اسم ( noun )
• (1) تعریف: the act of combining or state of being combined.
• مترادف: blending, fusion, intermingling, joining, mix, uniting
• مشابه: admixture, alliance, association, coalition, conglomeration, conjunction, consolidation, grouping, mixture
• مترادف: blending, fusion, intermingling, joining, mix, uniting
• مشابه: admixture, alliance, association, coalition, conglomeration, conjunction, consolidation, grouping, mixture
- The combination of iron with tin produces bronze.
[ترجمه آنوشا خامی] با ترکیب شدن آهن با قلع برنز تولید می شود|
[ترجمه مرتضی] در ورزش به معنای ترکیب حرکات فنی در ضربه زدن|
[ترجمه گوگل] از ترکیب آهن با قلع برنز تولید می شود[ترجمه ترگمان] ترکیب آهن با قلع، برنز تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The combination of these three paintings on this wall is very pleasing.
[ترجمه آنوشا خادمی] ترکیب این سه نقاشی روز دیوار بسیار زیبا و خوشایند می شود|
[ترجمه گوگل] ترکیب این سه نقاشی روی این دیوار بسیار دلنشین است[ترجمه ترگمان] ترکیب این سه نقاشی روی این دیوار بسیار خوشایند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: the result of an act of combining; things that are combined.
• مترادف: assortment, blend, conglomeration, mixture, synthesis
• مشابه: aggregate, amalgam, collection, compound, gallimaufry, group, hodgepodge, jumble, miscellany, salmagundi, set, variety
• مترادف: assortment, blend, conglomeration, mixture, synthesis
• مشابه: aggregate, amalgam, collection, compound, gallimaufry, group, hodgepodge, jumble, miscellany, salmagundi, set, variety
- The film was a combination of a Western and a comedy.
[ترجمه z] این فیلم تلفیقی از سبک وسترن و کمدی بود.|
[ترجمه آنوشا خادمی] این فیلم ترکیبی از یک کمدی غربی بود|
[ترجمه گوگل] این فیلم تلفیقی از وسترن و کمدی بود[ترجمه ترگمان] این فیلم ترکیبی از یک کمدی غربی و کمدی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Sleeping pills and alcohol make a dangerous combination.
[ترجمه آنوشا خادمی] قرص های خواب آور و الکل ترکیب خرناکی را به وجود می آورد|
[ترجمه گوگل] قرص های خواب آور و الکل ترکیب خطرناکی هستند[ترجمه ترگمان] قرص های خواب آور و الکل ترکیب خطرناکی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: a series of numbers used to open a lock.
• مشابه: code
• مشابه: code
- Do you remember the combination to this old lock?
[ترجمه آنوشا خادمی] آیا رمز ترکیبی این قفل کهنه را یادت می آید ؟|
[ترجمه گوگل] آیا ترکیب این قفل قدیمی را به خاطر دارید؟[ترجمه ترگمان] رمز این قفل کهنه را به یاد داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید