colourful character

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
شخصیت رنگارنگ / آدم خاص / شخصیت پرهیاهو و جذاب
در زبان محاوره ای:
آدم باحال، خاص، پرانرژی، یه جورایی متفاوت و غیرقابل پیش بینی
________________________________________
...
[مشاهده متن کامل]

🔸 تعریف ها:
1. ** ( توصیفی – فردی با رفتار یا ظاهر غیرمعمول ) :**
شخصی که به دلیل سبک گفتار، رفتار، لباس، یا دیدگاه هایش از دیگران متمایز است و توجه ها را جلب می کند
مثال: He’s a colourful character—always telling wild stories and wearing outrageous suits.
یه شخصیت رنگارنگه—همیشه داستان های عجیب تعریف می کنه و لباس های عجیب می پوشه.
2. ** ( فرهنگی – نماد تنوع، آزادی یا خودابرازی ) :**
در فرهنگ عمومی، این اصطلاح برای توصیف کسانی ست که از هنجارهای معمول فراتر می روند و سبک خاص خود را دارند
مثال: The city is full of colourful characters who make it vibrant.
این شهر پر از شخصیت های رنگارنگه که بهش زندگی می دن.
3. ** ( رسانه ای – جذابیت روایی یا بصری ) :**
در فیلم، داستان یا گزارش، شخصیت رنگارنگ کسی ست که روایت را جذاب تر، غیرقابل پیش بینی تر، یا طنزآمیزتر می کند
مثال: The documentary featured several colourful characters from the local market.
مستند چند شخصیت رنگارنگ از بازار محلی رو نشون داد.
4. ** ( طنزآمیز یا استعاری – غیرعادی ولی دوست داشتنی ) :**
گاهی با لحن طنز برای توصیف کسی ست که رفتارهای عجیب دارد ولی به نوعی محبوب یا سرگرم کننده است
مثال: Uncle Joe is a colourful character—he once tried to sell snow in summer.
عمو جو یه شخصیت رنگارنگه—یه بار وسط تابستون خواست برف بفروشه!
________________________________________
🔸 مترادف ها:
eccentric – quirky – flamboyant – lively – unconventional – vivid personality – larger - than - life
________________________________________
🔸 نکته ی فرهنگی و اضافی:
در انگلیسی، **colourful character** اصطلاحی ست که هم می تونه تحسین آمیز باشه ( نشانه ی جذابیت و تنوع ) ، و هم طنزآمیز یا کنایه دار ( نشانه ی غیرعادی بودن ) .
این واژه در توصیف شخصیت های داستانی، افراد مشهور، یا آدم های محلی پرانرژی کاربرد دارد.