colonizer


معنی: خوش نشین
معانی دیگر: مستعمره نشین

جمله های نمونه

1. Rev. Thomas Burns proved to be a great colonizer and to this day his memory is revered in New Zealand.
[ترجمه گوگل]کشیش توماس برنز ثابت کرد که یک استعمارگر بزرگ است و تا به امروز یاد او در نیوزلند محترم است
[ترجمه ترگمان]کشیش توماس برنز استعمار بزرگ خود را نشان داد و به این روز حافظه اش در نیوزیلند مورد احترام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Such misunderstandings between the colonizers and the colonized naturally led to problems.
[ترجمه گوگل]چنین سوء تفاهمی بین استعمارگران و مستعمرات به طور طبیعی به مشکلاتی منجر می شد
[ترجمه ترگمان]چنین misunderstandings بین استعمار و استعمار به طور طبیعی منجر به بروز مشکلاتی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Are they always among the first colonizers, the weeds of this hot spring ecosystem?
[ترجمه گوگل]آیا آنها همیشه جزو اولین استعمارگران، علف های هرز این اکوسیستم چشمه های آب گرم هستند؟
[ترجمه ترگمان]آیا آن ها همیشه در میان نخستین colonizers یا علف های این اکوسیستم hot هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The 3rd generation was dominated by the local colonizer, with some immigrants and emigrants.
[ترجمه گوگل]نسل سوم تحت سلطه استعمارگر محلی، با تعدادی مهاجر و مهاجر بود
[ترجمه ترگمان]نسل سوم توسط مستعمره محلی استعمار شد، با برخی مهاجران و مهاجران
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. After a 10-year resistance against French colonizer, Haiti became the first independent Black and Latin-American country.
[ترجمه گوگل]پس از 10 سال مقاومت در برابر استعمارگر فرانسوی، هائیتی به اولین کشور مستقل سیاه پوست و آمریکای لاتین تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]پس از ۱۰ سال مقاومت در برابر استعمار زدایی فرانسوی، هائیتی اولین کشور مستقل به لک و آمریکای لاتین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. LUCA went on to become the dominant colonizer of the planet, evolving into billions of species great and small, including a midsize naked ape that likes to read magazines.
[ترجمه گوگل]LUCA به استعمارگر غالب سیاره تبدیل شد و به میلیاردها گونه بزرگ و کوچک تبدیل شد، از جمله یک میمون برهنه متوسط ​​که دوست دارد مجلات بخواند
[ترجمه ترگمان]LUCA به تبدیل شدن به مستعمره برجسته این سیاره ادامه داد و به میلیاردها گونه بزرگ و کوچک تبدیل شد، از جمله یک میمون عریان که دوست دارد مجلات بخواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. ATM . The starting large colonizer you have, you should colonize the best mining system around.
[ترجمه گوگل]عابر بانک استعمارگر بزرگی که دارید، باید بهترین سیستم استخراج را در اطراف استعمار کنید
[ترجمه ترگمان]ATM با شروع استعمار بزرگ که دارید، باید بهترین سیستم معدنی را در اطراف خود ثبت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the first few year, the colonizer find life difficult.
[ترجمه گوگل]در چند سال اول، زندگی استعمارگر دشوار می شود
[ترجمه ترگمان]در چند سال اول استعمار زدایی زندگی را دشوار یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For years the inhabitants of these islands have been repressed by the colonizers.
[ترجمه گوگل]سال هاست که ساکنان این جزایر توسط استعمارگران سرکوب شده اند
[ترجمه ترگمان]به مدت چند سال، ساکنان این جزایر توسط استعمار سرکوب شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But remember that this Last Best Place can disappear if corporate colonizers and their lackeys in Congress have it their way.
[ترجمه گوگل]اما به یاد داشته باشید که اگر استعمارگرهای شرکتی و دست اندرکاران کنگره راهشان را داشته باشند، این آخرین بهترین مکان ممکن است ناپدید شود
[ترجمه ترگمان]اما به یاد داشته باشید که در صورتی که استعمارگران شرکتی و نوکران آن ها در کنگره راه خود را در پیش بگیرند، این بهترین مکان می تواند ناپدید شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The drafters had never envisaged any possibility of Japan becoming a colonizer; and hence, left absolutely no groundwork concerning the legal status of colonies, or their governance.
[ترجمه گوگل]تهیه کنندگان پیش نویس هرگز احتمالی برای تبدیل شدن ژاپن به یک استعمارگر در نظر نگرفته بودند و از این رو، مطلقاً هیچ زمینه ای در مورد وضعیت حقوقی مستعمرات، یا حکومت آنها باقی نگذاشت
[ترجمه ترگمان]پیش نویس کنندگان پیش نویس هیچ گونه امکان تبدیل شدن ژاپن به مستعمره را پیش بینی نکرده بودند؛ از این رو، مطلقا هیچ زمینه اساسی در رابطه با وضعیت قانونی مستعمرات، یا حکومت آن ها باقی نگذاشته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. "Fundamentally, the relationship between Uighur and Han is one of colonized to colonizer, " said Nicholas Bequelin, a China researcher at Human Rights Watch who has written about policies in Xinjiang.
[ترجمه گوگل]نیکلاس بکولین، محقق چینی در دیده بان حقوق بشر که در مورد سیاست ها در سین کیانگ نوشته است، می گوید: «به طور اساسی، رابطه بین اویغور و هان رابطه استعمار به استعمار است
[ترجمه ترگمان]نیکولاس Bequelin، محقق چینی دیده بان حقوق بشر که در مورد سیاست هایی در ژین جیانگ نوشته شده است، گفت: \" اساسا، رابطه بین Uighur و هان یکی از استعمار زدایی اروپا است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This is the untold story of the first scouting expedition to central Mexico by imperialist colonizer Hernan Cortes and a small band of soldiers in 152
[ترجمه گوگل]این داستان ناگفته اولین اکتشاف پیشاهنگی به مرکز مکزیک توسط استعمارگر امپریالیست هرنان کورتس و گروه کوچکی از سربازان در سال 152 است
[ترجمه ترگمان]این داستان ناگفته از اولین سفر اکتشافی به مرکز مکزیک با استعمار Hernan کورتس و یک گروه کوچک از سربازان در ۱۵۲ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In his Sunday speech marking 65 years since the end of the Second World War, Mr. Lee also spoke of the future relationship with South Korea's former colonizer, Japan.
[ترجمه گوگل]در سخنرانی یکشنبه خود به مناسبت 65 سال از پایان جنگ جهانی دوم، آقای لی همچنین از روابط آینده با استعمارگر سابق کره جنوبی، ژاپن، صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]آقای لی در سخنرانی روز یکشنبه خود از پایان جنگ جهانی دوم نیز از رابطه آینده با مستعمره سابق Korea کره جنوبی صحبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Due to the introduction of city planning applied by German colonizer, the starting process of Qingdao from "village" to "city" was accelerated.
[ترجمه گوگل]با توجه به معرفی برنامه ریزی شهری توسط استعمارگر آلمانی، روند شروع چینگدائو از "روستا" به "شهر" تسریع شد
[ترجمه ترگمان]به خاطر معرفی برنامه ریزی شهر توسط استعمار آلمان، فرآیند آغاز of از \"دهکده\" به \"شهر\" شتاب گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خوش نشین (اسم)
colonizer, newcomer

انگلیسی به انگلیسی

• settler; one who colonizes or establishes a colony (also coloniser)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : colonize
✅️ اسم ( noun ) : colony / colonization / colonizer / colonist / colonial / colonialist / colonialism
✅️ صفت ( adjective ) : colonial / colonialist
✅️ قید ( adverb ) : colonially
مهاجر
ساکن
استعمارگر
کلنی دهنده

بپرس