colly

/ˈkɑːli//ˈkɑːli/

معنی: دوده
معانی دیگر: بادوده سیاه کردن، سیاه کردن

جمله های نمونه

1. However, such restrictive exercise would not satisfy the ethological requirements of breeds such as dalmatians, dobermanns and collies.
[ترجمه گوگل]با این حال، چنین تمرینات محدود کننده ای نیازهای اخلاق شناختی نژادهایی مانند دالما، دوبرمن و کولی را برآورده نمی کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، چنین تمرین محدود الزامات مورد نیاز نژاده ای چون dalmatians، dobermanns و collies را ارضا نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Professor Norman Collies was a man noted for his logical mind.
[ترجمه گوگل]پروفسور نورمن کالیز مردی بود که به خاطر ذهن منطقی اش مشهور بود
[ترجمه ترگمان]پروفسور نورمن Collies مردی بود که متوجه ذهن منطقی او شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Almost all breeds are here . . . although Border collies tend to dominate the proceedings.
[ترجمه گوگل]تقریباً همه نژادها اینجا هستند اگرچه برخوردهای مرزی تمایل دارند بر روند رسیدگی ها تسلط داشته باشند
[ترجمه ترگمان]تقریبا همه نژادها در اینجا هستند، اگرچه collies های مرزی تمایل دارند بر روند کار تسلط داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Yao Colly said: "I think we can meet our existing system to see that the situation in Japan. "
[ترجمه گوگل]یائو کولی گفت: "من فکر می کنم ما می توانیم با سیستم موجود خود ملاقات کنیم تا وضعیت ژاپن را ببینیم "
[ترجمه ترگمان]یائو Colly گفت: \" من فکر می کنم ما می توانیم سیستم موجود خود را ببینیم تا وضعیت ژاپن را ببینیم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We bear colly, and it's can't we feel sad.
[ترجمه گوگل]ما colly را تحمل می کنیم، و نمی توانیم احساس غمگینی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما colly را تحمل می کنیم و نمی توانیم احساس ناراحتی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دوده (اسم)
smut, black, grime, soot, lampblack, colly

انگلیسی به انگلیسی

• grime; soot; scotch shepherd dog

پیشنهاد کاربران

بپرس