colorcast


(برنامه ی تلویزیونی) رنگی، (برنامه ی) رنگین پخش کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: colorcasts, colorcasting, colorcast, colorcasted
• : تعریف: to televise in color.
اسم ( noun )
• : تعریف: a program televised in color.

انگلیسی به انگلیسی

• television program broadcast in color (also colourcast)

پیشنهاد کاربران

رنگی غیر واقعی که ( در اثر تراز سفیدی نامناسب منابع نور، غبار محیط و. . . ) بر روی کل یک تصویر افکنده شده، پوشش رنگی، هالۀ رنگی، غبار رنگی، پردۀ رنگی، سایه - رنگ

بپرس