1. collateral states like athens and sparta
کشورهای همجوار همچون آتن و اسپارت
2. a collateral loan
وام مرهونه (وامی که در مقابل دادن وثیقه اهدا می شود)
3. a collateral vein
رگ جنبی
4. he discussed collateral matters
او به بحث مطالب جنبی پرداخت.
5. a cousin is a collateral relative
پسر عمو خویشاوند جنبی است.
6. to receive a loan you must offer your house as collateral
برای دریافت وام،خانه ات را باید به وثیقه بگذاری.
7. People put up their homes as collateral in order to raise the money to invest in the scheme.
[ترجمه گوگل]مردم خانه های خود را به عنوان وثیقه می گذارند تا پول سرمایه گذاری در این طرح را جمع آوری کنند
[ترجمه ترگمان]مردم خانه های خود را به عنوان وثیقه در نظر گرفتند تا پول را برای سرمایه گذاری در این طرح افزایش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She used/put up her house as collateral for a loan.
[ترجمه گوگل]او از خانه اش به عنوان وثیقه برای وام استفاده کرد/ گذاشت
[ترجمه ترگمان] خونه اش رو به عنوان وثیقه گذاشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There may be collateral benefits to the scheme.
[ترجمه گوگل]ممکن است مزایای جانبی برای این طرح وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]ممکن است مزایای جانبی ای برای این طرح وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We had put our house up as collateral for our bank loan.
[ترجمه گوگل]خانه مان را به عنوان وثیقه برای وام بانکی مان گذاشته بودیم
[ترجمه ترگمان]ما خونه مون رو به عنوان وثیقه به عنوان وثیقه گذاشته بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The bank will insist on collateral for a loan of that size.
[ترجمه گوگل]بانک بر روی وثیقه برای وام به این اندازه پافشاری خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]این بانک بر وثیقه برای یک وام از این اندازه پافشاری خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This collateral damage to otherwise healthy bits of tooth may in the end have to be dealt with itself.
[ترجمه گوگل]این آسیب جانبی به تکههای سالم دندان ممکن است در نهایت باید خودش را برطرف کند
[ترجمه ترگمان]این خسارت جانبی به بخش سالم دندان ممکن است در پایان باید با خودش برخورد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He also purported to apply the conventional collateral fact doctrine but reached a different conclusion from that of his brethren.
[ترجمه گوگل]او همچنین مدعی بود که دکترین واقعی وثیقه متعارف را به کار میبرد، اما به نتیجهای متفاوت از نتیجهای که برادرانش داشتند رسید
[ترجمه ترگمان]او همچنین ادعا کرد که از اصول عرفی رهن استفاده می کند، اما از طرف برادرانش به یک نتیجه گیری متفاوت رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The notes are not backed by any collateral; rather, they rely on the high credit rating of the issuing corporation.
[ترجمه گوگل]اسکناس ها دارای هیچ وثیقه ای نیستند بلکه به رتبه اعتباری بالای شرکت صادرکننده متکی هستند
[ترجمه ترگمان]این یادداشت ها با هیچ گونه وثیقه مورد پشتیبانی قرار نمی گیرند؛ بلکه آن ها بر نرخ اعتبار بالای شرکت صدور، تکیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The collateral or preliminary fact doctrine was used as their mechanism.
[ترجمه گوگل]دکترین واقعیت وثیقه یا مقدماتی به عنوان مکانیسم آنها استفاده شد
[ترجمه ترگمان]وثیقه یا اصول اولیه به عنوان مکانیسم آن ها مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. It is possible to use accounts receivable as collateral for short-term loans.
[ترجمه گوگل]امکان استفاده از حساب های دریافتنی به عنوان وثیقه برای وام های کوتاه مدت وجود دارد
[ترجمه ترگمان]می توان از حساب های دریافتنی به عنوان وثیقه برای وام های کوتاه مدت استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. It could also be that collateral damage from a program crash has changed the setting.
[ترجمه گوگل]همچنین ممکن است آسیب جانبی ناشی از خرابی برنامه تنظیمات را تغییر داده باشد
[ترجمه ترگمان]همچنین می توان خسارت جانبی ناشی از سقوط برنامه را تغییر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. A collateral history was taken from other relevant informants wherever possible.
[ترجمه گوگل]تا جایی که امکان داشت، یک سابقه وثیقه از سایر مطلعان مربوطه گرفته شد
[ترجمه ترگمان]هر جا که ممکن باشد، یک سابقه جانبی از سایر گزارشگران مربوطه گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. There may also be collateral benefits.
[ترجمه گوگل]ممکن است مزایای جانبی نیز وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]همچنین ممکن است مزایای جانبی هم وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید