collateral

/kəˈlætərəl//kəˈlætərəl/

معنی: تضمین، وثیقه، متوازی، هم بر، پهلو به پهلو
معانی دیگر: موازی، دوشادوش، همدوش، (از نظر موقعیت یا اهمیت یا زمان) نزدیک به هم، هم خانواده، هم نیا، خویشاوند جنبی، گرویی، ثانوی، جنبی، ملازم، ضمیمه، همراه، همایند، امر

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: extending in parallel or being to the side of.
مشابه: even, parallel

- collateral rivers
[ترجمه محمد] رودخانه های همجوار
|
[ترجمه گوگل] رودخانه های وثیقه
[ترجمه ترگمان] روده ای فرعی،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- a collateral part of the structure
[ترجمه گوگل] بخش جانبی سازه
[ترجمه ترگمان] یک بخش جانبی از ساختار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: secondary or supporting; supplementary.
مشابه: ancillary, side

- collateral assistance
[ترجمه گوگل] کمک های جانبی
[ترجمه ترگمان] کمک های مالی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- collateral clues
[ترجمه گوگل] سرنخ های وثیقه
[ترجمه ترگمان] سرنخ های احتمالی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- a collateral purpose
[ترجمه گوگل] یک هدف وثیقه
[ترجمه ترگمان] یه هدف جانبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: financially guaranteed by property.

- a collateral mortgage
[ترجمه گوگل] یک وام مسکن وثیقه
[ترجمه ترگمان] یه وثیقه ثانوی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(4) تعریف: related by descent from a common ancestor, but not in the same line of descent.
اسم ( noun )
مشتقات: collaterally (adv.)
• : تعریف: property or other security put forward to guarantee repayment of a loan.
مشابه: guarantee, guaranty, pawn, pledge, warrant

- They used their house as collateral for the loan.
[ترجمه گوگل] آنها از خانه خود به عنوان وثیقه برای وام استفاده کردند
[ترجمه ترگمان] اونا از خونه هاشون به عنوان وثیقه برای وام استفاده کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. collateral states like athens and sparta
کشورهای همجوار همچون آتن و اسپارت

2. a collateral loan
وام مرهونه (وامی که در مقابل دادن وثیقه اهدا می شود)

3. a collateral vein
رگ جنبی

4. he discussed collateral matters
او به بحث مطالب جنبی پرداخت.

5. a cousin is a collateral relative
پسر عمو خویشاوند جنبی است.

6. to receive a loan you must offer your house as collateral
برای دریافت وام،خانه ات را باید به وثیقه بگذاری.

7. People put up their homes as collateral in order to raise the money to invest in the scheme.
[ترجمه گوگل]مردم خانه های خود را به عنوان وثیقه می گذارند تا پول سرمایه گذاری در این طرح را جمع آوری کنند
[ترجمه ترگمان]مردم خانه های خود را به عنوان وثیقه در نظر گرفتند تا پول را برای سرمایه گذاری در این طرح افزایش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She used/put up her house as collateral for a loan.
[ترجمه گوگل]او از خانه اش به عنوان وثیقه برای وام استفاده کرد/ گذاشت
[ترجمه ترگمان] خونه اش رو به عنوان وثیقه گذاشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There may be collateral benefits to the scheme.
[ترجمه گوگل]ممکن است مزایای جانبی برای این طرح وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]ممکن است مزایای جانبی ای برای این طرح وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We had put our house up as collateral for our bank loan.
[ترجمه گوگل]خانه مان را به عنوان وثیقه برای وام بانکی مان گذاشته بودیم
[ترجمه ترگمان]ما خونه مون رو به عنوان وثیقه به عنوان وثیقه گذاشته بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The bank will insist on collateral for a loan of that size.
[ترجمه گوگل]بانک بر روی وثیقه برای وام به این اندازه پافشاری خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]این بانک بر وثیقه برای یک وام از این اندازه پافشاری خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This collateral damage to otherwise healthy bits of tooth may in the end have to be dealt with itself.
[ترجمه گوگل]این آسیب جانبی به تکه‌های سالم دندان ممکن است در نهایت باید خودش را برطرف کند
[ترجمه ترگمان]این خسارت جانبی به بخش سالم دندان ممکن است در پایان باید با خودش برخورد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He also purported to apply the conventional collateral fact doctrine but reached a different conclusion from that of his brethren.
[ترجمه گوگل]او همچنین مدعی بود که دکترین واقعی وثیقه متعارف را به کار می‌برد، اما به نتیجه‌ای متفاوت از نتیجه‌ای که برادرانش داشتند رسید
[ترجمه ترگمان]او همچنین ادعا کرد که از اصول عرفی رهن استفاده می کند، اما از طرف برادرانش به یک نتیجه گیری متفاوت رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The notes are not backed by any collateral; rather, they rely on the high credit rating of the issuing corporation.
[ترجمه گوگل]اسکناس ها دارای هیچ وثیقه ای نیستند بلکه به رتبه اعتباری بالای شرکت صادرکننده متکی هستند
[ترجمه ترگمان]این یادداشت ها با هیچ گونه وثیقه مورد پشتیبانی قرار نمی گیرند؛ بلکه آن ها بر نرخ اعتبار بالای شرکت صدور، تکیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The collateral or preliminary fact doctrine was used as their mechanism.
[ترجمه گوگل]دکترین واقعیت وثیقه یا مقدماتی به عنوان مکانیسم آنها استفاده شد
[ترجمه ترگمان]وثیقه یا اصول اولیه به عنوان مکانیسم آن ها مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. It is possible to use accounts receivable as collateral for short-term loans.
[ترجمه گوگل]امکان استفاده از حساب های دریافتنی به عنوان وثیقه برای وام های کوتاه مدت وجود دارد
[ترجمه ترگمان]می توان از حساب های دریافتنی به عنوان وثیقه برای وام های کوتاه مدت استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. It could also be that collateral damage from a program crash has changed the setting.
[ترجمه گوگل]همچنین ممکن است آسیب جانبی ناشی از خرابی برنامه تنظیمات را تغییر داده باشد
[ترجمه ترگمان]همچنین می توان خسارت جانبی ناشی از سقوط برنامه را تغییر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. A collateral history was taken from other relevant informants wherever possible.
[ترجمه گوگل]تا جایی که امکان داشت، یک سابقه وثیقه از سایر مطلعان مربوطه گرفته شد
[ترجمه ترگمان]هر جا که ممکن باشد، یک سابقه جانبی از سایر گزارشگران مربوطه گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. There may also be collateral benefits.
[ترجمه گوگل]ممکن است مزایای جانبی نیز وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]همچنین ممکن است مزایای جانبی هم وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تضمین (اسم)
seal, assurance, security, embodiment, warranty, guaranty, collateral

وثیقه (صفت)
collateral

متوازی (صفت)
collateral, parallel

هم بر (صفت)
collateral

پهلو به پهلو (صفت)
collateral

تخصصی

[حقوق] وثیقه، ضمان، وجه التزام، مال گرویی، وثیقه انجام تعهد، تضمین وام، فرعی، تبعی، همزمان، متقارن
[ریاضیات] متوازی، پهلو به پهلو

انگلیسی به انگلیسی

• security deposit
of secondary importance, insignificant; corresponding
collateral is money or property which is used as a guarantee that someone will repay a loan; a formal word.

پیشنهاد کاربران

1. دوشادوش. پهلو به پهلو. به موازات هم. موازی 2. ثانوی. فرعی. جنبی. غیر مستقیم 3. اضافی 4. ( خویشاوند ) نسبی. غیر مستقیم 5. تضمینی. تضمین شده. 6. وثیقه. گرویی
مثال:
there was insufficient collateral to satisfy the loan
...
[مشاهده متن کامل]

وثیقه ی ناکافی برای بازپرداخت استقراض وجود داشت.
برای بازپرداخت استقراض وثیقه ناکافی بود.

ناخواسته
وثیقه ( مالی/بانکی )
تضمین - وثیقه
رباطهای زانو
Anterior Cruciate
Ligament ( ACL )
رباط صلیبی قدامی
Posterior Cruciate
Ligament ( PCL )
رباط صلیبی خلفی
Medial Collateral Ligament ( MCL )
رباط داخلی زانو
Lateral Collateral Ligament ( LCL )
رباط خارجی/بیرونی زانو
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
وثیقه
وثیقه هر دارایی است که وام دهنده آن را به عنوان نوعی تضمین برای اطمینان از بازپرداخت وام گیرنده می پذیرد.
آتو
جانبی
مانند collateral trigone به معنی مثلث جانبی
این کلمه اگر صفت باشه، معنای "جانبی" می دهد
کالوکیشنِ collateral damage ( خسارت جانبی ) نیز معروف است
وجه التزام مال المراهنه
additional but subordinate; secondary.
ثانوی، جنبی
collateral ( روابط عمومی و تبلیغات بازرگانی )
واژه مصوب: اسناد پشتیبان
تعریف: اسناد ثانویه و جنبی، شامل متن و صدا و تصویر، که برای پشتیبانی از فعالیت های روابط عمومی به کار گرفته می شود
وثیقه
noun
[noncount] :
🔴something that you promise to give someone if you cannot pay back a loan
🔵She put up her house as collateral for the loan. [=she agreed that she would give up her house if she did not repay the loan]
...
[مشاهده متن کامل]

وثیقه چیست ؟
این اصطلاح در هنگام گرفتن وام بانکی کاربرد زیادی دارد. به طور کلی به ملک یا انواع دیگر دارایی ها که فرد وام گیرنده به وام دهنده جهت ایجاد امنیت و اطمینان نسبت به بازپرداخت وام ارائه می کند، وثیقه گفته می شود. اگر وام گیرنده پرداخت وام را متوقف کند، وام دهنده می تواند از وثیقه جهت جبران زیان مالی خود بهره مند شود. ازآنجایی که وثیقه حاشیه امنی برای وام دهنده در صورت ناکامی وام گیرنده در پرداخت وام ایجاد می کند و ریسک وام دهی را کاهش می دهد، بنابراین وام هایی که با دریافت وثیقه، ایمن می شوند معمولا نرخ سود کمتری از وام های ایمن نشده دارند. ادعای وام دهنده نسبت به وثیقه وام گیرنده حق گرو یا حق رهن خوانده می شود.
برای مثال بانک مسکن طی وام مسکن اولی و وام اوراقی که به زوجین می دهد، 12 سال خانه آنها را به عنوان وثیقه و رهن نزد خود نگه می دارد تا تاریخ بازپرداخت وام تمام شود یا زودتر وام خود را تسویه کنند. در این حالت اگر شما پرداخت اقساط ماهیانه خانه را متوقف کنید، وام دهنده که در اغلب مواقع بانک است می تواند مالکیت خانه شما را از طریق پروسه ای به نام سلب حق اقامه دعوی ( رهن شکنی ) به دست بگیرد و آن را برای به دست آوردن اصل سرمایه ای که به شما وام داده بود، به فروش برساند.

وثیقه بازاریابی شامل مواد چاپی است که یک شرکت برای تبلیغ برند، محصولات و خدمات خود ایجاد و توزیع می کند. بروشورها ، خبرنامه ها، برگه های اطلاعاتی و. . . .
ضمانت اجرایی
وثیقه
کناری ، کناردست ، کناردستی ، همپا ، همپایه ، هم پهلو ، جانبی
در بازاریابی:
دفترچه راهنمای کاربر
مطلب چاپی برنامه تبلیغ، ترفیع، فروش و بازاریابی
انشعاب
وثیقه، pawn, bail, security, pledge
something pledged as security for repayment of a loan, to be forfeited in the event of a default.
2. a person having the same descent in a family as another but by a different line.
کنارگذر
همسو
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)

بپرس