coloured

/ˈkələrd//ˈkʌləd/

معنی: رنگی، رنگین، ملون، نژادهای غیر سفید پوست
معانی دیگر: رنگی، ملون، نژادهای غیر سفید پوست، رنگین

جمله های نمونه

1. Please paste these coloured sheets of paper together.
[ترجمه گوگل]لطفاً این کاغذهای رنگی را به هم بچسبانید
[ترجمه ترگمان]لطفا این کاغذهای رنگارنگ را با هم چسب بزنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There were several brightly coloured rugs scattered around.
[ترجمه گوگل]چندین قالیچه با رنگ روشن در اطراف پراکنده بود
[ترجمه ترگمان]فرش های رنگارنگ و رنگارنگ آن اطراف پراکنده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These flowers are brightly coloured in order to attract butterflies.
[ترجمه گوگل]این گل ها به منظور جذب پروانه ها به رنگ روشن هستند
[ترجمه ترگمان]این گل ها برای جذب پروانه های زیبا می درخشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She coloured the picture in with crayons.
[ترجمه گوگل]او تصویر را با مداد رنگی رنگ آمیزی کرد
[ترجمه ترگمان]نقاشی را با مداد رنگی نقاشی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The hall was decked up with coloured tape and banners.
[ترجمه گوگل]سالن با نوارها و بنرهای رنگی تزئین شده بود
[ترجمه ترگمان]تالار با نوار بنفش و پرچم تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The market was full of brightly coloured vegetables set out on stalls.
[ترجمه گوگل]بازار پر از سبزی های رنگارنگ بود که روی غرفه ها چیده شده بودند
[ترجمه ترگمان]بازار پر از سبزیجات رنگارنگ بود که روی stalls نصب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She wore a necklace of brightly coloured wooden beads.
[ترجمه گوگل]او گردن بندي از مهره هاي چوبي رنگارنگ بر سر داشت
[ترجمه ترگمان]یک گردن بند با دانه های درشت و براق پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The coloured flags are fluttering in the breeze.
[ترجمه گوگل]پرچم های رنگی در نسیم به اهتزاز در می آیند
[ترجمه ترگمان]پرچم های سرخی در باد تکان می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The streets were illuminated with strings of coloured lights.
[ترجمه گوگل]خیابان ها با رشته هایی از چراغ های رنگی روشن شده بود
[ترجمه ترگمان]خیابان ها را با نوارهای رنگی روشن کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The illustration shows a cluster of five roses coloured apricot orange.
[ترجمه گوگل]تصویر مجموعه ای از پنج گل رز را به رنگ نارنجی زردآلو نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]تصویر یک خوشه از پنج رز زرد رنگ را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She bought me a box of prettily coloured soaps.
[ترجمه گوگل]او برای من یک جعبه صابون خوش رنگ خرید
[ترجمه ترگمان]یک جعبه صابون قشنگ برایم خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There were coloured candles which had spread pools of wax on the furniture.
[ترجمه گوگل]شمع های رنگی بود که حوضچه های موم روی مبلمان پخش کرده بودند
[ترجمه ترگمان]در آنجا شمع های رنگین دیده می شدند که برکه های زیادی از موم بر روی مبل ها گسترده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The wall was sprayed with coloured paints.
[ترجمه گوگل]دیوار با رنگ های رنگی پاشیده شد
[ترجمه ترگمان]دیوار با رنگ های رنگی پاشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He collected coloured enamel bowls from Yugoslavia.
[ترجمه گوگل]او کاسه های لعابی رنگی را از یوگسلاوی جمع آوری کرد
[ترجمه ترگمان]چند کاسه لعابی از enamel را از یوگوسلاوی جمع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رنگی (صفت)
chromatic, colored, hued, coloured

رنگین (صفت)
colored, coloured

ملون (صفت)
colored, coloured

نژادهای غیر سفید پوست (صفت)
colored, coloured

تخصصی

[نساجی] رنگ شده - رنگی - رنگین - رنگدار

انگلیسی به انگلیسی

• having color; colorful; painted a certain color; of or belonging to an ethnic group that is not classed as white (offensive); (offensive) racially mixed (also colored)
something that is coloured a particular colour has that colour.
something that is coloured has a colour such as red or blue rather than being just white or black.
a person who is coloured belongs to a race of people who do not have white or pale skins; an old-fashioned use, which some people now find offensive.
in south africa, a coloured is a person who has some ancestors who were white and some who were black or asian. count noun here but can also be used as an adjective. e.g. south africa's best coloured sprinter is winkler.

پیشنهاد کاربران

بپرس