come across as something

پیشنهاد کاربران

مثال؛
"He comes across as very confident in interviews. " ( او در مصاحبه ها بسیار بااعتمادبه نفس به نظر می رسد. )
"She came across as rude, but she was just shy. " ( او بی ادب به نظر می رسید، اما فقط خجالتی بود. )
...
[مشاهده متن کامل]

"His speech came across as sincere and heartfelt. " ( سخنرانی او صادقانه و از ته دل به نظر می رسید. )
جزئیات اضافه:
- این اصطلاح معمولاً برای توصیف برداشت اولیه یا تأثیر کلی از فردی استفاده می شود.
- در برخی موارد، "come across as" می تواند نشان دهنده برداشت اشتباه یا سوءتفاهم باشد.
- این عبارت در مکالمات روزمره، مصاحبه ها، و تحلیل های اجتماعی رایج است.

حسی که به آدم میده اینه که، وایب ش اینجوری ه که. . .
مثال:
He comes across as a bit impolite
یه کم حس بی ادب و پررو بودن به آدم میده.
( البته توی زبان عامیانه بهش نگاه کنین )
یه جورایی معادل این اصطلاح هستش که
...
[مشاهده متن کامل]

He strikes me as being a bit impolite
یه کم حس بی ادب و پررو بودن از ش می گیرم

اینطور به نظر می رسه، تعبیر می شه. . .
اینطور تلقی می شه. . .
به گونه ای به نظر رسیدن