1. our new neighbor seems to be very combative
ظاهرا همسایه ی جدید ما خیلی اهل دعوا و مرافعه است.
2. He conducted the meeting in his usual combative style, refusing to admit any mistakes.
[ترجمه گوگل]او جلسه را با سبک رزمی معمول خود انجام داد و از اعتراف به اشتباه خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]او این جلسه را در سبک combative معمول خود انجام داد و از پذیرفتن هرگونه اشتباه خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Congress is in a combative mood.
4. The prime minister was in a combative mood, twice accusing the opposition of gross incompetence.
[ترجمه گوگل]نخست وزیر روحیه مبارزاتی داشت و دو بار مخالفان را به بی کفایتی فاحش متهم کرد
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر با متهم ساختن اپوزیسیون به بی کفایتی ناخالص، دو بار در حالت تدافعی به سر برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Luckily, Mr Clarke has a combative, sceptical personality.
[ترجمه گوگل]خوشبختانه آقای کلارک شخصیتی مبارز و شکاک دارد
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه آقای کلارک شخصیت شکاک و شکاک دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The international airline business is a fiercely combative arena, where competitors enjoy nothing more than slitting each other's throats.
[ترجمه گوگل]تجارت خطوط هوایی بین المللی یک عرصه جنگی شدید است که در آن رقبا از چیزی جز بریدن گلوی یکدیگر لذت نمی برند
[ترجمه ترگمان]شرکت هواپیمایی بین المللی یک عرصه مبارزه با خشونت است که در آن رقبا از هیچ چیزی بیش از بریدن گلوی یکدیگر لذت نمی برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Gingrich was more combative than apologetic during appearances at three town meetings in his suburban Atlanta district.
[ترجمه گوگل]گینگریچ در طول حضور در سه جلسه شهری در منطقه حومه آتلانتا، بیشتر مبارز بود تا عذرخواهی
[ترجمه ترگمان]گینگریچ در طی حضور در سه جلسه شهر در حومه شهر آتلانتا، بیش از حالت عذر خواهانه عمل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Delacroix based his combative, romantic works on the compound curve.
[ترجمه گوگل]دلاکروا آثار رزمی و عاشقانه خود را بر اساس منحنی مرکب استوار کرد
[ترجمه ترگمان]Delacroix based، کاره ای عاشقانه و عاشقانه خود را بر روی منحنی مرکب انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The combative veteran gave his side the lead on the hour, and then helped them to a flattering 3-0 win.
[ترجمه گوگل]این کهنه کار مبارز در همان ساعت به تیمش برتری داد و سپس به آنها کمک کرد تا با نتیجه 3-0 پیروز شوند
[ترجمه ترگمان]این سرباز کهنه کار قصد خود را در این ساعت به او داد و سپس به آن ها کمک کرد تا پیروزی ۳ - ۰ را به دست آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The nomads were not converted overnight: they remained combative and unpredictable.
[ترجمه گوگل]عشایر یک شبه تغییر دین ندادند: آنها مبارز و غیرقابل پیش بینی باقی ماندند
[ترجمه ترگمان]The یک شبه تغییر نکرده بودند: آن ها combative و غیرقابل پیش بینی ماندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Her tough combative spirit seemed essentially unimpaired.
[ترجمه گوگل]روحیه جنگجوی سخت او اساساً آسیبی نمی بیند
[ترجمه ترگمان]روحیه خشن و خشن او اساسا دست نخورده به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He was combative, preferred elegant excesses of language, and had developed a strong, up-front sense of self.
[ترجمه گوگل]او مبارز بود، افراط در زبان را ترجیح می داد، و یک احساس قوی و پیشرو از خود ایجاد کرده بود
[ترجمه ترگمان]او combative بود، excesses ظریف زبان را ترجیح می داد، و یک حس قوی و up از خود ایجاد کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The second is intensely combative performance art, and just about self-financing.
[ترجمه گوگل]دومی هنر پرفورمنس رزمی شدید و فقط در مورد تامین مالی از خود است
[ترجمه ترگمان]دوم، هنر عملکردی بسیار مبارز و فقط در مورد تامین مالی خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Former Mayor Koch won a reputation for his combative style.
[ترجمه گوگل]شهردار سابق کوچ به دلیل سبک جنگی خود شهرت زیادی کسب کرد
[ترجمه ترگمان]شهردار سابق Koch به خاطر سبک combative شهرتی به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She is an egocentric, angry, combative woman spoiling for a fight.
[ترجمه گوگل]او یک زن خود محور، عصبانی و مبارز است که برای یک دعوا خراب می شود
[ترجمه ترگمان]او یک خودخواه، عصبانی، و زن است که برای جنگ خراب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید