come down on someone or something

پیشنهاد کاربران

Come down on ( someone/something ) ( idiom ) – meaning to criticize or punish someone harshly, or to make a strong effort to oppose something.
به شدت مؤاخذه کردن؛ انتقاد شدید کردن؛ حساب کسی را کف دستش گذاشتن؛ با کسی به شدت برخورد کردن؛ با زبان توبیخ به کسی جایگاهش را فهماندن؛ کسی را سر جایش نشاندن
...
[مشاهده متن کامل]

Example 👇
BIRLING: … She’d had a lot to say – far too much – so she had to go.
GERALD: You couldn’t have done anything else.
ERIC: He could. He could have kept her on instead of throwing her out. I call it tough luck.
BIRLING: Rubbish! If you don’t come down sharply on some of these people, they’d soon be asking for the earth.
* An Inspector Calls and Other Plays - plays written by J. B. Priestley ( p. 319, pdf version )
بیرلینگ: . . . او حرف های زیادی برای گفتن داشت - خیلی زیاد - بنابراین مجبور شد برود ( مجبور شدم اخراجش کنم ) .
جرالد: کار دیگه ای از دستت برنمیومد.
اریک:قطعا بر میومد. می تونست اونو نگه داره به جای اینکه بیرونش کند. من اسمش رو بدشانسی میذارم.
بیرلینگ: حرف مزخرفیه! اگه با بعضی از اینا به شدت برخورد نکنی ( اگه سر جاشون نشونیشون ) ، خیلی زود همه ی دنیا رو برای خودشون می خوان ( خیلی زود می خورنت ) .
* گفتگوی انتخابی: از کتاب # بازرس وارد می شود و نمایشنامه های دیگر، # اثر جی بی پریستلی ( ص ۳۱۹، نسخه پی دی اف )
** asking for the earth
این عبارت که توسط آقای پریستلی در نمایشنامه اش بکار رفته، استعاره ای است که پدر خانواده، آقای بیرلینگ برای توصیف طمع و خواسته های غیرمنطقی طبقه کارگر به کار برده است. این استعاره دلالت بر این دارد که آنها خود را همیشه محق دانسته و بیش از سهم عادلانه خود می خواهند.

come down on someone or something
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/come-down-on