combed

/ˈkoʊm//kəʊm/

معنی: خار
معانی دیگر: شانه، شانه کردن، جستجو کردن شانه، شانه ای

جمله های نمونه

1. combed cotton
پنبه ی شانه خورده

2. she washed and combed her hair
موی خود را شست و شانه زد.

3. i stood in front of the mirror and combed my hair
جلو آینه ایستادم و سرم را شانه کردم.

4. She combed her hair and put on some lipstick.
[ترجمه گوگل]موهایش را شانه کرد و مقداری رژ لب زد
[ترجمه ترگمان]موهایش را شانه زد و رژلب زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The mother combed the girl's hair.
[ترجمه گوگل]مادر موهای دختر را شانه کرد
[ترجمه ترگمان]مادر موهای دخترک را شانه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Don't ruffle my hair, I've just combed it.
[ترجمه گوگل]موهایم را ژولیده نکن، من فقط آنها را شانه کردم
[ترجمه ترگمان]موهای مرا خراب نکن، من تازه آن را شانه کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Her hair was neatly combed back.
[ترجمه الهام] موهاش بطرز مرتبی به سمت عقب شانه شده بود
|
[ترجمه گوگل]موهایش مرتب به عقب شانه شده بود
[ترجمه ترگمان]موهایش را مرتب شانه زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They've combed the four corners of the world for the best accessories.
[ترجمه گوگل]آنها چهار گوشه جهان را برای بهترین لوازم جانبی شانه کرده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها چهار گوشه دنیا را برای بهترین لوازم جانبی جستجو کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They combed the city looking for their lost child.
[ترجمه گوگل]آنها شهر را به دنبال فرزند گمشده خود شانه زدند
[ترجمه ترگمان]آن ها شهر را به دنبال بچه گم شده شان جستجو کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They fanned out and carefully combed the temple grounds.
[ترجمه گوگل]آنها باد می زدند و محوطه معبد را با دقت شانه می زدند
[ترجمه ترگمان]آن ها با دقت آن ها را بیرون کشیدند و به دقت محوطه معبد را جستجو کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Troops combed the area to mop up any remaining resistance.
[ترجمه گوگل]سربازان منطقه را شانه زدند تا هرگونه مقاومت باقی مانده را از بین ببرند
[ترجمه ترگمان]نیروهای نظامی منطقه را برای پاک سازی هر مقاومت باقی مانده جستجو کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Have you combed your hair?
[ترجمه گوگل]موهاتو شونه کردی؟
[ترجمه ترگمان]موهات رو شانه زدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Salvatore combed his hair carefully.
[ترجمه گوگل]سالواتوره موهایش را با دقت شانه کرد
[ترجمه ترگمان] سالواتوره \"با دقت موهاش رو شانه زد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She brushed her hair and then combed out the tangles.
[ترجمه گوگل]موهایش را برس زد و سپس گره ها را شانه کرد
[ترجمه ترگمان]موهای او را نوازش کرد و موهایش را شانه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خار (صفت)
brushed, combed, tricked

انگلیسی به انگلیسی

• arranged with a comb, groomed

پیشنهاد کاربران

بپرس