colonize

/ˈkɑːləˌnaɪz//ˈkɒlənaɪz/

معنی: تشکیل مستعمره دادن، ساکن شدن در، مهاجرت کردن
معانی دیگر: مستعمره ی خود کردن، به صورت مستعمره درآوردن، کوچ نشین ایجاد کردن، پرگنه کردن، (مردم را در نواحی مستعمراتی) اسکان دادن، نونشین گسیل کردن، نونشین شدن، سکنی گزیدن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: colonizes, colonizing, colonized
(1) تعریف: to establish or form a colony on; settle.
مشابه: settle

- The British began to colonize Australia in the late eighteenth century.
[ترجمه گوگل] انگلیسی ها در اواخر قرن هجدهم شروع به استعمار استرالیا کردند
[ترجمه ترگمان] بریتانیا در اواخر قرن هجدهم شروع به تسخیر استرالیا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to create a colony of.

- The conquerors colonized the natives.
[ترجمه گوگل] فاتحان بومیان را مستعمره کردند
[ترجمه ترگمان] فاتحان the را تسخیر کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: colonization (n.), colonizer (n.)
• : تعریف: to form or settle a colony or colonies.

- Spain colonized more extensively than France.
[ترجمه گوگل] اسپانیا بیشتر از فرانسه مستعمره شد
[ترجمه ترگمان] اسپانیا بیشتر از فرانسه استعمار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Thousands of bats had colonized the ruins.
[ترجمه گوگل]هزاران خفاش خرابه ها را مستعمره کرده بودند
[ترجمه ترگمان]هزاران خفاش این خرابه ها را استعمار کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The first British attempt to colonize Ireland was in the twelfth century.
[ترجمه گوگل]اولین تلاش بریتانیا برای استعمار ایرلند در قرن دوازدهم بود
[ترجمه ترگمان]اولین تلاش بریتانیا برای تسخیر ایرلند در قرن دوازدهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Britain colonized many parts of Africa.
[ترجمه گوگل]بریتانیا بسیاری از مناطق آفریقا را مستعمره کرد
[ترجمه ترگمان]بریتانیا بخش هایی از آفریقا را استعمار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Primitive races colonized these islands 000 years ago.
[ترجمه گوگل]نژادهای بدوی 000 سال پیش این جزایر را مستعمره کردند
[ترجمه ترگمان]نژاد اولیه این جزایر را هزار سال پیش استعمار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The lower slopes are colonized by flowering plants.
[ترجمه گوگل]دامنه های پایین توسط گیاهان گلدار مستعمره شده اند
[ترجمه ترگمان]شیب های کم، توسط گیاهان گلدار، استعمار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The British and French colonized the Americas.
[ترجمه گوگل]بریتانیا و فرانسه قاره آمریکا را مستعمره کردند
[ترجمه ترگمان]بریتانیا و فرانسه در آمریکا مستعمره شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The area was colonized by the Vikings.
[ترجمه گوگل]این منطقه توسط وایکینگ ها مستعمره شد
[ترجمه ترگمان]این ناحیه توسط the استعمار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The area was then colonized by scrub.
[ترجمه گوگل]سپس این منطقه توسط اسکراب مستعمره شد
[ترجمه ترگمان]سپس این منطقه توسط scrub استعمار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For more than 400 years, we were a colonized people.
[ترجمه گوگل]برای بیش از 400 سال، ما مردمی مستعمره بودیم
[ترجمه ترگمان]بیش از ۴۰۰ سال بود که ما مردم colonized بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Peru was colonized by the Spanish in the sixteenth century.
[ترجمه گوگل]پرو در قرن شانزدهم توسط اسپانیایی ها مستعمره شد
[ترجمه ترگمان]پرو در قرن شانزدهم توسط اسپانیایی ها استعمار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Britain was colonized by the Romans.
[ترجمه گوگل]بریتانیا توسط رومیان مستعمره شد
[ترجمه ترگمان]بریتانیا توسط رومیان استعمار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Furthermore, that overtone was of deep concern to all colonizing nations troubled about the issue of racial contact and race mixture.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، این لحن مایه نگرانی عمیق همه کشورهای استعمارگر بود که در مورد موضوع تماس نژادی و مخلوط نژادی مشکل داشتند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، that نگرانی عمیقی نسبت به تمامی کشورهای colonizing داشت که در مورد مساله تماس نژادی و ترکیب نژادی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In the great majority of developing countries, such urban elites spearheaded the fight against the colonizing power.
[ترجمه گوگل]در اکثریت بزرگ کشورهای در حال توسعه، چنین نخبگان شهری پیشتاز مبارزه با قدرت استعمارگر بودند
[ترجمه ترگمان]در اکثر کشورهای در حال توسعه، این نخبگان شهری، مبارزه با قدرت colonizing را رهبری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. How do species that colonize vents cheat the inevitable local extinction?
[ترجمه گوگل]چگونه گونه هایی که دریچه ها را مستعمره می کنند، انقراض محلی اجتناب ناپذیر را فریب می دهند؟
[ترجمه ترگمان]چگونه موجوداتی که منافذ را تسخیر می کنند، انقراض اجتناب ناپذیر محلی را فریب می دهند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Crabs are among the first animals to colonize the new vent sites.
[ترجمه گوگل]خرچنگ ها جزو اولین حیواناتی هستند که محل های دریچه جدید را مستعمره کردند
[ترجمه ترگمان]Crabs در میان اولین حیواناتی هستند که محل تخلیه جدید را ثبت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تشکیل مستعمره دادن (فعل)
colonize

ساکن شدن در (فعل)
colonize

مهاجرت کردن (فعل)
colonize, emigrate, transplant, out-migrate

انگلیسی به انگلیسی

• settle, establish colonies, go to and live in a colony (also colonise)
when large numbers of people or animals colonize a place, they go to live there and make it their home.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : colonize
✅️ اسم ( noun ) : colony / colonization / colonizer / colonist / colonial / colonialist / colonialism
✅️ صفت ( adjective ) : colonial / colonialist
✅️ قید ( adverb ) : colonially
● مستعمره خود کردن ( در مورد کشورها )
● گسیل شدن تعداد زیادی به منطقه ای ( برای حیوانات و حشرات )
colonize = settle
به معناهای : ساکن شدن، مستقر شدن، اقامت کردن ، سکنی گزیدن

بپرس