come on strong

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
شدید ظاهر شدن / با قدرت وارد شدن / خیلی تهاجمی یا پررنگ رفتار کردن
در زبان محاوره ای تخصصی:
وقتی کسی یا چیزی خیلی پررنگ، تند، یا با شدت وارد می شه—چه در احساس، چه در رفتار، چه در تأثیر
...
[مشاهده متن کامل]

________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( رفتاری – ابراز شدید علاقه یا حضور ) :**
وقتی کسی در تعامل یا رابطه خیلی سریع و شدید ابراز علاقه یا حضور می کنه
مثال: *He came on strong during the first date, which made her uncomfortable. *
در همون قرار اول خیلی تهاجمی رفتار کرد، که باعث ناراحتی اون شد.
2. ** ( احساسی – ابراز پررنگ احساسات ) :**
وقتی احساسات مثل عشق، خشم، یا هیجان به طور ناگهانی و شدید بروز پیدا می کنن
مثال: *Her anger came on strong after hearing the news. *
بعد از شنیدن خبر، خشمش به شدت فوران کرد.
3. ** ( اجتماعی – تأثیرگذاری شدید یا پررنگ ) :**
وقتی فردی یا گروهی با قدرت، اعتمادبه نفس، یا انرژی زیاد وارد موقعیت اجتماعی می شه
مثال: *The new candidate came on strong in the debate. *
نامزد جدید با قدرت وارد مناظره شد.
4. ** ( فرهنگی – ورود پررنگ به عرصه عمومی یا رسانه ای ) :**
در توصیف هنرمندان، برندها، یا پدیده های فرهنگی که ناگهان خیلی دیده می شن
مثال: *The band came on strong with their debut album. *
اون گروه با آلبوم اولشون خیلی پررنگ ظاهر شدن.
5. ** ( استعاری – شدت گرفتن ناگهانی یک وضعیت ) :**
در زبان استعاری، برای توصیف حالتی که یک وضعیت یا احساس به طور ناگهانی و شدید بروز می کنه
مثال: *The storm came on strong and caught everyone off guard. *
طوفان ناگهان شدت گرفت و همه رو غافلگیر کرد.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
come in hot – hit hard – go all in – be intense – overwhelm – make a bold entrance

( چیزی را ) پر قدرت شروع کردن
احساسات رو رک و واضح بیان کردن