collagen

/ˈkɑːləɡən//ˈkɒlədʒən/

(زیست شناسی) کلاژن (پروتئین تارسان که در استخوان و غضروف و بافت های پیوندی یافت می شود)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a fibrous protein in bone, cartilage, and other connective tissue.

جمله های نمونه

1. The collagen that is included in face creams comes from animal skin.
[ترجمه گوگل]کلاژن موجود در کرم های صورت از پوست حیوانات می آید
[ترجمه ترگمان]کلاژن که در پوست صورت می گیرد از پوست حیوانات می اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As well as Silicon and Collagen, it contains a special patented ingredient to help promote the body's own cellular regenerating activity.
[ترجمه گوگل]علاوه بر سیلیکون و کلاژن، حاوی یک ماده ثبت اختراع ویژه برای کمک به تقویت فعالیت بازسازی سلولی خود بدن است
[ترجمه ترگمان]همچنین سیلیکون و Collagen شامل یک جز انحصاری خاص برای کمک به ترویج فعالیت تولید مجدد سلولی بدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In brittle bone disease, collagen is abnormal in strength or in the links between the fibres.
[ترجمه گوگل]در بیماری استخوان شکننده، کلاژن در استحکام یا در پیوندهای بین الیاف غیر طبیعی است
[ترجمه ترگمان]در بیماری استخوان شکننده، کلاژن در قدرت یا در پیوند بین فیبرها غیر عادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There was an article on collagen injections lying in front of her.
[ترجمه گوگل]یک مقاله در مورد تزریق کلاژن در مقابل او بود
[ترجمه ترگمان]مقاله ای در مورد تزریق کلاژن در جلوی او وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Many cancers rely on collagenase to break down collagen in connective tissues.
[ترجمه گوگل]بسیاری از سرطان ها برای تجزیه کلاژن در بافت های همبند به کلاژناز متکی هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از سرطان ها به collagenase برای تجزیه کلاژن در بافت های ارتباطی تکیه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Collagen normally functions like steel reinforcing rods in a concrete structure.
[ترجمه گوگل]کلاژن به طور معمول مانند میله های تقویت کننده فولاد در یک سازه بتنی عمل می کند
[ترجمه ترگمان]Collagen معمولا مثل میله های تقویتی فولاد در یک سازه بتونی عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The paste contains collagen suspended in a salt solution mixed with a local anaesthetic, lignocaine.
[ترجمه گوگل]خمیر حاوی کلاژن معلق در محلول نمک مخلوط با یک بی حس کننده موضعی، لیگنوکائین است
[ترجمه ترگمان]خمیر حاوی کلاژن معلق در محلول نمک است که با یک داروی بی هوشی محلی مخلوط شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sunlight penetrates the layers of skin, damaging the collagen and elastic fibres.
[ترجمه گوگل]نور خورشید به لایه های پوست نفوذ می کند و به کلاژن و فیبرهای الاستیک آسیب می رساند
[ترجمه ترگمان]نور خورشید به لایه های پوست نفوذ می کند و به کلاژن و فیبرهای الاستیک آسیب می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Collagen, she read, plumped out the flesh beneath the skin, thus eliminating those telltale wrinkles.
[ترجمه گوگل]او خواند که کلاژن، گوشت زیر پوست را پر می کند و به این ترتیب این چین و چروک های آشکار را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]آنگاه کتاب را خواند و گوشت را از زیر پوستش بیرون آورد و این چین های کوچک را از بین برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Similar effects are seen when a collagen gel sandwich is used to culture hepatocytes.
[ترجمه گوگل]اثرات مشابه زمانی مشاهده می شود که از ساندویچ ژل کلاژن برای کشت سلول های کبدی استفاده شود
[ترجمه ترگمان]همین اثرات وقتی دیده می شوند که یک ساندویچ ژل کلاژن به فرهنگ hepatocytes استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. So no collagen and therefore no skeleton; no muscle and consequently no movement.
[ترجمه گوگل]بنابراین بدون کلاژن و در نتیجه بدون اسکلت بدون عضله و در نتیجه بدون حرکت
[ترجمه ترگمان]بنابراین هیچ collagen و در نتیجه نه اسکلتی؛ نه ماهیچه ای و در نتیجه هیچ حرکتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Electron microscopy showed a striking increase in collagen with minimal fibroblast proliferation.
[ترجمه گوگل]میکروسکوپ الکترونی افزایش قابل توجهی در کلاژن با حداقل تکثیر فیبروبلاست را نشان داد
[ترجمه ترگمان]میکروسکوپ الکترونی نشان داد که افزایش چشمگیری در کلاژن با حداقل گسترش سلول های فیبروبلاست ها وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The earliest finding is the platelet adhesion to collagen fibres followed by aggregation and formation of a platelet plug.
[ترجمه گوگل]اولین یافته، چسبندگی پلاکت به فیبرهای کلاژن و به دنبال آن تجمع و تشکیل پلاک پلاکتی است
[ترجمه ترگمان]اولین یافته، چسبندگی پلاکت به فیبرهای کلاژن است که پس از آن تجمع و تشکیل یک plug پلاکت به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The mechanism of collagen mineralization was studied by ultraviolet photometry method.
[ترجمه گوگل]مکانیسم کانی سازی کلاژن با روش فتومتری فرابنفش مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]The collagen توسط روش فرابنفش، مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The chewable skin protein and collagen, taste funny but delicious.
[ترجمه گوگل]پروتئین و کلاژن جویدنی پوست، طعمی خنده دار اما خوشمزه دارد
[ترجمه ترگمان]پروتیین پوست chewable و کلاژن، مزه بامزه اما خوش مزه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[علوم دامی] کلاژن
[زمین شناسی] ماده پروتئینی که فیبرهای سفید پوست (فیبرهای کلاژنی)، غضروف و تمام بافت های پیوندی را تشکیل می دهد.

انگلیسی به انگلیسی

• insoluble fibrous protein (biology)

پیشنهاد کاربران

a protein found especially in the joints ( = places where two bones are connected ) of humans and animals
پروتئینی که به ویژه در مفاصل ( = محل اتصال دو استخوان ) انسان و حیوان یافت می شود
** کُلاژِن پروتئینی است که در محیط خارج از سلول های مختلف گونه های مختلف موجودات، وجود دارد. پروتئین کلاژن به صورت رشته های کلاژن مشاهده می شود. رشته های کلاژن در همه انواع بافت پیوندی بجز خون نیز وجود دارند، ولی به میزان متفاوت یافت می شوند. سنتز کلاژن به وسیله فیبروبلاست ها مشابه ساخت سایر پروتئین ها می باشد. سنتز کلاژن توسط سلول های استئوبلاست در استخوان، کندروبلاست در غضروف، ادونتوبلاست در دندان، سلول های ماهیچه صاف در دیواره رگ های خونی و سلول های اپی تلیال نیز انجام می گیرد. ترکیب اسید آمینه تشکیل دهنده کلاژن در بافت های مختلف دارای تفاوت های جزئی است. گلایسین بیشترین آمینو اسید موجود در آن است.
...
[مشاهده متن کامل]

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/collagen• https://en.wikipedia.org/wiki/Collagen

بپرس