come again


، پرده دوم مجلس چهارم

جمله های نمونه

1. When else can we come again?
[ترجمه احمد رضایی] چه وقت میتوانیم دوباره بیایم
|
[ترجمه گوگل]چه زمانی می توانیم دوباره بیایم؟
[ترجمه ترگمان]دیگه کی می تونیم دوباره بیایم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He said he would come again and square himself with me.
[ترجمه گوگل]گفت دوباره میاد و با من میاد
[ترجمه ترگمان]او گفت که باز هم خواهد آمد و خود را با من عوض خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Don't miss this opportunity: it may never come again.
[ترجمه مهرداد جنیدی] این فرصت را از دست نده . ممکنه دوباره بدست نیاد
|
[ترجمه گوگل]این فرصت را از دست ندهید: ممکن است دیگر هرگز نیاید
[ترجمه ترگمان]این فرصت را از دست ندهید، ممکن است دیگر هرگز نیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Come again. --I will.
[ترجمه مصطفی مردانی] باز هم؟ حتماً.
|
[ترجمه گوگل]دوباره بیا --من خواهم
[ترجمه ترگمان] دوباره بیا حتما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. "Come again,won't you?"she purred.
[ترجمه مصطفی مردانی] خر خر کرد: �باز هم؟ نمی خواید؟�
|
[ترجمه گوگل]خرخر کرد: «دوباره بیا، نمی‌خواهی؟»
[ترجمه ترگمان]دوباره بیا، مگه نه؟ خر خر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Come again whenever you like.
[ترجمه مصطفی مردانی] هر وقت دوست داشتی باز هم بیا.
|
[ترجمه گوگل]هر وقت دوست داشتی دوباره بیا
[ترجمه ترگمان]هر وقت خواستی بیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You needn't come again, if you don't want to.
[ترجمه گوگل]اگه نمیخوای دیگه لازم نیست بیای
[ترجمه ترگمان]اگر نمی خواهی، دیگر لازم نیست بیایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Dream on, dream homes, until I come again!
[ترجمه گوگل]رویاپردازی کن، خانه های رویایی، تا زمانی که دوباره بیایم!
[ترجمه ترگمان]تا وقتی که دوباره بیایم، خواب به خانه های خواب و خواب بروم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Omdurman and Mafeking had come again.
[ترجمه گوگل]اومدورمن و مافکینگ دوباره آمده بودند
[ترجمه ترگمان]Omdurman و Mafeking دوباره آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The snow had come again, its veil dropping between Gentle and Pie.
[ترجمه گوگل]برف دوباره آمده بود، پرده اش بین جنتل و پای افتاده بود
[ترجمه ترگمان]برف دوباره آمده بود، پرده آن میان لطیف و پایی افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Hard Times, come again no more Sarah and Ward continued to look around as Charles sang.
[ترجمه گوگل]روزگار سخت، دیگر بیا سارا و وارد همچنان که چارلز می خواند به اطراف نگاه می کرد
[ترجمه ترگمان]زمانی که چارلز آواز می خواند، دیگر سارا و وارد بار دیگر به این سو و آن سو نگاه نمی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The day of the longbow will not come again.
[ترجمه گوگل]روز کمان بلند دیگر نخواهد آمد
[ترجمه ترگمان]روزی که کمان بلند بالا نخواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It had come again this night, glazing over the hills in the twilight.
[ترجمه گوگل]این شب دوباره آمده بود و در گرگ و میش از تپه ها می درخشید
[ترجمه ترگمان]شب دوباره فرا رسیده بود و در هوای تاریک وروشن هوا سرد می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Be sure to come again. We will be expecting you.
[ترجمه گوگل]حتما دوباره بیایید ما منتظر شما خواهیم بود
[ترجمه ترگمان]مطمئن باشید که دوباره بیایید منتظرت خواهیم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• second return; visit again, come another time
phrase used to ask someone to repeat what was previously said

پیشنهاد کاربران

دوباره بگو چی گفتی ؟
حالا یا
۱_حرفش براتون عجیبه
۲_ یا اینکه نفهمیدین و می خواید تکرار کنه
I beg your pardon
ببخشید چی گفتید ( به صورت رسمی و مودبانه )
دوباره بگو
( عامیانه و برای ابراز تعجب ) :
جان؟!
جانم؟!
بگو جون من؟!
دوباره بگو
چی گفتی؟
used to ask someone to repeat or explain something they have said
اصطلاح، غیر رسمی
دوباره بنال؟ چی گفتی؟
جانم؟
“I’m sorry, I didn’t catch that. Could you come again?”
“I’m not sure I understand what you’re saying. Can you come again?”
...
[مشاهده متن کامل]

“I’m afraid I missed what you said. Would you mind coming again?”
“I’m sorry, I didn’t hear you. Can you come again, please?”
“I beg your pardon, could you come again?”

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/come-again
یه بار دیگه بگو ، چی گفتی ؟
چی گفتی؟ دوباره بگو ( یید ) ، دوباره می گی؟
Come again? I didn't hear what you said
ترجمه اینجانب:
چی گفتی؟ متوجه حرفت نشدم.
دوباره تکرار می کنی؟ من حرفت را نشنیدم.

Please come again : لطفا یبار دیگه بگین ( متوجه نشدم )
یه بار دیگه بگو
come again
E. g. It may take many years, even a generation,
for such an opportunity to come again
ممکنه سالهای زیادی، حتی یک نسل، طول بکشه تا دوباره همچین فرصتی پیش بیاد
ازت میخواهد دوباره ترار کنی " دوباره بگو"
وقتی به صورت سوالی باشه به معنای دوباره بگو هست . یعنی حرفی که طرف مقابل زده دوباره تکرار کنه .
دوباره تکرار کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس