come into the picture

جمله های نمونه

1. For the moment we need to take account of individual needs coming into the picture.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر نیاز داریم که نیازهای فردی را در نظر بگیریم
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر نیاز به حساب کردن نیازهای فردی به تصویر داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We did not expect that you had come into the picture at all.
[ترجمه گوگل]ما اصلاً انتظار نداشتیم که شما وارد عکس شده باشید
[ترجمه ترگمان]انتظار چنین چیزی را نداشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. How does acceleration, deceleration, stasis and exit come into the picture?
[ترجمه گوگل]شتاب، کاهش سرعت، ایستایی و خروج چگونه در تصویر ظاهر می شود؟
[ترجمه ترگمان]چگونه شتاب، شتاب، سکون و خروج در تصویر ظاهر می شوند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In this case, multiple levels of settings come into the picture.
[ترجمه گوگل]در این حالت چندین سطح از تنظیمات وارد تصویر می شود
[ترجمه ترگمان]در این حالت، چندین سطح از تنظیمات به تصویر کشیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And where does live video come into the picture?
[ترجمه گوگل]و ویدیوی زنده از کجا وارد تصویر می شود؟
[ترجمه ترگمان]و ویدئوی زنده به تصویر کشیده می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Money was everything, and self - respect didn't come into the picture - that was the general rule.
[ترجمه گوگل]پول همه چیز بود، و احترام به خود در تصویر وجود نداشت - این قانون کلی بود
[ترجمه ترگمان]پول همه چیز بود، و خود احترام به تصویر نیامده بود - این قانون عمومی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Where do you come into the picture?
[ترجمه گوگل]از کجا وارد عکس می شوید؟
[ترجمه ترگمان]از کجا این عکس را پیدا کرده ای؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They come into the picture again in the final process of rules maintenance as explained next.
[ترجمه گوگل]آنها در فرآیند نهایی نگهداری قوانین همانطور که در ادامه توضیح داده شد دوباره وارد تصویر می شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها بار دیگر در فرآیند نهایی نگهداری از قوانین به عنوان توضیح بعدی وارد صحنه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I don't think you come into the picture at all.
[ترجمه گوگل]من فکر نمی کنم شما اصلا وارد عکس شوید
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم تو اصلا به عکس بیای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Where does Susan come into the picture?
[ترجمه نسرین] سوزان از کجا پیداش شد؟
|
[ترجمه گوگل]سوزان از کجا وارد تصویر می شود؟
[ترجمه ترگمان]سوزان از کجا به تابلو امده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This is where the numerous animals for adoption come into the picture.
[ترجمه نسرین] اینجا مکانی است که حیوانات زیادی به سرپرستی گرفته می شوند ( سرپرستی گرفتن حیوانات زیادی در این مکان دیده می شود.
|
[ترجمه گوگل]اینجاست که حیوانات متعدد برای فرزندخواندگی به تصویر کشیده می شوند
[ترجمه ترگمان]این جایی است که تعداد زیادی از حیوانات برای فرزند خواندگی به تصویر کشیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The executive search firm is to plough the landscape for someone who has the relevant experience and credentials. Fresh graduates do not come into the picture given this backdrop.
[ترجمه گوگل]شرکت جستجوی اجرایی باید چشم انداز را برای کسی که تجربه و اعتبار مربوطه را دارد شخم بزند فارغ التحصیلان تازه وارد با این پس زمینه وارد تصویر نمی شوند
[ترجمه ترگمان]شرکت جست و جوی اجرایی در حال شخم زدن چشم انداز برای کسی است که تجربه و اعتبار مربوطه را دارد فارغ التحصیلان تازه با توجه به این پس زمینه وارد تصویر نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And because those cells are perpetually damaged, it is necessary to have healthy cells that have the capacity to remove copper from the body come into the picture.
[ترجمه گوگل]و از آنجایی که این سلول‌ها دائما آسیب می‌بینند، لازم است سلول‌های سالمی داشته باشیم که توانایی حذف مس را از بدن داشته باشند
[ترجمه ترگمان]و از آنجا که این سلول ها به طور مداوم آسیب دیده اند، لازم است سلول های سالم داشته باشند که ظرفیت پاک کردن مس از بدن به تصویر را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Only because men and women did not live up to God's standards, did God allow divorce to come into the picture.
[ترجمه گوگل]تنها به این دلیل که مردان و زنان مطابق معیارهای خدا عمل نمی کردند، خداوند اجازه داد طلاق در صحنه مطرح شود
[ترجمه ترگمان]فقط به این دلیل که مردان و زنان با معیارهای خداوند زندگی نمی کردند، خدا اجازه می داد که طلاق به تصویر بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• be involved in the issue or matter; appear on the scene; be present or arrive at a certain phase of a process

پیشنهاد کاربران

بپرس