1. The presentation was a collaborative effort by all the children in the class.
[ترجمه گوگل]این ارائه یک تلاش مشترک توسط همه بچه های کلاس بود
[ترجمه ترگمان]این سخنرانی یک تلاش مشترک برای تمام کودکان در کلاس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. "The First Day" is their first collaborative album.
[ترجمه گوگل]"روز اول" اولین آلبوم مشترک آنهاست
[ترجمه ترگمان]\"اولین روز\" اولین آلبوم هم کاری آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A manager's main task is to coordinate the collaborative efforts of a number of people.
[ترجمه گوگل]وظیفه اصلی یک مدیر هماهنگ کردن تلاش های مشترک تعدادی از افراد است
[ترجمه ترگمان]وظیفه اصلی یک مدیر هماهنگ کردن تلاش های مشترک تعدادی از افراد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Baker is keen on more collaborative projects in key technologies.
[ترجمه گوگل]بیکر مشتاق پروژه های مشارکتی بیشتر در فناوری های کلیدی است
[ترجمه ترگمان]بیکر به پروژه های هم کاری بیشتر در فن آوری های کلیدی علاقمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The activities would demand collaborative work, role allocation and sharing.
[ترجمه گوگل]این فعالیت ها مستلزم کار مشترک، تخصیص نقش و به اشتراک گذاری است
[ترجمه ترگمان]این فعالیت ها خواستار کار مشترک، تخصیص نقش و به اشتراک گذاری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The next step will be to set up collaborative research projects, under the Science and Engineering Research Council.
[ترجمه گوگل]گام بعدی راه اندازی پروژه های تحقیقاتی مشترک زیر نظر شورای تحقیقات علوم و مهندسی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]گام بعدی راه اندازی پروژه های تحقیقاتی مشترک تحت شورای تحقیقات علمی و مهندسی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In the collaborative meritocracy, people who are talented enough and committed enough are rightly seen as indispensable.
[ترجمه گوگل]در شایسته سالاری مشارکتی، افرادی که به اندازه کافی با استعداد و متعهد هستند، به درستی ضروری تلقی می شوند
[ترجمه ترگمان]بر پایه شایسته سالاری، افرادی که به اندازه کافی استعداد دارند و به اندازه کافی متعهد هستند، به درستی دیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Reyntiens' less celebrated, less ambitious collaborative windows are more successful.
[ترجمه گوگل]پنجره های مشارکتی کمتر مشهور و جاه طلبانه رینتینز موفق ترند
[ترجمه ترگمان]Reyntiens کم تر جشن می گیرند، پنجره های هم کاری کم تر بلند پروازانه تر موفق تر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Sticks and Stones, itself a collaborative project, has no script, and was devised in a series of theatre workshops.
[ترجمه گوگل]چوب ها و سنگ ها که خود یک پروژه مشترک است، فیلمنامه ندارد و در یک سری کارگاه های تئاتر طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]Sticks، که خود یک پروژه مشترک است، هیچ کدنوشته ندارد و در یک سری کارگاه های تئاتر طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The methods involved active collaborative learning, with a strong emphasis on talk.
[ترجمه گوگل]روشها شامل یادگیری مشارکتی فعال، با تأکید شدید بر گفتگو بود
[ترجمه ترگمان]روش ها شامل یادگیری مشارکتی فعال، با تاکید قوی بر حرف زدن بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In an interesting approach to solving collaborative site management issues, you can add extra columns to the listings.
[ترجمه گوگل]در یک رویکرد جالب برای حل مسائل مدیریت مشترک سایت، می توانید ستون های اضافی را به لیست ها اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]در یک رویکرد جالب برای حل مسایل مدیریت سایت مشارکتی، می توانید ستون های اضافه را به فهرست اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. These multiauthor and collaborative studies were accorded authors in the analyses.
[ترجمه گوگل]این مطالعات چند نویسنده و مشارکتی در تحلیل ها به نویسندگان اعطا شد
[ترجمه ترگمان]این multiauthor و مطالعات جمعی با نویسندگان تجزیه و تحلیل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Collaborative links exist with other university departments, with associated institutions and with overseas universities.
[ترجمه گوگل]پیوندهای همکاری با سایر بخشهای دانشگاه، با موسسات مرتبط و با دانشگاههای خارج از کشور وجود دارد
[ترجمه ترگمان]لینک های هم کاری با دپارتمان های دانشگاهی دیگر، همراه با موسسات وابسته و دانشگاه های خارجی وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The information will be collected through collaborative teacher-pupil classroom projects on local dialect.
[ترجمه گوگل]اطلاعات از طریق پروژه های کلاسی مشترک معلم و دانش آموز در گویش محلی جمع آوری خواهد شد
[ترجمه ترگمان]این اطلاعات از طریق پروژه های کلاس درس معلم - دانش آموز با لهجه محلی جمع آوری خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید