combustor


(در توربین گازی و موتور جت) سوختگاه (محفظه ی احتراق و بخش های وابسته به آن)، محفظه احتراق در موشک جت یا توربین

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the apparatus in a jet engine in which combustion occurs.

جمله های نمونه

1. It is shown that the combustor has a high intensity of combustion and slagging ratio, and the temperatures basically come up to standards of foreign similar systems.
[ترجمه گوگل]نشان داده شده است که محفظه احتراق از شدت احتراق و نسبت سرباره بالایی برخوردار است و دماها اساساً مطابق با استانداردهای سیستم های مشابه خارجی است
[ترجمه ترگمان]نشان داده شده است که the دارای شدت بالایی از نسبت احتراق و نسبت slagging است و دما اساسا به استانداردهای سیستم های مشابه خارجی می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. By optimizing ejector combustor geometry, ejector rocket in SMC combustion mode can obtain comparable thrust augmentation.
[ترجمه گوگل]با بهینه سازی هندسه محفظه احتراق اجکتور، موشک اجکتور در حالت احتراق SMC می تواند تقویت رانش قابل مقایسه ای را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]با بهینه سازی هندسه ejector combustor، یک راکت ejector در حالت احتراق SMC می تواند افزایش قابل مقایسه را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. System structure is introduced for control of combustor temperature in enamelling machine with single-board computer.
[ترجمه گوگل]ساختار سیستم برای کنترل دمای محفظه احتراق در دستگاه میناکاری با کامپیوتر تک برد معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]ساختار سیستم برای کنترل دمای combustor در ماشین enamelling با کامپیوتر تک صفحه ای معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For swirl combustor, the predicted temperature distribution of DO model were in good agreement with those measured by experiment and were better than those of the SHF model.
[ترجمه گوگل]برای احتراق چرخشی، توزیع دمای پیش‌بینی‌شده مدل DO با موارد اندازه‌گیری شده توسط آزمایش مطابقت خوبی داشت و بهتر از مدل SHF بود
[ترجمه ترگمان]برای combustor چرخشی، توزیع دمای پیش بینی شده مدل DG در تطابق خوبی با آن هایی بود که با تجربه اندازه گیری شده و بهتر از مدل of بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Therefore by regulating swirl number of combustor NO emission caw be reduced.
[ترجمه گوگل]بنابراین با تنظیم چرخش تعداد کاو انتشار NO احتراق کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]بنابراین با تنظیم تعداد چرخشی of NO emission caw کاهش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The combustor is of the vaporiser type, and hence is equipped with three preheat burners.
[ترجمه گوگل]محفظه احتراق از نوع بخارساز است و از این رو به سه مشعل پیش گرم مجهز شده است
[ترجمه ترگمان]combustor از نوع vaporiser است و از این رو به سه کپسول گاز گرم مجهز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Self-sustained oscillation will appear in gas turbine combustor when unstable combustion couples with acoustic.
[ترجمه گوگل]هنگامی که احتراق ناپایدار با آکوستیک جفت می شود، نوسان خودپایدار در محفظه احتراق توربین گاز ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]نوسان مداوم در توربین گاز زمانی ظاهر خواهد شد که زوج های احتراق ناپایدار با آکوستیک (acoustic)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Either stall or surge may result in combustor blowout.
[ترجمه گوگل]توقف یا افزایش جریان ممکن است منجر به فوران احتراق شود
[ترجمه ترگمان]یا ممکن است در توالت و یا در اثر انفجار رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This engine consists of an inlet, a combustor, and a nozzle.
[ترجمه گوگل]این موتور از یک ورودی، یک محفظه احتراق و یک نازل تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]این موتور شامل ورودی، a و نازل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The flame tube of combustor consists of fuel nozzle, double inverse swirlers, venturi flare and primary holes and so on.
[ترجمه گوگل]لوله شعله محفظه احتراق از نازل سوخت، چرخاننده دوگانه معکوس، فلر ونتوری و سوراخ های اولیه و غیره تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]لوله شعله of شامل نازل سوختی، swirlers معکوس دوگانه، venturi تیوب و سوراخ اولیه و غیره می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The effect of combustor pressure on soot concentration and flame radiation was investigated in a small model gas turbine combustor with an air-blast atomizer.
[ترجمه گوگل]اثر فشار محفظه احتراق بر غلظت دوده و تشعشع شعله در یک محفظه احتراق توربین گاز مدل کوچک با یک اتمایزر انفجار هوا مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اثر فشار combustor بر غلظت دوده و تابش شعله در یک توربین گاز مدل کوچک با یک اتمایزر هوا - وزش، مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A gas turbine combustor includes a pilot burner, and a plurality of main burners disposed around the periphery of the pilot burner on the radially outer side.
[ترجمه گوگل]یک محفظه احتراق توربین گازی شامل یک مشعل پایلوت و تعدادی مشعل اصلی است که در اطراف محیط مشعل خلبان در سمت بیرونی شعاعی قرار دارند
[ترجمه ترگمان]یک توربین گاز شامل یک مشعل آزمایشی و چند مشعل های اصلی که اطراف دهانه مشعل قرار دارند و در طرف خارجی به طور شعاعی نصب می شوند را شامل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The methodology for scramjet combustor performance analysis and evaluation is build up.
[ترجمه گوگل]روش برای تجزیه و تحلیل عملکرد احتراق اسکرم جت و ارزیابی ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]روش شناسی برای تجزیه و تحلیل عملکرد و ارزیابی عملکرد بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In order to improve the design of the swirler and flame tube, thereby to improve the performance of combustor, the structure of fuel spray in combustor needs to be investigated intensively.
[ترجمه گوگل]به منظور بهبود طراحی چرخاننده و لوله شعله، در نتیجه برای بهبود عملکرد محفظه احتراق، ساختار اسپری سوخت در محفظه احتراق باید به شدت مورد بررسی قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]به منظور بهبود طراحی لوله swirler و شعله، جهت بهبود عملکرد combustor، ساختار اسپری سوخت در combustor باید به صورت انبوه مورد بررسی قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس