1. Harold had a broken collarbone.
[ترجمه گوگل]هارولد دچار شکستگی استخوان ترقوه شده بود
[ترجمه ترگمان]هارولد استخوان ترقوه شکسته اش کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. As time passed, the collarbone also shrank in size, hinting at the development of a free-swinging shoulder.
[ترجمه گوگل]با گذشت زمان، استخوان ترقوه نیز از نظر اندازه کوچک شد که نشان دهنده ایجاد یک شانه با چرخش آزاد بود
[ترجمه ترگمان]زمانی که زمان سپری شد، ترقوه، به اندازه قد خود را کشید و به توسعه یک شانه خالی دست اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. My son Nayib broke his collarbone and Emilio broke a rib and dislocated his shoulder.
[ترجمه گوگل]پسرم نایب استخوان ترقوه اش را شکست و امیلیو دنده اش شکست و شانه اش در رفت
[ترجمه ترگمان]پسر من، استخوان ترقوه ش رو شکسته و \"امیلیو\" یه دنده رو شکسته و شونه اش رو دررفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. His collarbone ached, and he dug at it with his good arm, massaging the stiffness with his fingers.
[ترجمه گوگل]استخوان ترقوهاش درد میکرد و با بازوی خوبش آن را حفر کرد و سفتی را با انگشتانش ماساژ داد
[ترجمه ترگمان]استخوان ترقوه او درد گرفت و با دست سالمش به آن چسبید و محکم آن را ماساژ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She massaged her collarbone gingerly and tried to calm her ragged breathing.
[ترجمه گوگل]استخوان ترقوهاش را به سختی ماساژ داد و سعی کرد نفسهای تندش را آرام کند
[ترجمه ترگمان]او با احتیاط استخوان رانش را ماساژ داد و سعی کرد نفس ragged را آرام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It includes the skull, vertebral column, collarbone, shoulder Blades, rib cage, pelvic girdle and the Bones of the hands, arms, feet, and legs.
[ترجمه گوگل]شامل جمجمه، ستون مهره ها، استخوان ترقوه، تیغه های شانه، قفسه سینه، کمربند لگنی و استخوان های دست، بازو، پا و ساق پا می شود
[ترجمه ترگمان]جمجمه شامل جمجمه، ستون فقرات، استخوان ترقوه، استخوان کتف، قفسه سینه، کمربند لگن و استخوان های دست، بازوها، پاها و پاها می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This explains the fractured skull and collarbone.
[ترجمه گوگل]این موضوع شکستگی جمجمه و استخوان ترقوه را توضیح می دهد
[ترجمه ترگمان]این مساله جمجمه شکسته و استخوان ترقوه شکسته اش را توضیح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The site, located near the neck or collarbone, is kept covered with a dressing.
[ترجمه گوگل]محل، که در نزدیکی گردن یا استخوان ترقوه قرار دارد، با یک پانسمان پوشانده می شود
[ترجمه ترگمان]این محل که نزدیک گردن یا استخوان ترقوه قرار دارد، با یک پانسمان پوشانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Only one finger fits between baby's collarbone and the harness strap?
[ترجمه گوگل]فقط یک انگشت بین استخوان ترقوه کودک و بند مهار قرار می گیرد؟
[ترجمه ترگمان]فقط یک انگشت بین استخوان ترقوه و تسمه یراق است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Miss Davies: Yes, it's just near my collarbone.
[ترجمه گوگل]خانم دیویس: بله، فقط نزدیک استخوان ترقوه من است
[ترجمه ترگمان]بله، درست نزدیک استخوان ترقوه ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The author pointed out indwelling intravenous ducts under collarbone ensured smooth performance of marrow transplantation.
[ترجمه گوگل]نویسنده اشاره کرد که مجاری داخل وریدی ساکن در زیر استخوان ترقوه عملکرد صاف پیوند مغز را تضمین می کند
[ترجمه ترگمان]نویسنده خاطر نشان ساخت که مجاری وریدی تحت استخوان ترقوه، عملکرد هموار پیوند مغز استخوان را تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This scene always feeling like Jiaoren prominent collarbone, fugue in four of the last fold.
[ترجمه گوگل]این صحنه همیشه شبیه به استخوان ترقوه برجسته جیائورن، فوگ در چهار تا آخر
[ترجمه ترگمان]این صحنه همیشه مثل Jiaoren استخوان ترقوه برجسته در چهار برابر آخرین حلقه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Thing is, they need to fall below your collarbone; otherwise the waves or curls will spring up and pouf.
[ترجمه گوگل]مسئله این است که آنها باید زیر استخوان ترقوه شما بیفتند در غیر این صورت امواج یا فرها بهار و پف می کنند
[ترجمه ترگمان]مساله این است که آن ها باید پایین تر از استخوان ترقوه شما قرار بگیرند؛ در غیر این صورت امواج و یا حلقه های مویش به بالا و پایین خواهند رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. My wife, meanwhile, was in the next cubicle with a fractured sternum and collarbone.
[ترجمه گوگل]در همین حال همسرم در اتاقک بعدی با شکستگی سینه و استخوان ترقوه بود
[ترجمه ترگمان]در این میان، زن من در اتاقک مجاور با استخوان جناغ و استخوان ترقوه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I had never seen that one before either, nor the one I suddenly discovered on my collarbone.
[ترجمه گوگل]من هرگز آن را قبلاً ندیده بودم، و نه آن چیزی را که ناگهان روی استخوان ترقوه ام کشف کردم
[ترجمه ترگمان]هرگز آن را ندیده بودم، نه آن کسی که ناگهان روی استخوان ترقوه ام کشف کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید