1. Doctors had to perform a colostomy, rerouting the undamaged intestinal tract to a substitute opening in her lower abdomen.
[ترجمه گوگل]پزشکان مجبور شدند کولوستومی انجام دهند و مسیر روده آسیب دیده را به یک سوراخ جایگزین در زیر شکم او تغییر دهند
[ترجمه ترگمان]پزشکان مجبور بودند تا یک colostomy را اجرا کنند، که مجرای روده که آسیب ندیده بود را به جای باز شدن در شکم lower باز کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A colostomy was performed in an attempt to relieve her large bowel symptoms, and subsequently closed.
[ترجمه گوگل]کولوستومی در تلاش برای تسکین علائم روده بزرگ او انجام شد و متعاقبا بسته شد
[ترجمه ترگمان]A در تلاش برای تسکین علایم روده بزرگ انجام شد و پس از آن بسته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Objectives To explore the clinical effects for peritoneal colostomy in the treatment of anorectum carcinoma.
[ترجمه گوگل]اهداف بررسی اثرات بالینی کولوستومی صفاقی در درمان کارسینوم آنورکتوم
[ترجمه ترگمان]اهداف برای بررسی اثرات بالینی for colostomy در درمان of anorectum
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. No intestinal obstruction after diverting colostomy, narrow fistula and incisional hernia was found.
[ترجمه گوگل]هیچ انسداد روده پس از کولوستومی انحرافی، فیستول باریک و فتق برش مشاهده نشد
[ترجمه ترگمان]نه انسداد روده، بعد از اینکه colostomy را منحرف کردم، fistula باریک و incisional پیدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Methods: To divide 108 patients with colostomy into two groups at random. 54 cases of them were given lavation by balloon irrigator, and the other 54 cases given routine nursing.
[ترجمه گوگل]روش کار: 108 بیمار مبتلا به کولوستومی به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند 54 مورد از آنها با آبياري بالون شستشو داده شدند و 54 مورد ديگر تحت پرستاري روتين قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]روش ها: تقسیم ۱۰۸ بیمار با colostomy به دو گروه به صورت تصادفی ۵۴ مورد از آن ها توسط balloon irrigator و ۵۴ مورد دیگر در مورد پرستاری معمولی داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The authors explain that in a standard blow-hole colostomy, the omentum and seromuscular layers of the colon are sutured to the peritoneum and the rectus fascia.
[ترجمه گوگل]نویسندگان توضیح میدهند که در کولوستومی با سوراخ استاندارد، لایههای امنتوم و سرم عضلانی روده بزرگ به صفاق و فاسیای رکتوس بخیه میشوند
[ترجمه ترگمان]نویسندگان توضیح می دهند که در یک colostomy حفره ای standard، لایه های omentum و seromuscular از the به the و نوار پیوندی rectus متصل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. For 15 patients with unresectable lesions, colostomy of transverse colon or sigmoid colon was performed.
[ترجمه گوگل]برای 15 بیمار با ضایعات غیرقابل برداشت، کولوستومی کولون عرضی یا کولون سیگموئید انجام شد
[ترجمه ترگمان]برای ۱۵ بیمار دارای ضایعات unresectable، colostomy از colon عرضی یا کلون sigmoid انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. After fully explain, surgical intervention with T - loop colostomy was performed.
[ترجمه گوگل]پس از توضیح کامل، مداخله جراحی با کولوستومی T-loop انجام شد
[ترجمه ترگمان]بعد از توضیح کامل، مداخله جراحی با colostomy حلقه T انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Objective To explore the clinical effects for extra peritoneal colostomy in treatment of anorectum carcinoma.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثرات بالینی کولوستومی اضافی صفاقی در درمان کارسینوم آنورکتوم
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی اثرات بالینی for peritoneal اضافی در درمان of anorectum
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Shortly after his mother's death, Gus discovered he had colon cancer and subsequently had a colostomy.
[ترجمه گوگل]مدت کوتاهی پس از مرگ مادرش، گاس متوجه شد که سرطان روده بزرگ دارد و متعاقباً کولوستومی کرده است
[ترجمه ترگمان]کمی بعد از مرگ مادرش، گاس کشف کرد که سرطان روده بزرگ داشته است و متعاقبا a داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A 67-year-old woman with type 2 diabetes mellitus undergoes extensive resection of the small bowel and right colon with a jejunostomy and colostomy because of mesenteric ischemia.
[ترجمه گوگل]یک زن 67 ساله مبتلا به دیابت نوع 2 به دلیل ایسکمی مزانتریک تحت رزکسیون وسیع روده کوچک و کولون راست با ژژونوستومی و کولوستومی قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]یک زن ۶۷ ساله با دیابت نوع ۲ وارد روده بزرگ روده کوچک و روده بزرگ با a و colostomy می شود به دلیل کم خونی موضعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Total coloproctectomy were performed in 11 cases, and partial colectomy and colostomy were performed in 15 patients.
[ترجمه گوگل]کولوپروککتومی کامل در 11 مورد و کولکتومی جزئی و کولوستومی در 15 بیمار انجام شد
[ترجمه ترگمان]مجموع coloproctectomy در ۱۱ مورد اجرا شد و colectomy و colostomy جزیی در ۱۵ بیمار انجام شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The ulcerations worsen and the woman eventually underwent a loop sigmoid colostomy.
[ترجمه گوگل]زخم ها بدتر می شوند و زن در نهایت تحت کولوستومی لوپ سیگموئید قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]The بدتر شد و زن در نهایت تحت یک حلقه sigmoid قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This resolved after 1 - 2 days, allowing for colostomy.
[ترجمه گوگل]این مشکل پس از 1 تا 2 روز برطرف شد و امکان کولوستومی فراهم شد
[ترجمه ترگمان]این مساله پس از ۱ تا ۲ روز حل و فصل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید