1. To minimize collateral damage maximum precision in bombing was required.
[ترجمه گوگل]برای به حداقل رساندن آسیب های جانبی، حداکثر دقت در بمباران مورد نیاز بود
[ترجمه ترگمان]برای به حداقل رساندن آسیب موازی حداکثر دقت در بمب گذاری مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای به حداقل رساندن آسیب موازی حداکثر دقت در بمب گذاری مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The government denied that there had been any collateral damage during the bombing raid.
[ترجمه گوگل]دولت هرگونه خسارت جانبی در جریان بمباران را رد کرد
[ترجمه ترگمان]دولت انکار کرده است که در طی این حمله بمب گذاری هیچگونه خسارت جانبی ندیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دولت انکار کرده است که در طی این حمله بمب گذاری هیچگونه خسارت جانبی ندیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. This collateral damage to otherwise healthy bits of tooth may in the end have to be dealt with itself.
[ترجمه گوگل]این آسیب جانبی به تکههای سالم دندان ممکن است در نهایت باید خودش را برطرف کند
[ترجمه ترگمان]این خسارت جانبی به بخش سالم دندان ممکن است در پایان باید با خودش برخورد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این خسارت جانبی به بخش سالم دندان ممکن است در پایان باید با خودش برخورد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It could also be that collateral damage from a program crash has changed the setting.
[ترجمه گوگل]همچنین ممکن است آسیب جانبی ناشی از خرابی برنامه تنظیمات را تغییر داده باشد
[ترجمه ترگمان]همچنین می توان خسارت جانبی ناشی از سقوط برنامه را تغییر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همچنین می توان خسارت جانبی ناشی از سقوط برنامه را تغییر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Our helplessness, outrage and fear were not collateral damage.
[ترجمه گوگل]درماندگی، خشم و ترس ما آسیب جانبی نبود
[ترجمه ترگمان]بیچارگی ما، عصبانیت و ترس، خسارت جانبی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیچارگی ما، عصبانیت و ترس، خسارت جانبی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Because of the objective's urban location, minimizing both collateral damage and noncombatant casualties is a priority.
[ترجمه گوگل]به دلیل موقعیت شهری هدف، به حداقل رساندن خسارات جانبی و تلفات غیرنظامی در اولویت است
[ترجمه ترگمان]به دلیل موقعیت شهری هدف، کمینه سازی خسارات جانبی و تلفات جانی یک اولویت محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به دلیل موقعیت شهری هدف، کمینه سازی خسارات جانبی و تلفات جانی یک اولویت محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Army officers have said collateral damage has turned the local population against the military.
[ترجمه گوگل]افسران ارتش گفته اند که خسارت های جانبی مردم محلی را علیه ارتش تبدیل کرده است
[ترجمه ترگمان]افسران ارتش گفته اند که خسارات جانبی جمعیت محلی را به ارتش تبدیل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افسران ارتش گفته اند که خسارات جانبی جمعیت محلی را به ارتش تبدیل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The Beijing Olympics has already suffered the collateral damage of China - bashing politics.
[ترجمه گوگل]بازی های المپیک پکن قبلاً متحمل آسیب های جانبی چین شده است - ضربه زدن به سیاست
[ترجمه ترگمان]المپیک پکن پیش از این متحمل خسارات جانبی شدید به سیاست حمله به چین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]المپیک پکن پیش از این متحمل خسارات جانبی شدید به سیاست حمله به چین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The collateral damage is still considerable.
[ترجمه گوگل]خسارات جانبی هنوز قابل توجه است
[ترجمه ترگمان] صدمات جانبی هنوز قابل توجه هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] صدمات جانبی هنوز قابل توجه هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. But the collateral damage might be broader.
[ترجمه گوگل]اما آسیب جانبی ممکن است گسترده تر باشد
[ترجمه ترگمان]اما تلفات جانبی هم ممکنه وسیع تر باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما تلفات جانبی هم ممکنه وسیع تر باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. International resources are better used to mitigate the collateral damage of depreciation.
[ترجمه گوگل]منابع بین المللی بهتر است برای کاهش آسیب های جانبی استهلاک استفاده شود
[ترجمه ترگمان]منابع بین المللی برای کاهش خسارت جانبی استهلاک به کار می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]منابع بین المللی برای کاهش خسارت جانبی استهلاک به کار می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They are collateral damage. Men run the world, and look at the mess we have.
[ترجمه گوگل]خسارت جانبی هستند مردها دنیا را اداره می کنند و به آشفتگی هایی که داریم نگاه می کنند
[ترجمه ترگمان] اونا خسارات جانبی هستن مردان دنیا را اداره می کنند و به the که داریم نگاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اونا خسارات جانبی هستن مردان دنیا را اداره می کنند و به the که داریم نگاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Correct unit mouseover for collateral damage protection.
[ترجمه گوگل]ماوس واحد را برای محافظت از آسیب جانبی درست کنید
[ترجمه ترگمان]واحد تصحیح شده برای حفاظت از آسیب جانبی را تصحیح می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]واحد تصحیح شده برای حفاظت از آسیب جانبی را تصحیح می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Bad code can cause a tremendous amount of collateral damage unrelated to its own function.
[ترجمه گوگل]کد نامناسب میتواند باعث آسیبهای جانبی زیادی شود که به عملکرد خود مربوط نیست
[ترجمه ترگمان]کد بد می تواند باعث ایجاد مقدار زیادی خسارت جانبی به عملکرد خودش شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کد بد می تواند باعث ایجاد مقدار زیادی خسارت جانبی به عملکرد خودش شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید