collapsible

/kəˈlæpsəbl̩//kəˈlæpsəbl̩/

قابل خراب کردن، فروریختنی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: collapsibility (n.)
• : تعریف: able to collapse or be collapsed, esp. for ease in carrying, storing, or the like.

- collapsible chairs
[ترجمه گوگل] صندلی های تاشو
[ترجمه ترگمان] صندلی های تاشو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a collapsible bed
تخت خواب تاشو

2. Collapsible pushchairs and wheelchairs can be carried in addition to the allowance.
[ترجمه گوگل]صندلی های تاشو و صندلی چرخدار را می توان علاوه بر کمک هزینه حمل کرد
[ترجمه ترگمان]صندلی های چرخدار و صندلی چرخدار را می توان به اضافه کمک هزینه حمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It's only a narrow collapsible bed.
[ترجمه گوگل]این فقط یک تخت تاشو باریک است
[ترجمه ترگمان]فقط یک تخت نازک collapsible است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They would take collapsible rods, a couple of guns, and have to fish and shoot to eat.
[ترجمه گوگل]آنها میله های جمع شونده، چند اسلحه را می گرفتند و باید ماهی می گرفتند و تیراندازی می کردند تا غذا بخورند
[ترجمه ترگمان]آن ها میله های قابل جمع شدن، چند تفنگ، و یک ماهی برای خوردن خواهند داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Aft of him was stowage space for a collapsible dinghy, maintenance platforms and a spare propeller!
[ترجمه گوگل]پشت سر او فضای ذخیره سازی یک قایق تاشو، سکوهای نگهداری و یک ملخ یدکی بود!
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها فضایی برای قایق های پارویی کوچک، سکوهای نگهداری و یک پروانه یدکی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Minutes before, a collapsible set had been constructed behind them, a Lib Dem slogan Velcroed carefully in place.
[ترجمه گوگل]دقایقی قبل، یک مجموعه جمع شونده در پشت آنها ساخته شده بود، شعار Lib Dem با دقت در جای خود نصب شده بود
[ترجمه ترگمان]چند دقیقه پیش، یک مجموعه تاشو در پشت آن ها ایجاد شده بود، شعار Lib Dem به دقت در جای خود قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I purchase a tiny, collapsible umbrella.
[ترجمه گوگل]من یک چتر کوچک تاشو خریدم
[ترجمه ترگمان] من یه چتر کوچیک و collapsible خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She now had a collapsible white metal stick she used quite defensively when out walking.
[ترجمه گوگل]او اکنون یک چوب فلزی سفید قابل جمع شدن داشت که هنگام راه رفتن از آن کاملاً دفاعی استفاده می کرد
[ترجمه ترگمان]او حالا یک تکه فلز سفید از فلز را داشت که هنگام راه رفتن حالت تدافعی به خود می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The model is collapsible, portable and easy to operate with clear display and low cost.
[ترجمه گوگل]این مدل تاشو، قابل حمل و آسان با صفحه نمایش شفاف و هزینه کم است
[ترجمه ترگمان]این مدل قابل جمع کردن، قابل حمل و آسان برای کار با نمایش روشن و هزینه پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. According to the structural property of loess and collapsible loess, the thesis has made further analysis of several consolidating methods for embankment by the project.
[ترجمه گوگل]با توجه به ویژگی های ساختاری لس و لس های جمع شونده، این پایان نامه به تجزیه و تحلیل بیشتری از چندین روش تثبیت خاکریزی توسط پروژه پرداخته است
[ترجمه ترگمان]با توجه به ویژگی ساختاری لس و collapsible لس ها، این پایان نامه تحلیل بیشتری از چندین روش تثبیت برای خاکریزی این پروژه انجام داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Design and clinical treatment of the collapsible complete denture for patients with microstomia.
[ترجمه گوگل]طراحی و درمان بالینی پروتز کامل تاشو برای بیماران مبتلا به میکروستومی
[ترجمه ترگمان]طراحی و درمان بالینی of کامل برای بیماران مبتلا به microstomia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Phenolic Backed Seat: Non - collapsible, stretch resistant, blow out proof, field replaceable.
[ترجمه گوگل]صندلی پشتی فنولیک: غیر قابل جمع شدن، مقاوم در برابر کشش، ضد ضربه، قابل تعویض در میدان
[ترجمه ترگمان]phenolic با پشتیبانی صندلی: عدم قابل جمع شدن، مقاوم در برابر کشش، اثبات جرم، قابل تعویض در زمین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conclusion: The collapsible complete denture can restore the edentulous of the patient with microstomia.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: پروتز کامل تاشو می تواند بی دندانی بیمار مبتلا به میکروستومی را ترمیم کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: The کامل collapsible می تواند the بیمار مبتلا به microstomia را احیا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Cool Feature: The box is collapsible so you could roll it out like a placemat, to fancy up lunchtime.
[ترجمه گوگل]ویژگی جالب: جعبه قابل جمع شدن است، بنابراین می‌توانید آن را مانند یک تخت خواب پهن کنید تا وقت ناهار را خوش بگذرانید
[ترجمه ترگمان]این جعبه collapsible است تا شما می توانید آن را مثل a roll کنید تا وقت ناهار را ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[پلیمر] فروپاشیدنی

انگلیسی به انگلیسی

• able to collapse; able to be collapsed, foldable
a collapsible object is designed to be folded flat when it is not being used.

پیشنهاد کاربران

فروریزشی ( در مهندسی ژئوتکنیک )
تا شو٫ جمع شونده
رمبنده

بپرس