come loose

انگلیسی به انگلیسی

• become free, be disconnected

پیشنهاد کاربران

شل شدن. . .
پاره شدن. . .
آزاد شدن. . .
مترادف :
Get صفت
Get loose
پاره شدند
The wires have come loose in your head.
سیم های تو سرت پاره شدند
شل می شود

بپرس