combo

/ˈkɑːmˌboʊ//ˈkɑːmˌbəʊ/

معنی: دسته کوچک موسیقی جاز
معانی دیگر: همامیخت، گروهچه (به ویژه گروه نوازندگان جاز مرکب از سه تا شش نوازنده)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: combos
(1) تعریف: a small band of musicians, usu. playing popular music such as jazz or rock.
مشابه: group

(2) تعریف: (informal) a combination or mixture; a grouping thus formed.

جمله های نمونه

1. That's a funny combo - pink and orange.
[ترجمه گوگل]این یک ترکیب خنده دار - صورتی و نارنجی است
[ترجمه ترگمان]ترکیب عجیبی است - صورتی و نارنجی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He played trumpet professionally in a jazz combo.
[ترجمه گوگل]او ترومپت را به صورت حرفه ای در یک کمبو جاز می نواخت
[ترجمه ترگمان]او در یک ترکیب جاز بصورت حرفه ای بوق می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I'll have the steak and chicken combo platter.
[ترجمه گوگل]من بشقاب ترکیبی استیک و مرغ را می خورم
[ترجمه ترگمان]من استیک و مرغ سوخاری می خورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I'll have the burrito and taco combo, please.
[ترجمه گوگل]لطفا ترکیب بوریتو و تاکو را می‌خورم
[ترجمه ترگمان] من \"بوریتو\" و \"تاکو\" می زنم، لطفا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Or swap for Valvestate chorus 80 watt combo.
[ترجمه گوگل]یا با Combo Valvestate chorus 80 وات تعویض کنید
[ترجمه ترگمان]یا با گروه chorus Valvestate ۸۰ watt جایگزین کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This verbal combo is an oxymoron, of course, given all we know about the innately hazardous properties of nicotine.
[ترجمه گوگل]این ترکیب کلامی، البته با توجه به تمام اطلاعاتی که در مورد خواص خطرناک نیکوتین ذاتی داریم، بسیار بد است
[ترجمه ترگمان]این ترکیب شفاهی یک oxymoron است، البته با توجه به تمام چیزهایی که ما در مورد خواص خطرناک خطرناک نیکوتین می دانیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Marshall 80 watt Valvestate combo, never gigged, 6 months old, £270.
[ترجمه گوگل]کمبو مارشال 80 وات Valvestate، هرگز ساخته نشده، 6 ماهه، 270 پوند
[ترجمه ترگمان](مارشال ۸۰ ولت Valvestate)، هرگز gigged، ۶ ماهه، ۲۷۰ پوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He and his three-piece combo will helm the nine-week tour, visiting 41 cities.
[ترجمه گوگل]او و ترکیب سه تکه‌اش هدایت این تور 9 هفته‌ای را خواهند داشت و از 41 شهر دیدن می‌کنند
[ترجمه ترگمان]او و سه - وی تور نه هفته ای خود را هدایت خواهند کرد و از ۴۱ شهر بازدید خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. So plan ahead. Mix and match your favorite combo, and enjoy.
[ترجمه گوگل]پس از قبل برنامه ریزی کنید ترکیب مورد علاقه خود را با هم ترکیب کرده و مطابقت دهید و لذت ببرید
[ترجمه ترگمان]پس برنامه ریزی کنید ترکیب مورد علاقه شما را ترکیب و ترکیب کنید و از آن لذت ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Carlsbro Sherwood 90, acoustic combo, £150, Marshall practice amp, £4
[ترجمه گوگل]کارلزبرو شروود 90، ترکیب صوتی، 150 پوند، آمپر تمرینی مارشال، 4 پوند
[ترجمه ترگمان]Carlsbro شروود ۹۰، combo صوتی، ۱۵۰ پوند، مارشال practice، ۴ پوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I'll have the fish combo and a beer.
[ترجمه گوگل]من ترکیب ماهی و یک آبجو می خورم
[ترجمه ترگمان]من معجون و یک آبجو میخوام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Advertising strategies: The Disney Studio produces the oddest combo ads in the business.
[ترجمه گوگل]استراتژی های تبلیغاتی: استودیو دیزنی عجیب ترین تبلیغات ترکیبی را در تجارت تولید می کند
[ترجمه ترگمان]استراتژی های تبلیغاتی: استودیو دیزنی the oddest را در کسب وکار تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Like many AIDS patients, Pieters swallows the drug combo to help his body suppress the virus day after day.
[ترجمه گوگل]مانند بسیاری از بیماران مبتلا به ایدز، پیترز ترکیب دارویی را می بلعد تا به بدنش کمک کند تا ویروس را روز به روز سرکوب کند
[ترجمه ترگمان]Pieters مانند بسیاری از بیماران ایدز، combo را می بلعد تا به بدن او در سرکوب کردن روز بعد از روز کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. An ecological combo self-organizes itself on the land.
[ترجمه گوگل]یک ترکیب اکولوژیکی خود را در زمین سازماندهی می کند
[ترجمه ترگمان]یک \"خود گردان\" محیط زیست خود را در زمین سازماندهی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دسته کوچک موسیقی جاز (اسم)
combo

انگلیسی به انگلیسی

• small jazz band; combination; (computers) name for an integrated cd driver that contains a dvd and a cd burner
a combo is a small group of jazz musicians.

پیشنهاد کاربران

Combo is a short form of combination and refers to a mix or pairing of different things or elements.
Combo کوتاه شده کلمه combination است و به ترکیب یا جفت شدن چیزها یا عناصر مختلف اشاره دارد.
مثال؛
...
[مشاهده متن کامل]

I ordered a combo meal that came with a burger, fries, and a drink.
In a video game, a character might perform a combo move by combining different button presses.
A person might say, “I love the combo of sweet and salty flavors in this snack. ”

ترکیب / combination
I think it’s perfectly fine if middle names are longer than first names, it would never occur to me in a million years to worry about that? I can think of lots of people off the top of my head with this combo.
ترکیبی از چیزهای مختلف، بخصوص ترکیبی از چند غذای مختلف
It's kind of a proud - scared combo
این یه نوع ترکیب ترس و افتخاره
Zootopia 2016
ترکیب ( Combo is short for Combination )

بپرس