در کتاب انگلیسی پایه دوازدهم، به معنای مجموعه است
جناب آقای صمد توحیدی
ساخت واژه در زبان فارسی، مثل دیگر زبان ها، از قواعد و اصول خاص واژه سازی پیروی می کند. مثلا در فارسی با افزودن پسوند �ش� به بن مضارع اسم مصدر می سازیم. مانند: سازش، خواهش، مالش و. . . واژه انبازش، از این قواعد پیروی نمی کند. یا مثلا ما صفت مفعولی ( بن ماضی ه ) را در چند جا استفاده می کنیم. واژه انباشته و اندوخته از این دیدگاه درست هستند. ولی واژه انباخته به هیچ روی درست نیست. بیشتر واژگان پیشنهادی شما کمابیش از این دست مشکلات برخوردارند.
... [مشاهده متن کامل]
با سپاس فراوان از توجه شما. 🙏
انباز. انبازه. انبازا. انبازش. انبازک. انبازینه. انباخت. انباخته. اندوخت. اندوخت. اندوخته. اندوختا. اندوختان. اندوختانه. اندوزش. اندوزشه.
( در صنعت مد )
مجموعه طراحی ها
مجموعه پوشاک
مجموعه ( گروهی از اشیاء یا چیزهای مشابه که جمع آوری شده اند، مثل مجموعه ی تمبر، مجموعه ی آثار هنری ) اسم.
Example: He has a large collection of vintage stampsکلکسیون ( مجموعه ای از اشیاء باارزش یا خاص که با دقت جمع آوری و نگهداری می شوند ) اسم.
... [مشاهده متن کامل]
Example: She showed me her impressive doll collection
گردآوری ( عمل جمع آوری چیزها ) اسم.
Example: The collection of data took several months
مجموعه آثار ( مجموعه ای از آثار هنری، ادبی یا موسیقی که توسط یک شخص یا سازمان منتشر می شود ) اسم.
Example: The museum is displaying a collection of her paintings
اعانه ( جمع آوری پول برای یک هدف خیریه یا خاص ) اسم.
Example: They took up a collection for the earthquake victims.
وصول - طلب ( دریافت کردن ) اسم
Example: collection of debts.
مجموعه لباس ( مجموعه ای از لباس های جدید که توسط یک طراح یا برند مد ارائه می شود ) اسم
Example: The designer's new collection will be shown next week.
بارگیری - حمل و نقل ( برداشتن بسته ها یا نامه ها و غیره برای ارسال. ) اسم
Example: what time is the last collection?
✍ توضیح: A group of things gathered together, or a set of items 🧺
🔍 مترادف: Group
✅ مثال: He has a large collection of stamps.
↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم lect
📌 این ریشه، معادل "gathered" یا "chosen" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "gathered" یا "chosen" مربوط هستند.
... [مشاهده متن کامل]
📂 مثال:
🔘 predilection: A preference for something, often chosen based on personal liking
🔘 eclectic: A mix of 'gathered' elements from diverse sources
🔘 elite: Those 'gathered' as the best in society
🔘 collection: The act of 'gathering' items together
🔘 select: To choose something from a group
🔘 collect: To 'gather' things together
🔘 collected: Things 'gathered' together in one place
🔘 collectible: Items 'gathered' for interest or value
🔘 collective: Done by a group acting together
🔘 eclecticism: Choosing from various sources rather than a single style
🔘 elect: To 'choose' by vote for a position
🔘 electable: Capable of being 'chosen' for a position
🔘 election: The act of 'choosing' through voting
🔘 intellect: Knowledge or 'gathered' intellectual capacity
🔘 intellectual: Relating to activities that require 'gathered' mental effort
🔘 neglect: To leave something 'undone' or 'not gathered'
🔘 recollection: The ability to 'gather' memories or recall events
🔘 reelect: To 'elect' again for another term
🔘 selection: The act of 'choosing' from a set of options
🔘 selective: Tending to 'choose' carefully
🔘 selectivity: The quality of being 'selective' in choices
💢 دوستان کلمات زیر همگی مترادف هم هستند:
🔘 Array
🔘 Range
🔘 Collection
🔘 Panoply
✅ Definition:
👉 A large or impressive display or variety of items.
جمع آوری ( اقساط، اجاره بها، مطالبات و غیره )
جذب و جمع آوری کمکهای مالی ( اعانه )
Letters of collection
نامه های در خواست کمک مالی
برابر پارسیِ " collection"، " گردایه" می باشد.
a collection of X = گردایه ای از X
( بهتر است برای واژه Menge از زبانِ آلمانی و set از زبانِ عنگلوساکزنی واژه ای به جز " گردایه " گزیده شود. )
مجموعه
مثال: The museum has a vast collection of ancient artifacts.
موزه یک مجموعه بزرگ از اشیاء باستانی دارد.
*آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
the entire corpus of Shakespeare’s works
a corpus of
حالا برای هم معنی کلمه collection چی میتونیم بنویسیم؟
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅️ فعل ( verb ) : collect / collectivize
✅️ اسم ( noun ) : collectable ( collectible ) / collection / collective / collectivism / collectivization / collector
... [مشاهده متن کامل]
✅️ صفت ( adjective ) : collect /collectable ( collectible ) / collected / collective / collectivist
✅️ قید ( adverb ) : _
در واقع این کلمه به منظور مجموع هستش
کلکسیون وای چقد زحمت کشیدین همون رو فارسی نوشتن🙄🙄
مجموعه
A collection of guns we've got here
مجموعه ای از تفنگ اینجا داریم
صدقه
Put the garbage out for collection this morning
اینو من از یه کتابی خوندم
collection ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات )
واژه مصوب: جمع آوری
تعریف: در اصلاح نباتات، گردآوردی تمامی انواع زراعی و غیرزراعی یا غیراهلی یک گونۀ خاص برای مطالعه
A group of objects of a particular type that somebody has collected
مجموعه، کلکسیون
Like plz🙏🏻❤️
a group of objects of a particular type that sombody has collected
reach 4
story chapter 5
کلکسیون
group of objects of a particular type that sombody has collected
مجموعه🍁
جمع آوری کردن، گرفتن از همه
Collection از سه قسمت تشکیل شده:
1:col: که از واژه ی هندی اروپایی پیشین kom می آید که به معنی نزدیک می باشد.
2: lec از واژه ی هندی اروپایی پیشین leg می آید که به معنی جمع کردن می باشد. در لاتین legere می باشد. گوتیک: lisan و در زبان باستانی هیتی less - zi می باشد.
3: tion: در لاتین ionem می باشد که پسوندی است سازندۀ اسم از حالت، شرط و عمل.
مجموعه ی گردآوری شده، ستِ جمع شده
A group of objects of a particular type that sombody has collected
a group of objects of a particular type
that somebody has collected
جمع آوری
A group of objects of a particular type that somebodyhas collected
منبع=کتاب کانون زبانایران. ترم reach ۴. از کتاب ساپلمنتری۶. من خودم دخترم و کانون زبان میرم و در reach 4 هستم و اینم منبع.
A group of objects that some body has collection
تجمیع
مجموعه، کلکسیون، توده
کلکسیون
a group of objects of a particular type
that somebody has collected
گردایه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٦)