هیچ وجه به عنوان یک نسخه از تمام فولاد، مدل ۲ یا G۸N انجام نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. All his labour has come to naught.
[ترجمه گوگل]تمام زحمات او به باد رفته است
[ترجمه ترگمان]تمام کاره ای او بی هوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. These efforts have come to naught [ nothing ].
[ترجمه گوگل]این تلاش ها به نتیجه نرسیده است
[ترجمه ترگمان]این تلاش ها بی نتیجه مانده اند [ هیچ ]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His effort to help her will come to naught.
[ترجمه گوگل]تلاش او برای کمک به او بی نتیجه خواهد ماند
[ترجمه ترگمان]تلاش او برای کمک به او بی فایده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Even so, such efforts also come to naught.
[ترجمه گوگل]با این حال، چنین تلاش هایی نیز بی نتیجه است
[ترجمه ترگمان]با این حال، چنین تلاش هایی نیز به هیچ وجه صورت نگرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And if his schemes at home come to naught, then his credibility abroad will wither.
[ترجمه گوگل]و اگر نقشه های او در داخل کشور نقش بر آب شود، اعتبار او در خارج از کشور از بین خواهد رفت
[ترجمه ترگمان]و اگر طرح های او در خانه از بین نرود، اعتبار و اعتبار او در خارج از کشور پژمرده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. All our plans come to naught.
[ترجمه گوگل]تمام نقشه های ما نقش بر آب می شود
[ترجمه ترگمان]تمام نقشه های ما بی هوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If they don't, everything will come to naught and things will go on as before.
[ترجمه گوگل]اگر این کار را نکنند، همه چیز خراب می شود و همه چیز مثل قبل پیش می رود
[ترجمه ترگمان]اگر این کار را نکنند، همه چیز مثل سابق پیش خواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All Mike's elaborate schemes seem to come to naught.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که تمام طرح های پیچیده مایک بی نتیجه می شوند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد تمام نقشه های استادانه مایک به هیچ قیمتی حاضر نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Joe was furious and felt embarrassed that his White House intrigues should come to naught.
[ترجمه گوگل]جو خشمگین بود و احساس خجالت می کرد که دسیسه های او در کاخ سفید نقش بر آب شود
[ترجمه ترگمان]جو عصبانی بود و احساس شرمندگی می کرد که مبادا intrigues خراب نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As happened in that boom, most of these ideas will come to naught.
[ترجمه گوگل]همانطور که در آن رونق اتفاق افتاد، بیشتر این ایده ها از بین خواهند رفت
[ترجمه ترگمان]همان طور که در این شکوفایی اتفاق افتاده است، بیشتر این ایده ها به چیزی تبدیل نخواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And once lottery of traditional paper quality is missing namely come to naught.
[ترجمه گوگل]و هنگامی که قرعه کشی با کیفیت کاغذ سنتی از دست رفته است، یعنی هیچ
[ترجمه ترگمان]و زمانی که یک لاتاری از کیفیت کاغذ سنتی وجود نداشته باشد، یعنی به هیچ چیز نمی رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

به نتیجه نرسیدن
به هیچ جایی نرسیدن
موفقیت آمیز نبودن
نقش بر آب شدن
All our efforts have come to naught
ترجمه اینجانب: تمام تلاش هایمان نقش بر آب شده ( بی نتیجه بوده )
All their plans came to naught
ترجمه اینجانب: نقشه هایشان به هیچ جایی نرسید ( نقش بر آب شد )

بپرس