cold snap

/koʊldˈsnæp//kəʊldsnæp/

(امریکا) سرمای ناگهانی و زودگذر، ی بندان بی مقدمه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a brief period of very cold weather.

جمله های نمونه

1. There was a cold snap after Christmas.
[ترجمه آرام] بعد از کریسمس سرمای ناگهانی از راه رسید.
|
[ترجمه گوگل]بعد از کریسمس سرما خورد
[ترجمه ترگمان]بعد از کریسمس صدایی سرد به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The warming phase was interrupted by a cold snap in which the first flip from warm to cool took only three years.
[ترجمه گوگل]فاز گرم شدن با یک ضربه سرد قطع شد که در آن اولین چرخش از گرم به سرد تنها سه سال طول کشید
[ترجمه ترگمان]فاز گرم شدن هوا با یک ضربه سرد قطع شد که در آن اولین flip از گرم به خنک فقط سه سال طول کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They seemed to be talking about the recent cold snap.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید آنها در مورد سرماخوردگی اخیر صحبت می کردند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که دارند در مورد حمله هوایی تازه صحبت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Despite the cold snap, a white Christmas was an unlikely prospect for most people.
[ترجمه گوگل]با وجود سرما، کریسمس سفید برای اکثر مردم دورنمای بعید بود
[ترجمه ترگمان]با وجود سرمای ناگهانی، کریسمس سفید برای اکثر مردم یک چشم انداز بعید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When their predictions turn from cold snap to heat wave, say, it can play havoc with the forward price of gas .
[ترجمه گوگل]مثلاً وقتی پیش‌بینی‌های آنها از موج سرما به موج گرما تبدیل می‌شود، می‌تواند با قیمت پیشروی گاز ویران کند
[ترجمه ترگمان]وقتی پیش بینی ها از سرمای ناگهانی به موج گرما تبدیل می شوند، می گویند که می تواند با قیمت رو به جلو گاز خرابی به بار آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. COLD SNAP: A deer foraged for food as the sun set over Knutsford, England, Tuesday.
[ترجمه گوگل]لحظه سرد: آهویی که روز سه شنبه هنگام غروب خورشید بر فراز ناتسفورد، انگلستان، برای غذا جستجو کرد
[ترجمه ترگمان]COLD SNAP: یک گوزن نر برای غذا به عنوان خورشید بر فراز Knutsford انگلستان در روز سه شنبه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Fine for a cold snap, but not if you're zooming about in the heat.
[ترجمه گوگل]برای یک سرماخوردگی خوب است، اما اگر در حال زوم کردن در گرما هستید، نه
[ترجمه ترگمان]با یک ضربه شدید، اما نه اگر در گرما پرواز کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The cold snap did not lift for a week. Every day we skated through the forest.
[ترجمه گوگل]سرماخوردگی یک هفته بلند نشد هر روز در جنگل اسکیت می زدیم
[ترجمه ترگمان]یک هفته دیگر هوا گرم نشد هر روزی که توی جنگل اسکیت می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ice Floes now also affects Cold Snap and Ice Barrier.
[ترجمه گوگل]Ice Floes اکنون بر Cold Snap و Ice Barrier نیز تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]هم اکنون یخ زدن بر روی یخ و مانع بر روی یخ تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Britain is suffering through its longest cold snap since 198
[ترجمه گوگل]بریتانیا از طولانی ترین دوره سرمای خود از سال 198 تاکنون رنج می برد
[ترجمه ترگمان]بریتانیا از دهه ۱۹۸ همچنان از طولانی ترین سرمای خود رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A prolonged cold snap in Europe is fueling a resurgence in the national pastime.
[ترجمه گوگل]سرمای طولانی مدت در اروپا به تجدید حیات در تفریح ​​ملی دامن می زند
[ترجمه ترگمان]سرمای شدید در اروپا باعث تجدید حیات در تفریحات ملی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We are having a cold snap.
[ترجمه گوگل]ما در حال سرماخوردگی هستیم
[ترجمه ترگمان]ما داریم سرما می خوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Northern China is a severe cold snap that is putting pressure on vegetable prices.
[ترجمه گوگل]شمال چین یک سرمای شدید است که بر قیمت سبزیجات فشار وارد می کند
[ترجمه ترگمان]چین شمالی یک گاز شدید شدید است که بر قیمت سبزیجات فشار وارد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It's quite a cold snap.
[ترجمه گوگل]این یک ضربه کاملاً سرد است
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a cold snap is a short period of cold and frosty weather.

پیشنهاد کاربران

بپرس