collapsing

پیشنهاد کاربران

واژگون شده
فرو افتاده
به هم چسبیدن
جمع شدن
کلاپس دهنده ، کلاپس کننده
collapsing ( اقیانوس شناسی )
واژه مصوب: رُمبش
تعریف: فرایندی که در آن ستیغ موج به طور کامل درهم شکسته نمی شود، بلکه قسمت پایین موج تیزتر می شود و در هم می شکند
فرو ریختن
نابودی، سقوط، فروریختن، غش
فروپاشی

بپرس